تو عزیز مردی که هستی، هر کجای جغرافیای زندگی من، برادری یا همسری یا پدر و یا پسر، یا حتی تنها رهگذری در خیابان، هر کجای زندگی من که هستی بیا از نو شروع کنیم و در کنار هم بدون ترس نفس بکشیم، بگذار من هم باشم، بگذار زن هم باشد، بدون دلهره زن بودن که به او هم همانقدر زندگی بخشیده شده که به تو. بگذار سهم من از حضور تو بودن، برابری فرصت زیستن و رشد کردن باشد.
زنان دشوارى توسعه نیافتگى و بى توجهى به تبعیض ها و نابرابرى ها را به صورت هاى گوناگون تجربه و تحمل مىکنند. نتایج پژوهش ها نشان مىدهد که بهرغم پیشرفت هاى محسوس زنان در زمینه تحصیلات و آموزش و اختصاص حدود 60 درصدی از ورودى هاى دانشگاهها به دختران و از سوى دیگر افزایش مشارکتهاى اجتماعى، تاکنون نتوانسته اند سهم شایسته اى در فرآیند توسعه و مهم ترین عامل تأثیرگذارى در این فرآیند یعنى حوزه مدیریت جامعه داشته باشند.
آمارهاى جهانى نیز گویاى آن است که ایران جزو کشورهایى است که در پایین ترین سطوح از نظر مشارکت مدیریتى زنان قرار دارد.
گزارش سال 1998 برنامه توسعه ملل متحد بیانگر این است که سوئد با داشتن 7900 امتیاز بالاترین کشور و نیجریه با 121 امتیاز بدترین وضعیت را از حیث شاخص مشارکت مدیریتى زنان داشتند.
ایران در میان 102 کشور مرتبه 87 و امتیاز 261 را به دست آورده است. مقایسه رتبه ایران در سال 1998 با آخرین رتبه محاسبهشده در سال 2002 میلادى نشاندهنده آن است که معیارهاى ملى نه تنها بهبود نیافته، بلکه وخیم تر شده، چنان که بر اساس گزارش توسعه انسانى سازمان ملل در سال 2002 ایران از مجموع 173 کشور جهان رتبه 98 را کسب کرده است.
گزارش سال 1998 برنامه توسعه ملل متحد بیانگر این است که سوئد با داشتن 7900 امتیاز بالاترین کشور و نیجریه با 121 امتیاز بدترین وضعیت را از حیث شاخص مشارکت مدیریتى زنان داشتند.
ایران در میان 102 کشور مرتبه 87 و امتیاز 261 را به دست آورده است. مقایسه رتبه ایران در سال 1998 با آخرین رتبه محاسبهشده در سال 2002 میلادى نشاندهنده آن است که معیارهاى ملى نه تنها بهبود نیافته، بلکه وخیم تر شده، چنان که بر اساس گزارش توسعه انسانى سازمان ملل در سال 2002 ایران از مجموع 173 کشور جهان رتبه 98 را کسب کرده است.
بر اساس گزارش مدیر کل امور بانوان استانداری لرستان حدود ۱۲ درصد از زنان لرستان در عرصههای اجتماعی فعال هستند و از جمعیت ۵۳ هزارنفری شاغل زن در استان، سهم زنان در پستهای مدیریتی و تصمیمگیری کمتر از ۱۰ نفر است. آمارها حاکى از این است که علت عدم حضور زنان در سمت هاى کلیدى به میزان 80 درصد ناشى از اراده مردان و 20 درصد عدم قبول و تمایل زنان براى دستیابى به پستها است.
