چند سال پیش در جمع چند نفر از همکاران نشسته بودیم، بحثی راجع به مدیر دستگاه متبوع ما پیش آمد، تقریباً بیشتر حاضران از دست مدیر مربوطه نالان و گلهمند بوده و خداخدا میکردند که هر چه زودتر عزل شود؛
یکی از همکاران که حدود یک دهه است بازنشسته شده در جواب به آنها جملهای ماندگار و تاریخی بیان کرد.
وی گفت: «دوستان هیچوقت آرزو نکنید که این یا آن مدیر عوض شود.» پرسیدیم چرا؟ جواب داد «در طی سالهای تجربه کار اداری که داشتهام، تاکنون هر مدیری برکنار شده نفر بعدی به مراتب ضعیفتر و بیتجربهتر بوده است، بهطوری که همیشه در حسرت مدیر قبلی میماندیم.»
نکته مورداشاره این همکار سابق را میتوان تقریباً بهکل نظام اداری استان تسری داد؛ چرا که در بیشتر عزل و نصبها در دهههای اخیر، سیاسیکاری، رایزنی و معاملههای پشت پرده در انتخاب مدیران، بر تخصص، مهارت و تجربه کاری چربیده است.
در گذشته، نشستن بر مناصب مهم و حساس در گمان خیلی از کارکنان باتجربه و کارکشته ادارات و دستگاههای اجرایی هم نمیگنجید چه رسد به این که برای گرفتن منصبی خود را به آب و آتش بزنند و دهها نفر را برای کسب مسئولیتی حتی جزئی واسطه کنند؛ ولی در سالهای اخیر عیار مسئولیتها و کارهای اجرایی به حدی پایین آمده که هر کسی با هر میزان از دانش و معلومات، برای رسیدن به مناصب مهم، به اصطلاح سر و دست میشکند.
به نظر میرسد نظام اداری استان دچار آفت سیاست زدگی و باند بازی شده؛ ممکن است برخی از خوانندگان محترم با این موضوع موافق نباشند؛ انجام یک تحقیق میدانی از میزان بهرهوری و نیز انگیزه و کار مفید کارکنان ادارات، درستی یا نادرستی این ادعا را اثبات خواهد کرد.
به زبان ساده بگوییم تا زمانی که شایستهسالاری، تجربه و مهارت جای باند بازی و سیاسیکاری را نگیرد وضعیت استان از نظر کسب و کار و رونق اقتصادی بهبود نخواهد یافت و اوضاع استان به سامان نمیشود.
سیاست زدگی باعث شده که متأسفانه برخی مناسبات اجتماعی و سیاسی در استان بر اساس منافع تعریف شود؛ یعنی منافع، تعیینکننده دوستیها، دشمنیها، مخالفتها و نقدهای اجتماعی و سیاسی شده است.
بر این اساس فرد، افراد یا جریانها و گروههای سیاسی تا زمانی حامی شرایط و وضع موجود هستند که منافع کوتاهمدت و بلندمدت آنها تأمین شود؛ در غیر این صورت دوستان دیروز نهتنها به منتقدان که به دشمنان امروز تبدیل میشوند.
بررسی و نگاهی گذرا به رسانههای مکتوب، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی استان گواه این مدعاست؛ در این فضا هر ساعت و اگر گزاف نگوییم هر دقیقه، از یک استاندار جدید برای لرستان رونمایی میشود.
هر گروه و دستهای تلاش میکند گزینه مورد نظر خود را بهعنوان استاندار آینده این استان معرفی کند؛ رسانهها که به عنوان رکن چهارم دموکراسی و مردمسالاری محسوب میشوند نیز در این قضایا نقش خود را بهخوبی ایفا نمیکنند.
رسانه مسوول و متعهد رسانهایی است که به توسعه استان کمک کند نه اینکه به مانعی بر سر راه توسعه استان تبدیل شود؛ خود را جای مسئولان ارشد استان بگذاریم، یک مسئول استانی در این شرایط چگونه میتواند بر مسائل تمرکز کرده و برای رفع مشکلات راهکار تعریف و ارائه کند؟ در این فضای پرتنش و هیاهو بخش زیادی از توان مدیران استان صرف خنثیسازی و رد شایعات و آرامسازی جامعه میشود.
انتخاب استاندار، معاونان استاندار، مدیران کل و حتی مدیران میانی میبایست در شرایطی آرام و به دور از تنش و هیجان سیاسی باشد؛ این شرایط "حیدری و نعمتی " و "زندهباد مرده باد" موجود و فضای مسمومی که در استان ایجادشده، نویدبخش آینده خوبی برای استان نیست.
