نقد گزارش میکند، از نقص و کاستیها میگوید، رو به سوی کمال دارد و باعث پیشرفت و حرکت به جلو میشود.
اما سؤالی وجود دارد، اینکه چرا بعد از سالیان دراز، با نقد و انتقادهای بسیاری که بوده، چرا هنوز لرستان پیشرفت چشمگیری از لحاظ توسعهای نداشته است؟
شاید که نقد در روزگار ما بیشتر ابزاری شده است برای نقاد تا راه حلی برای حل مشکلات و از این روست که حتی نقدهای مصلحانه به حساب تخریب گذاشته میشود و مدیران به دنبال یافتن اغراض شخصی و گروهی نقاد هستند و در ذهن خود او را وکیل مدافع شیطان میدانند!
شاید که نقد در روزگار ما بیشتر ابزاری شده است برای نقاد تا راه حلی برای حل مشکلات و از این روست که حتی نقدهای مصلحانه به حساب تخریب گذاشته میشود و مدیران به دنبال یافتن اغراض شخصی و گروهی نقاد هستند و در ذهن خود او را وکیل مدافع شیطان میدانند!
البته در جامعه ما، برخی از ناآگاهی مخاطبان سوءاستفاده میکنند و افترا و تهمت را در قالب نقد جا میزنند، در این میان برخی از نقد برای گوشزد کردن قدرت خود به مدیر استفاده میکنند، برخی زمانی که مدیر خواستهشان را برآورده نمیکند آنگاه زبان نقد میگشایند.
برخی هم نقد را در جمع مطرح میکنند تا منتقدان واقعی مدیر را شناسایی کنند، برخی مدیر را نقد میکنند تا راه را برای مدیر شدن دیگری هموار کنند، برخی با نقدهای نابجای خود بهانه به دست مدیر میدهند تا مدیر بتواند همه نقدها را نابجا و نادرست عنوان کند، برخی مدیرِانِ به نسبت موفق را نقد و یا تخطئه میکنند تا در میان مدیران نالایق دیده نشود و بسیاری موارد دیگر...
حال با توجه به اینکه اینهمه غرض و اغراض دیگر میتوانند خود را در لباس نقد پنهان کند، آیا به جا هست که مدیران هیچ نقدی را برنتابند و یا حداقل به آن سوءظن داشته باشند؟
از طرف دیگر، بی شک با بسته شدن صدای نقد و نقادی به بهانه تخریب و بهانههای دیگر، راه برای دیکتاتور شدن مدیران هموار میشود و فساد فراگیر.
اما به نظر میرسد تنها راه، آگاه شدن مردم و آگاه کردن آنان از طرق مختلف چون آموزش، فرهنگسازی، اطلاعرسانی، تربیت نیروهای درستکار توسط مدیران سالم و پاک است، چرا که گاه حجم تخریب و افترا آنقدر گسترده است که تجهیز تکتک افراد جامعه به حدی از آگاهی را میطلبد.
در آخر هم شایسته است مردم و هر نقادی قبل از هر نقدی که به عملکرد و نه حیثت و شخصیت مدیر و مسئولی دارند، خودشان را در جای آن مدیر قرار داده و به امکانات و محدودیتها توجه داشته باشند و در کنارش رواداری را پیشه خود سازند چرا که با نقادیهای غیرمنطقی، نابجا و غیرقانونی خود اعتبار نقدهای منطقی و قانونی هم بهحساب تخریب گذاشته میشود و راه اصلاح با نقادی در بنبست فساد قرار میگیرد.
علی احمدیزاده