آیا به راستی اشترانکوه به محلی برای سهم خواهی و بهره‌کشی‌های گوناگون تبدیل شده است؟
پاسخ این سوال نزد کارشناسان، محیط‌بانان و فعالین مستقل لرستان به ویژه در شهرهای الیگودرز و دورود است! نزدیک به چهار دهه است که موضوع جاده‌سازی در منطقه حفاظت شده اشترانکوه مطرح است؛ در این سال‌ها هر بار به بهانه‌ای این موضوع داغ شده و بر شدت تخریب‌ها افزوده شده است.
نگارنده نیز در طی سال‌های گذشته بارها بر لزوم حفاظت اصولی از این منطقه تأکید کرده و این بار نیز به دلیل مشاهده برخی گزارش‌ها، خواهان ایجاد تحول با هدف بهبود شرایط اکولوژیک در منطقه مورد نظر هستم! تمام چالش‌های پیش روی اشترانکوه راه‌حل مدیریتی و اجرایی دارد اما با انتشار سیستماتیک‌ترین سفید نمایی‌های رایج کمکی به حل چالش‌های محیط زیست کشور به ویژه در اشترانکوه نخواهیم کرد، همان‌طور که با سیاه نمایی دردی، درمان نشده است!

 
می‌گویند «سازمان حفاظت محیط زیست اجازه ساخت هیچ جاده جدیدی در منطقه حفاظت شده اشترانکوه را نداده و نخواهد داد»، هر چند شواهد و برخی منابع آگاه خلاف این گفته را بیان کرده نشان می‌دهند. در این راه هرگز فراموش نکنیم که ذهن‌های همیشه بیدار در کنار تاریخ به قضاوت نشسته‌اند!
 در طی سال‌های اخیر بارها نام «طرح جامع مدیریت منطقه» را شنیده‌ایم؛ آیا به‌راستی طرح‌های این‌چنینی که سازمان حفاظت از محیط زیست از آن‌ها یادکرده و می‌کند تا به امروز دردی از مشکلات اشترانکوه را حل و یا به حداقل رسانده است؟ آیا از مشکلات محیط‌بانان منطقه کاسته شده، بر تعداد آن‌ها افزوده‌شده و آیا امکانات بیشتری به جهت نظارت و حفاظت در اختیار آن‌ها قرار گرفته است؟ در یک کلام نمی‌توان با نعل وارونه زدن بر روی موانع حفاظت سرپوش گذاشت!
 سخن از آلودگی احتمالی دریاچه_گهر به میان آمده است؛ در این مورد پیشنهاد می‌شود از طریق کارشناسان مستقل، با رعایت تمامی استانداردها و الزامات، نمونه‌گیری از آب دریاچه انجام و در یک آزمایشگاه کاملاً بی‌طرف میزان عناصر،BOD،COD و سایر شاخص‌های مهم سنجیده و به‌صورت کاملاً شفاف در اختیار جامعه علمی و تشکل‌های استان قرار گیرد!
 در تمام دنیا استانداردهای کمپینگ در یک منطقه تحت حفاظت کاملاً مشخص است و بر همین اساس نظارت در بهترین کیفیت خود انجام می‌شود، اما هنگامی‌که به بهانه جاده‌سازی شاهد ورود ماشین‌آلات مخرب و آلاینده در منطقه هستیم، آیا می‌توان انتظار آرامش زیستی در اشترانکوه را داشت؟ مگر بر اساس قانون هرگونه آسیب و تخریب در مناطق تحت حفاظت محیط زیست ممنوع و قابل پیگیری نیست؟! پس چرا روند تخریب‌ها ادامه دارد؟!
 از سوی دیگر گردشگرانی که از سراسر کشور خود را به این منطقه رسانده نیز در تخریب اشترانکوه نقش داشته و نمی‌توان از کنار رد پای آنان به‌راحتی گذشت، اما این نیز چالشی نیست که درمان نداشته باشد! اگر امروز گردشگری در حوزه محیط‌زیست، حرفه‌ای و مسئولانه نیست، در حوزه آموزش و اجرای برنامه‌های داوطلبانه آن‌هم در امر مهمی همچون حفاظت از داشته‌های اکولوژیکی کم‌کاری کرده‌ایم، نکرده‌ایم؟!
 لازم است تا سازمان حفاظت از محیط‌زیست کشور به صورت کاملاً شفاف برنامه‌های حفاظتی خود را اعلام و در بسیاری از آن‌ها بازنگری کرده و از نیروهای متخصص و با انگیزه استفاده نماید و در استان‌هایی که محیط‌زیست به‌صورت جزیره‌ای اداره می‌شوند یک بازنگری کلی انجام بگیرد تا نخبگان آن منطقه هر چه بیشتر در امر حفاظت مشارکت داشته باشند!
 محسن تیزهوش/ فعال محیط‌زیست- یافتههمه ما محیط‌زیست ایران را دوست داریم و فارغ از هرگونه سیاه نمایی و یا سفید نمایی باید در راستای حفاظت از آن گام برداریم، در این راه ارائه اطلاعات شفاف، همراه دانستن حقیقی تشکل‌ها و فعالین این حوزه در کنار ایجاد تغییر و تحول در برنامه‌های حاکم بر محیط‌زیست می‌تواند راهگشای بسیاری از چالش‌های پیش روی این سرزمین باشد؛ کلام آخر اینکه نیازسنجی جوامع_محلی پیرامون اشترانکوه ضروری است و اقتصاد آن‌ها وابسته به حیات منطقه است و در نهایت نیروهای مستقل مردمی در شهرهای الیگودرز و دورود و حتی در تمام کشور خواهان حفاظت از اشترانکوه بوده و مخالف هر گونه جاده سازی، تغییر کاربری و برنامه‌های ضد محیط زیستی هستند!

محسن تیزهوش/ فعال محیط‌ زیست