آئین روز تجلیل از خبرنگار است. سالن آرشین خرم‌آباد موج می‌زند از راویان خبر. مسعود بهرام نژاد با صدای گرمش برنامه را آغاز می‌کند با یادی از خبرنگار شهید محمود صارمی که این روز با نام او گره خورده و نام‌گذاری شده است.
مسعود، علی امرایی برادر ابراهیم امرایی خبرنگار شبکه استانی افلاک که خود از هنرمندان با سابقه این دیار است را به روی سن فرا می‌خواند. چشمانم دو دو می‌زند شاید در کنجی از این سالن بزرگ ردی از ابراهیم را ببینم. ابراهیمی که در سال‌های گذشته روایت گر برنامه‌های روز خبرنگار بود.
هر چه بیشتر نگاه کردم کمتر یافتم. ابراهیم چند ماهی است که از بیماری سرطان رنج می‌برد. با افکارم به دوردست‌ها می‌روم همین چند ماه پیش بود که ابراهیم را برای افتتاح بخش شیمی‌درمانی بیمارستان شهید رحیمی دعوت کرده بودم و چه گزارش زیبا و تأثیرگذاری تهیه کرد. غافل از این که خود اسیر پنجه دردآلود همین بیماری باشد.
در همین افکار بودم که از طریق تلفن علی امرایی صدای بغض‌آلود و خسته ابراهیم در سالن پیچید. بغض همه ترکید و دانه‌های مروارید اشک بر روی صورت افراد حاضر در سالن لغزید تا آرام کند دل‌های رنج‌کشیده خبرنگارانی که ابراهیم را دوست دارند و برایش دست‌های دعا را به آسمان می‌برند.
ابراهیم امرایی را از سال‌های دور می‌شناسم. خبرنگار و گزارش گر حرفه‌ای بود که دغدغه لرستان و لرستانی یک‌لحظه رهایش نمی‌کرد. گزارش‌های مثبت و تأثیرگذار او برای معرفی داشته‌های لرستان بر کسی پوشیده نیست.
ابراهیم جان دوستت دارم و برایت دعا می‌کنم که قاب رسانه ملی بی‌وجود تو چیزی کم دارد.


عبدالرضا شهبازی