بین ۱۹ نفری که از سال ۱۳۵۲ تا کنون استاندار لرستان بوده‌اند، الحق که «ابراهیم فرح‌بخشیان» (استاندار از خرداد ۵۳ تا دی ۵۵) از نظر عمرانی سرآمد بوده است!
تمام صنایع و کارخانجات خرم‌آباد نظیر پارسیلون، کشت و صنعت، یخچال‌سازی، مجتمع گوشت، فرودگاه و ... دوره استانداری او راه‌اندازی شد و این شخص آن‌قدر در لرستان خوب کار کرد که سال ۵۵ به عنوان وزیر راه و ترابری و یک سال بعد وزیر کار شد و نشان داد در استان‌های محروم نیز می‌توان به چشم آمد و پلکان ترقی را پیمود. (۱)
البته اکثر صنایع ایجاد شده در دوران استانداری فرح‌بخشیان، بعدها تعطیل شده یا از رونق افتادند اما به هر حال در تاریخ لرستان، تلاش برای تاسیس آن‌ها به نام این شخص ثبت و ضبط گردید، کسی که برای آبادانی لرستان، دست مقامات کشور را ‌بوسید و به گفته‌ی راننده او، هنگامی که برای گرفتن بودجه به پایتخت رفته بودند، وی دست خداداد و علی‌داد فرمانفرمائیان رییس سازمان برنامه و بودجه و برادرش که سرمایه‌گذار بود را بوسید و ضمن تقاضای تخصیص بودجه و کمک به عمران لرستان، گفت: آبرو و اعتبار من جلوی مردم لرستان در خطر است چرا که در سراسر این استان تابلو نصب کرده و شعار نوشته‌ام که «به زودی لرستان، گلستان می‌شود»! اگر شما مساعدت نکنید، لُرستانی‌ها دیگر مرا قبول ندارند.
در هر صورت بجز فرح‌بخشیان، دیگر استاندارهای لرستان نیز خدماتی داشته‌اند اما یا در حد وظایف روتین و عادی یک استاندار بوده و یا تغییر چشم‌گیری ایجاد نکرده‌اند که در زندگی و خاطر مردم لرستان تا آن حد تأثیرگذار باشد که مثل فرح‌بخشیان با گذشت بیش از ۴۰ سال، مردم هم هنوز نتوانند آن‌ها را فراموش کنند.



بین استانداران پس از انقلاب، مردم ما از دکتر «حبیب‌الله َهمرده» نیز به خاطر باقی گذاشتن یادگاری نیک و بدیع همچون مجتمع بام لرستان و باغ وحش کاسیت که اجرای آن از نبوغ و مدیریت خاص وی نشأت می‌گرفت، به نیکی یاد می‌کنند، در حالی او هم می‌توانست مثل بسیاری از مسئولان به ساخت چند پُل یا سالن و ... از اعتبارات عمرانی بسنده کند (کار روتین و وظایف عادی مسئولان) و یا اکثر وقتش را پُشت درهای بسته با لیدرهای تندروی وابسته به جناح‌های سیاسی تلف نموده و سرگرم عزل و نصب‌های مدیریتی باشد و کارنامه‌ای دوران استانداری‌اش با همین‌ها بسته شود، اما نکرد و حداقل، طرحی نو درانداخت!
شاید تفاوت بزرگ دهمرده با استانداران پیشین لرستان در این بود که وی قبل از استاندار شدن در لرستان، سابقه استاندار بودن در ۲ استان بزرگ‌تر از لرستان به لحاظ جمعیت و مساحت یعنی سیستان و بلوچستان و کرمان را داشت.
دکتر «حسین صابری» استاندار قبل او نیز اگر چه به قول لرها «طوق را شکست» و دستور ایجاد چند زیرگذر غیراستاندارد، مسئولان ما را از پیله‌ی ترس کارهای بزرگ عمرانی به درآورد، اما اصرار بیش از حد او بر جناح و سیاست، خدماتش را در چشم مردم و مورخان این دیار کم‌رنگ کرد.
«هوشنگ بازوند» نیز به رغم تمامی تلاش‌ها جهت احیای فرودگاه خرم‌آباد و نیز با شعار جذب سرمایه‌گذار طی ۴ سال استانداری، فقط موفق به یافتن «عبدالله الحی» برای مجتمع کشت و صنعت شد تا کارنامه کاری او نیز به نحوی بسته شود که بیشترین انتقادات به او در خصوص نحوه یارگیری مدیران همراهش باشد...
اینک «سیدموسی خادمی» لُرتبار، پا جای پای آن‌ها نهاده، شخصی که پس از دهمرده، دومین کسی است که حداقل تجربه استانداری در یک استان دیگر را داشته است.
اگر قرار باشد خادمی نیز کارنامه کاری‌اش با اولویت دادن به عزل و نصب‌های سیاسی و جناحی و نشست با هم جناح‌هایی که تلاش می‌کنند پُشت درهای بسته هندوانه زیر بغل مسئولان گذاشته و آن‌ها را برای برکناری مدیرانی که مورد علاقه‌شان نیستند، شیر نمایند و یا دنبال سهم‌خواهی و مسائل حاشیه‌ای دیگر باشد که از هم‌اکنون باید منتظر تیغ تیز اصحاب رسانه لرستان باشد، اما اگر در باطن، طرح‌ها و سوداهای خوش برای لرستان و لرستانی‌ها در سر داشته باشد، به‌جز حمایت اصحاب رسانه، جمعیت یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار نفری لرستان را نیز به عنوان حامی و مشوق در رکاب خواهد داشت.
اینک با استاندار جدید است که راه خود را از همین اول به درستی انتخاب نموده تا حتی یک روز را نیز جهت خدمت به مردم از دست ندهد یا این که دنباله‌روی مسیری باشد که سیاسیون با شعارهای نخ‌نما و روش‌هایی متداول برای تحت فشار گذاشتن او جهت گرفتن امتیاز و پست‌ و مقام، جلوی وی خواهند گذاشت.
 
 رضا جایدری/ پایگاه خبری یافته
 
 پی‌نویس:
(۱) شهید مطهری معتقد بود که پذیرفتن مسئولیت در زمان طاغوت با نیّت و هدف خدمت به مردم، نزد خدا ثوابی به‌مراتب بیشتر دارد و شاید کسانی مثل ابراهیم فرح‌بخشیان و علی‌محمد ساکی، مصداق بارز این عقیده باشند.