برابری جنسیتی و رفع هرگونه تبعیض الآن یکی از معیارهای سنجش سطح توسعه در تمامی کشورهای جهان است. جوامع و افول آنها دلایل متعددی دارد که اگر دانایان هر قوم به آسیبشناسی آن بپردازند و درصدد تقویت آن برآیند، میتوانند بسترساز توسعه باشند. تئوریسینهای توسعه یکی از آن عوامل را جو مردسالاری حاکم بر جامعه میدانند. جوامع درگیر این جو، هرگز شاهد برابری زنان حتی در خلقت نیستند. این نظر غلط را پرورده میکنند تا زن در سایه بماند و فرصتهای برابر را برای خود حق نداند و برایش نکوشد و در صورتی که زن توان خود را برای کاهش نابرابری به کار گیرد جای هرگونه تحرک را برای او تنگ میکنند این چنین است که دور باطل تبعیض جنسیتی در این جوامع تداوم مییابد.
زنان جامعه ما میخواهند با مردان برابر شوند، در همهچیز؛ از جمله در فرصتهای تحصیلی، اشتغال، ازدواج و برخورداری از تمام مزایای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از همین رو میکوشند تا ثابت کنند تفاوت آنها با مردان حداکثر مربوط به امور بیولوژیک است نه سایر موارد، چرا که سایر تفاوتها را نوعی «برساخت اجتماعی» و ناشی از حضور فرهنگ مردسالار و ساختارهای سلطه میدانند.
مطالب کتاب دینی و سخنان رهبران ما حاکی از توانمندیهای بینظیر زنان است که شاید با بد توصیف شدن در قالب فمینیست، متأسفانه این تواناییها به انزوا کشیده شده است و درواقع به اسم زنان آنچه بر سر زنان آمده است جز تحقیر، توسط بخشی نابلد از تعریف در خصوص حضور و مشارکت زنان نیست.
چه باید کرد؟
چنانچه بخواهیم همانند سایر کشورها به رشد و توسعه متوازن و پایدار برسیم باید بتوانیم در همه عرصهها از توانمندیهای زنان استفاده کنیم. زنان و مردان مکمل یکدیگرند بنابراین نقص یکی به معنای کمال دیگری نیست. دو طرف باید در یک تعامل همافزا نقایص یکدیگر را برطرف کنند. لطافت زندگی هم در آمیزشی از زنانگی و مردانگی است. زنانگی واجد امتیازاتی است که مردان از آنها بیبهرهاند. تشبه جستن به مردانگی از سوی زنان صرفاً آنها را دنبالهرو مردان میسازد.
بسیاری از تبعیضهای علیه زنان ناشی از ساختارهای مردسالارانه است. ساختارهایی که اصلاح آنها مستلزم جلب همکاری بخشی از مردان دموکراسی خواه جامعه است. این چنین است که مطالبه دموکراسی بر حقوق زنان اولویت مییابد؛ دموکراسی میتواند با افزایش برابری سیاسی منجر به افزایش برابری حقوقی شود.
برخی از اندیشمندان سیاسی معتقدند که برای کاهش تبعیض جنسیتی در سطح بینالمللی، زنان باید بیش از پیش در سطوح فوقانی تصمیمگیریهای جهانی سهیم شوند. این از همان مقولههایی است که میتواند به گسترش نقش و سهم زنان در عرصههای سیاست و قدرت بی نجامد بدون آنکه لزوماً با ویژگیهای زنانگی از سوی زنان وداع یا انکاری صورت پذیرفته باشد. زنان میتوانند طراح میدانهایی باشند که مردان هم در آن بازی کنند.
اما سخن پایانی با استاندار محترم لرستان
رئیسجمهور دولت تدبیر وامید در انتخابات امسال مجدداً قول داد که در همه عرصهها تبعیض میان زنان و مردان را از بین ببرد و عدالت بین مردم بهصورت یکپارچه برقرار شود. مصداق این سخن طرحی نو میطلبد که در مناصب مدیریتی باید دراندازیم. ضمن تبریک به جنابعالی امیدواریم بانی چنین مهمی باشید.
پروین گنجی/ مدیر مسئول هفتهنامه پیشگامان زاگرس