این روزها کلمهی "قضاوت" را زیاد میشنویم. با نگاهی کوتاه به شبکههای مجازی قضاوت را به عینه میبینیم. کافی است از صفحات افراد مشهور و چهرهها از بازیگران گرفته تا سیاسیون دیدن کنیم و نگاهی کوتاه به بخش نظرات بیندازیم. جالب است به خودمان اجازه میدهیم در مورد افراد نظر بدهیم و حتی حکم صادر کنیم و برچسب امل یا فکل به افراد بزنیم. این نظرات در مورد همهی زندگی آنهاست از زندگی شخصی گرفته تا ظاهر و کارشان حتی!
چند وقت پیش و در ایام محرم، نظرات دیدنیتر بود؛ مثلاً اگر فلان بازیگر از امام حسین (ع) یا سینهزنی و نذری و... عکس یا متن گذاشته بود، همگی متفقالقول بودند که الا و بلا فلانی ریاکار است. اگر چنین متنی نگذاشته بود که کافر و دهری. خدا نکند کسی کوچکترین خطایی بکند (هر کاری که مخالف نظر ماست) آنچنان بلایی سرش میآوریم که مسلمان نشنود، کافر نبیند!
بنابراین شاید نظرات روان شناسان به ما کمک کند علت این گونه پیشداوریها را دریابیم، بلکه به راهحل رسیدیم.
ابتدا نظریهی شخصیت کارل راجرز را مورد بررسی قرار میدهیم. طبق این دیدگاه درک فرد از خود و پیرامونش مشخصکننده رفتار اوست. به این شکل که فرد تمام عوامل محیطی خود را درک میکند و در ذهن خود معنی میدهد و این برداشت شخصی یا خودپنداره فرد را شکل میدهد. در صورتی که خودپنداره فرد با تجارب واقعی ناهمخوانی داشته باشد، فرد دچار نوعی اضطراب و تنش میشود و در ادامه از خود واکنش دفاعی نشان میدهد.
درواقع این دیدگاه نشان میدهد، احتمالاً یکی از دلایل پیشداوریهای ما دربارهی دیگران این است که «با کفشهای آنها راه نرفتهایم» و چون در موقعیت آنها نبودهایم، درک درستی از شرایطشان نداریم؛ بنابراین تلاش برای درک تفاوتها میتواند بسیار کمک کننده باشد. به عبارت سادهتر تلاش برای اینکه «خودمان را جای آنها بگذاریم» (طبق نظریهی ذهن، از سن چهارسالگی فرد آرامآرام این توانایی را کسب میکند.)
دیدگاه فروید دربارهی پندار است. پندار به معنای باوری است که ما تمایل داریم راست باشد. مثل این باور که سرنوشت من این است که عمری طولانی داشته باشم. من چنین اعتقادی دارم، چون چنین آرزویی دارم. درواقع نگرش و تعصبهای ما نقش مهمی در پیشداوریهای ما دارند. در این زمینه تلاش برای یافتن دیدگاهی واقعبینانهتر میتواند کمککننده باشد؛ و همچنین پاسخ به سؤالاتی از قبیل:
-آیا این باور و ارزش درست است؟
-آیا از باور دیگران بهطور کامل اطلاع دارم؟
-آیا همهی جوانب قضیه را سنجیدهام یا نگاهی تکبعدی دارم؟
ناگفته نماند گاهی چون رفتار و خصوصیتی برای ما قابلتحمل نیست، به کسی که آنگونه رفتار میکند کینه میورزیم. و این کینهورزیها گاه ناعادلانه و بیرحمانه است؛ مثلاً اگر ما فردی برونگرا و اجتماعی باشیم و به فردی که آرامتر از ماست برچسب مردمگریزی و ترسو بودن میزنیم.
و اما پیشداوری در اسلام:
- لو ان العباد حین جهلوا وقفوا، لم یکفروا و لم یضلوا ...اگر بندگان وقتی چیزی را نمی دانستند، ( از اظهار یا انجام آن چیزباز می ایستادند) کافر و گمراه نمیشدند.
- یا ایها الذین امنوا ان جائکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین... ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی برایتان خبری آورد نیک وارسی کنید مبادا به نادانی گروهی را آسیب برسانید و (بعداً) از آنچه کردهاید پشیمان شوید.
زهرا هدایت پور