استانداری که در این شرایط و فضای ملتهب و سیاست زده انتخاب شود بهطور قطع و یقین گزینه مناسبی نخواهد بود؛ گناه انتخاب مدیری ضعیف و دسته چندم برای استان بر گردن کسانی خواهد بود که منافع باند و گروه خود را بر منافع مردم ترجیح میدهند.
استاندار از بیشتر مناطق لرستان دیدن کرده و با آن آشنایی کامل دارد و در چهار سال گذشته کمترین روزها را به انجام کارهای ستادی اختصاص داده است که این موضوع از امتیازات آقای بازوند نسبت به گزینههای جدید است؛ فرد جدید تا بخواهد به شناختی جامع از استان دست یابد مدت خدمتش به سر آمده است.
انتقال و اختصاص طرحهای بزرگ و اشتغالزا به استانهای برخوردار به بهانه نزدیکی لرستان به جبهههای جنگ در سالهای دفاع مقدس، خصوصیسازی غیراصولی شرکتها و کارخانههای مهم استان در دهه 80 و در نهایت اجرای سیاست «زمین سوخته» توسط مدیران و مسئولان نالایق در دهههای گذشته باعث شده فاصله لرستان از نظر شاخصهای توسعه و اشتغال نسبت به استانهای برخوردار هر روز بیشتر و بیشتر شود؛ به همین دلیل عمق مشکلات به حدی است که پُُر کردن این خلأ و شکاف به این آسانی امکانپذیر نبوده و تلاش و همت همگانی و جمعی را میطلبد.
برخی افراد و جریانها مدینه فاضلهای را در ذهن خودساختهاند و فکر میکنند با رفتن یک یا چند مدیر تمام مشکلات رفعورجوع میشود و این در حالی است که مشکل اصلی در استان ما بهتبع سایر نقاط کشور، فرد نیست بلکه ساختار است.
چون ساختار و تشکیلات اداری و سیاسی کشور دارای بیماری مزمن سیاست زدگی است، مدیر و یا مدیرانی که از دل این ساختار رشد میکنند کارآمدی و توانایی لازم را برای ساماندهی امور ندارند.
تلاش برای جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی، استفاده از ظرفیت قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای اجرای طرحهای مهم زیر بنایی و اقتصادی در استان، راهاندازی طرحهای مهم و کلیدی که سالها بهصورت راکد و یا نیمه تعطیل رهاشده بودند و...از جمله اقدامات مهمی هستند که در چهار سال گذشته استاندار لرستان بیشتر وقت خود را مصروف آنها کرده است.
در برخی زمینهها ممکن است موفقیت چندانی حاصل نشده باشد که آنهم ماحصل شرایط موجود استان و شرایط اقتصادی کشوراست و به جای استاندار هر فرد دیگری هم بود نتیجهای بهتر از این به دست نمیآمد.
استاندار لرستان یکی از نیروهای تکنوکرات «فنسالار»، باتجربه و منطقی در کشور است که ردههای مدیریتی را پلهپله طی کرده است؛ استان ما لرستان برای توسعه و پیشرفت نیازمند فردی در وزن اجتماعی و تجربه آقای بازوند و بلکه بالاتر است؛ تغییر و جا به جایی مدیریتی در صورتی به مصلحت جامعه است که تبدیل به احسن باشد یعنی فردی که جایگزین مدیر قبلی میشود به قول معروف سر و گردنی بالاتر از فرد قبلی باشد.
اما همانطور که در بالا اشاره شد تجربه ثابت کرده، در لرستان هر مدیری که عزل شده نفر جایگزین از عیار پایینتری نسبت به قبلی بهرهمند بوده و دود این عزل و نصبهای نا بهجا به چشم مردم رفته و میرود؛ در مورد منصب استانداری لرستان هم اگر وضعیت به همین منوال پیش برود، بازنده نهایی آن مردم و بهویژه جوانان دانشآموخته بیکار خواهند بود.
ناگفته نماند که برخی افراد و باندها در دهههای گذشته آسیبهای زیادی را از ناحیه همین عزل و نصبهای نا بهجا به استان وارد کردهاند؛ این افراد برای این که به منافع دو روزه و دنیایی خود برسند، چهره نامطلوب و ناامنی را از استان جلوه میدهند.
این افراد برای خودشیرینی و امتیاز گیری بیشتر تا مدیری وارد استان میشود چنان چهره خشنی از استان برای وی ترسیم میکنند که فرد مزبور فکر میکند مردم و بهویژه کارکنان ادارات این استان اسلحهای با چند خشاب فشنگ را در زیر لباس خود پنهان کرده و به سر کار میآیند؛ همان تصویری که همه ما از فیلمهای «وسترن» و هفتتیرکشی در ذهن داریم.
