«دعواها بین خواصی است که اطراف رئیسجمهور و نمایندگان حضور دارند و مردم زیر پای آنها له و فراموش میشوند و باید راهحلی را پیدا کنیم تا از این وضعیت خارج شویم».
این جملات قسمتهایی از جوابیهی آقای «محمدرضا ملکشاهیراد» نماینده مردم خرمآباد و جگنی به دبیر حزب اعتماد ملی لرستان «سید مهدی موسوی» است که در پایگاه خبری یافته منتشر شد.
در این جوابیه؛ ایشان از آقای موسوی خواستهاند که بهجای پاسخهای سیاسی، به اصل مصاحبهی ایشان که نقد نظام ریاستی هست بپردازند و این همان چیزی است که نگارنده در این نوشته قصد پرداختن به آن را دارد.
فرض را بر این میگیریم که این مصاحبه و نقطه نگاه ایشان به خاطر دور ماندن دستشان از عزل و نصبها نیست. چکیده صحبتهای ایشان در این مصاحبه این است که با تغییر نظام ریاستی فعلی به نظام پارلمانی گشایشی بیبدیل در عرصه سیاسی و اجتماعی حاصل خواهد شد اما آنچه من در مصاحبهی ایشان ندیدم، ارائهی توضیحی در مورد نظام پارلمانی بود!
در نظام پارلمانی که کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، ایتالیا، ایرلند، ژاپن و لبنان از آن استفاده میکنند رئیسجمهور یا پادشاه (مثل ملکه انگلیس) تقریباً هیچ مسئولیت اجرایی ندارد و فقط نخست وزیر را معرفی میکند و این نخستوزیر است که به همراه کابینهاش برای تشکیل دولت باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
تفاوتی که این نظام با نظامهای ریاستی مثل نظام ریاستی مستقردرایران دارد این است که در نظام ریاستی رئیسجمهور منتخب شخص اول اجرایی کشوراست و مجلس فقط میتواند به وزرای او رأی اعتماد بدهد یا ندهد
اما در نظامهای پارلمانی رییس قوه مجریه که همان نخستوزیر باشد نخواهد توانست کارش را شروع کند؛ مگر آنکه مجلس به او اعتماد کند و رأی اعتماد بدهد.
پس میبینیم که در چنین نظامی رئیس قوه مجریه عملاً منتصب نمایندگان است، اینکه نظام ریاستی موفقتر بوده یا نظام پارلمانی سؤالی است که جوابش نمیتواند چندان ساده باشد چرا که نگاهی به کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که بعضی از آنها از نظام ریاستی و بعضی دیگر از نظام پارلمانی بهره بردهاند هر چند که سهم نظام ریاستی بیشتراست.
حال اینکه چه چیزی باعث شده که آقای ملکشاهی فکر کند که نظام پارلمانی که اتفاقاً در دههی اول انقلاب از آن استفادهشده و اتفاقاً چندان هم کارآمد نشان نداده میتواند به بهبود اوضاع کمک کند جای سؤال دارد!
ایشان درد را خوب بیان کردهاند اما برای دوا گویی نشانی را درست نرفتهاند.
نگاهی به وضعیت سیاسی اخیر لبنان و بلاتکلیفی 28 ماههاش برای تعیین نخستوزیر بهخوبی نشان میدهد که در کشورهایی مانند ایران که ساختارهای حزبی هنوز چنانکه باید ریشه نزده و قالب نگرفتهاند نظام پارلمانی چندان توفیقی نخواهد داشت.
آقای ملکشاهی ما نیز همنظر با شما معتقدیم که در سخنان آقای موسوی تناقضی وجود دارد چرا که نمیتوان از یک جهت نماینده را فاقد حق اجرایی دانست و از جهتی دیگر از او عملکرد اجرایی خواست؛ اما هرکس نداند شما نیک میدانید که عرصهی سیاست آوردگاه نانوشتههاست وهمان جلسه رأی اعتماد به وزیر و حق قانونی نماینده برای سؤال و استیضاح کافی است تا نماینده و آن هم نمایندهای چون شما وارد فعالیت اجرایی شود.
جناب ملکشاهی ضمن آنکه به تناقض بیانیهتان آنجا که از سویی به حق نماینده برای سؤال و استیضاح و از سویی دیگر به کارآمد بودن همسویی دولت و مجلس در نظام پارلمانی توجه میکنید این نکته را هم در نظر داشته باشید که اگر امروز نظام پارلمانی در ایران حاکم بود نه آقای روحانی که یکی از گزینههای مدنظر شما رئیس قوه مجریه بود و این یعنی توجه کمتر و کمتر به مردم و خواستهشان!
حمید طولابی
توضیح: مطالب ارسالی، لزوماً دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند اما مطابق فلسفهي رسانههای بیطرف، آمادگي داريم نوشتهها و دیدگاههای دیگران را نیز در خصوص این موضوع و موضوعات مختلف بهشرط رعایت قوانین مطبوعات، منتشر نماییم.
مطالب مرتبط:
پاسخ دبیر حزب اعتماد ملی لرستان به اظهارات نماینده خرم آباد و جوابیه نماینده اصولگرا
«نظام ریاستی فعلی بعضاً دولت و مجلس را در مقابل یکدیگر قرار میدهد»
دیدگاهها