خبرنگاران، سربازان بیادعای عرصه پرتلاطم اطلاعرسانی که شب و روز و آسایش و آرامش خود را صرف آگاهی بخشی به جامعه تشنه دانستن امروز نمودهاند،
مردان و زنانی که مخاطرات این حرفه را به جان خریده و عاشقانه در راه تعالی خوبیها گام بر میدارند و در جهت زدودن جامعه از ناپاکیها از هیچ کوششی دریغ نکردهاند و چه خونهای پاکی که در این مسیر بهواسطه کینه و بغض سیاستبازان و دشمنان آگاهیها بر زمین ریخته شده است و این نهال به خون آنها آبیاری گردید تا به امروز که درختی تناور شده و طوفان جهل را به کرنش واداشته است.
امروز پس از گذشت سالها سرزمین غریب افغانستان روای جانفشانی و از خودگذشتگی شهید هم استانیمان محمود صارمی است،
امروز خوزستان سرزمین داغ رنگین شده به خون شهید اهلقلم، سید مرتضی آوینی روایت مظلومیت ملت ایران را تازهتر از همیشه در مقابل دیدگان جهان به نمایش میگذارد.
امروز خبرنگاران در میان آگاهی و جهل قرار گرفتهاند، گروه اول مردمی هستند که میخواهند و حقدارند و باید، بدانند پشت پرده سیاستبازان و منفعتطلبان مدعی چه میگذرد و این بار را بر دوش خبرنگاران نهادهاند و گروه دوم صاحبان ثروت و قدرت و سیاستبازان هستند که هیچ بهجز منافع خود نمیشناسند و کلید موفقیت آنها بیخبری مردم از زد و بندهای پشت پرده است و در سایه سکوت و ندانستن به مطامع خود دست مییابند و این خبرنگاران متعهد هستند که در این مسیر سد راه آنها میشوند و سیاستبازانی که به بیراهه رفته و توسل به مثلث زر و زور و تزویر در قبال خبرنگاران را بر میگزیند و چه تأسفبار است که بعضاً به آنچه میخواهند میرسند و برخی خبرنگار نماها منافع مردم را در پای خواستهای حزبی و تعلقات خاطر جناحی قربانی مینمایند و حتی برای اهداف حزبی و جناحی و مطامع صاحبان زر و زور و ... خبرنگاران حقطلب را مورد هجمه قرار میدهند و این چرخش تقدیر روزگار چه دردناک است که روزگاری قلم با زور قدرت قدرتمندان میشکست اما امروز قلم در مقابل قلم صفآرایی نموده و میشکند و...اما غافل از اینکه قلمی که در جهت مصالح مردم و با ساز دردهای مظلومان برقص آید حتی اگر سوزانده و خاکستر شود سالها بعد جوهر بجا مانده از نوشتارش بر مظلومیت و حقانیت خبرنگاران متعهد شهادت خواهد داد.
امروز نوشتن و مطالبه کردن تاوان دارد و آنان که این راه ناهموار را به عشق مردم برگزیدهاند ناملایمات را به جان خریدهاند و عاشقانه نیشها را در پی رضایت خدا و خلق او نوش میدانند، اما فریاد از روزی که مدعیان سینهچاک عرصه آگاهی بخشی خود را یکهتاز و تنها مدعیان عرصه چهارمین رکن دموکراسی دانسته و با ژستهای پوشالی شاعرانه دانستن را بهعنوان حقوحقوق مردم مطالبه نمایند و در عمل و هنگامه مخاطره منافع خود جاهلانه در مقابل سربازان بینامونشان و بیمزد و مواجب آگاهی بخشی قد علم نمایند.
۱۷ مرداد روز خبرنگار و مزین شده با گرامیداشت سالروز شهادت خبرنگار هم استانیمان شهید محمود صارمی، این روز را به تمامی خبرنگاران راستین و متعهد ایران عزیز تبریک عرض نموده و همچون همیشه انتظار داریم دولتمردان با نیمنگاهی به مشکلات آنها گامی در جهت تسهیل در فعالیت این قشر بردارند، از رونمایی مشکلات معیشتی خبرنگاران صرفنظر میکنیم که تکرار مکررات است و شایسته این وجیزه نیست که کسانی تصور کنند درد خبرنگاران نان و نام است،
اما آنچه مسلم است امروز خبرنگاران در قبال جامعه وظیفهای دارند که نباید در انجام آن کوتاهی نمایند و متأسفانه گهگاهی این مسیر پر تلاطم که باید چراغ راهی برای روشنایی آینده باشد در نتیجه برخوردهای غیرعقلانی برخی مسؤولین و مدیران با دشواریهایی همراه است که بعضاً اینگونه رفتارها ناشی از عدم آشنایی نسبت به رسالت خبرنگاران میباشد و این دردناک است که مدیری در انتشار اخبار لزوم هماهنگی خبرنگاران را خواستار شود و بازهم صد افسوس که آستانه تحمل برخی مدیران در مقابل نقد و نقادی چنان پایین است که نا خود آگاه شعر حضرت حافظ در ذهن تداعی میشود که فرمود:
من چه گویم که ترا نازکی طبع لطیف
تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد
و در این میان جماعتی سرمست از شهد قدرت، هر انتقادی را به مباحث سیاسی و حاشیهای نظیر شکست در انتخابات گره میزنند و به خیال واهی خود ابزاری برای سرکوب منتقدان یافتهاند، در حالی که اگر نیت خدمت به مردم باشد، این باور باید در مدیران قوت بخشیده شود که منتقدان بازوان توانمند مدیران در جهت تحقق برنامههای آنها هستند، اما اگر هدف غیر از این است، خبرنگاران متعهد بهعنوان نمایندگان افکار عمومی وظیفهدارند با کجرویها مقابله نمایند.
و چه دردناک است که امروزه بجای شنیدن اخبار جذب اعتبارات و کلنگ زنی و افتتاح و... در استان لرستان بعضاً خبر شکایت از خبرنگاران به گوش میرسد و دردناکتر از آن اینک ه وکلای حقوقی ادارات برای خبرنگاران نامآشناتر از مسؤولین روابط عمومی میباشند.
البته در این میان هستند جماعت کجاندیش که بیان منصفانه خدمات و اقدامات مثبت مسوول و نماینده را از سوی رسانهها برنمیتابند و با اغراض سیاسی صاحبقلم را به قلم فروشی و ... متهم میکنند تا او را همراه و هم گام اهداف سیاسی خودنمایند، غافل از اینکه اهلقلم راستین و سرد و گرم چشیده روزگار نه با مویز طبعش به گرمی گراید و نه با غوره سردمزاج گردد.
کلام آخر؛ بیشک خبرنگاران چشمان تیزبین جامعه هستند و باید دردهای مردم را به اطلاع مدیران برسانند پس بیایید با احترام به جایگاه آنها از این پل ارتباطی برای عبور از مشکلات و تلاش در جهت خدمت به مردم استفاده نمایید.
عباس شاه علی
دیدگاهها