دفاع از ثبات مدیریتی استان بهمنزله تائید و عدم انتقاد به عملکرد استاندار نیست؛ آقای بازوند هم چون دیگر افراد دارای نقاط ضعف و قوت زیادی است؛ یکی از انتقادهایی که به استاندار وارد است این که بیشتر مدیران استانی در دوره مسئولیت ایشان از یک شهرستان انتخاب شد و این مسئله باعث نارضایتی عامه مردم و به ویژه نخبگان مرکز و شرق استان شده است.
این جدای از صدها مدیر میانی در ادارات استان است که همگی از یک شهر خاص انتخاب شدهاند؛ در صورت ادامه کار استاندار، آقای بازوند باید در کنار آمایش سرزمین، آمایش نیروی انسانی و مدیریتی استان را هم اجرا کند.
انتقاد دیگر از استاندار این است که گفته میشود بیشتر عزل و نصبها خارج از اراده ایشان بوده و توسط محافل و افراد بانفوذ انجام میشود؛ اکثر فعالان سیاسی و حتی نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی بارها از دخالت این محافل و باندها در امورات استان و بهویژه در عزل و نصبها به استاندار لرستان انتقاد کردهاند.
خلفای عباسی با شعار خونخواهی امام حسین (ع) و اهلبیت پیامبر (ص) مردم را با خود همراه کرده و حکومت امویان را سرنگون میکنند؛ ولی پس از به دست گرفتن قدرت، آنقدر به مردم و پیروان اهلبیت ظلم کردند که مردم (نقل به مضمون) میگفتند «خدایا عدالت عباسیان را نخواستیم، ظلم امویان را برسان.» کما اینکه بیشتر امامان معصوم، امامزادهها و پیروان اهلبیت علیهم الاسلام به دست خلفای عباسی به شهادت رسیدند.
توقع از همکاران و اصحاب رسانه استان این است که در زمین افراد فرصتطلب بازی نکنند و با انتشار مقالات و تحلیلهای منطقی و به دور از هیجان از متشنج شدن فضای جامعه جلوگیری کرده و به بلندگوی افراد و سیاسیون تبدیل نشوند.
استاندار مردادماه امسال در مراسم روز خبرنگار، به اصحاب رسانه استان توصیه کردم وقعی که عصبانی هستید مقاله ننویسید." اگر هر صاحبقلم، بلندگو و رسانهای در بیان مواضع و دیدگاه خود منافع مردم را مبنا قرار دهد، بیشتر مشکلات و تنشهای اجتماعی و سیاسی فروکش میکند.
نگارنده با تعداد زیادی از شخصیتها و فعالان سیاسی و اجتماعی استان در مورد موضوع جابهجایی استاندار بحث و تبادلنظر کرده است؛ نظر بیشتر این افراد صرفنظر از نقاط ضعف و قوت استاندار، ثبات مدیریتی و ابقای مدیریت ارشد استان است؛ دیگر این که تا استاندار جدید با موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی استان آشنا شود سه سال و چند ماه عمر باقیمانده کابینه دوم دولت تمام شده است.
فرصتطلبان دلسوز استان نیستند؛ تغییر اگر به نفع مردم نباشد مردود است؛ نباید این کشمکشها منجر به ایجاد شرایطی شود که هم چون زمان عباسیان حسرت گذشته را بخوریم؛ و به قول لری خودمان بگوییم "چشیا کورم سی بازوند."
مصطفی رباطی
توضیح یافته: مطالب منتشره لزوما نشانگر دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند. ما در انجام رسالت رسانهای خویش، اقدام به انتشار نوشتار با آراء و عقاید متنوع مینماییم. بديهي است چنانکه نوع نقد و نوشتار افراد متفاوت است، برداشتهای مخاطبان از نوشتهها نیز ممکن است متفاوت باشد.
دیدگاهها
معاون سیاسی استانداری خراسان رضوی گفت: مشهد و اطراف آن ظرفیت دو تا سه استان جدید را دارد تا جمعیت آن بهتر سامان دهی شده و بتواند فضای شهری خود را مدیریت کند. ( روزنامه 19 دی شماره 2685 سه شنبه 21 شهریور 96 صفحه
این نگاه توسعه یافته و منطقی کجا نگاه دگم برخی از مرکز نشینان لرستان کجا که هر اعتراضی را با حربه قومیت خاموش می کنند و بعد هم لرستان با برخی مدیریت ناکارامد و خسته سرآمد بیکاری، توسعه نیافتگی و عقب ماندگی می شود.