در روزهای پایانی هفتهی گذشته سومین همایش ملی کارآفرینی کشور در لرستان برگزار شد. در این همایش بیش 300 تن از کارآفرینان و مدیرانکل کار و اشتغال کشور نیز حضور داشتند. عصر روز دوم این همایش یک نشست تخصصی در سالن کنفرانس اتاق بازرگانی لرستان برگزار شد. یکی از سخنرانان این همایش دکتر علیرضا نبی بود. او کارآفرین موفق اجتماعی کشور است. وی افراد آسیب دیدهی اجتماعی را ساماندهی کردهاست. دکتر نبی در این همایش سخنانی بر زبان راند که نه تنها بنده بلکه همهی حاضران را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
سخنان این ایرانیِ نژاده و اصیل مرا بر آن داشت تا این یادداشت را قلمی کنم. به راستی در این کشور قدرتمندِ کهنسالِ ارجمند انسانهای با شرفی یافت میشود که از همه چیز خود میگذرند تا ایران و ایرانی همچنان استوار و پابرجا و دور از چشمِ بدسگالان ببالد و بزید.
دکتر علیرضا نبی که اصلاً تا امروز او را نمیشناختم و هیچ نسبتی با ایشان ندارم از این دست انسانهاست که به معنی واقعی کلمه، «انسان» است. او به پول و لذتهای این دنیا پشت پا زده و با همهی وجود، خود را وقف همنوعان خویش کردهاست. خدایش حفظ کناد!
من امروز بر خود میبالم و مینازم که وطنم -ایرانسپند و ارجمند- همواره چنین فرزندانی برومند و دلاور را در دامان پر مهر خویش پروانیده است. آری وطن من از دیر و از دور، دلاورانی چون آرش کمانگیر، جلاالدین خوارزمشاه، شهید فهیمدهها و ... را داشته است که جان خود را در طبق اخلاص نهاده تا ایران سرفراز باشد و ایرانی سبز و پولادین.
بدین روی ایران همواره زنده است و پویا؛ خُرم است و شادان؛ پرچم سه رنگش همیشه در اهتزاز است. ایران من پر است از دکتر علیرضا نبیها. ایران من دزد ندارد. ایران من خائن ندارد. ایرانی، ایران را از بنِ جان دوست میدارد... و اما گزیدهای از سخنان دکتر علیرضا نبی را که البته دردآلود است و تکان دهنده با هم میخوانیم:
...يهوديها پولدارترين آدمهاي دنيا هستند ميداني چرا؟ چون جمعگرا هستند، چون دقيقاً پشت هم را دارند، باهم فکر ميکنند. بزرگترين تشکلهاي دنيا را يهودييها اداره ميکنند.
اگر دست در دست هم بگذاريم قدرت ميگيريم که در فيزيک به آن سينرژي ميگويند.
در رياضي ميگويند يک ليوان با يک ليوان ميشود دو ليوان؛ وقتي يک انسان در کنار يک انسان ديگر قرار ميگيرد دو ميليارد واحد انرژي ميشود. شما هرکدام يک نخبه هستيد.
27 درصد از 6 ميليارد آدمي که روي کرهي زمين زندگي ميکنند کار آفرين هستند، نه 27 درصد از مردم ايران نه 27 درصد از آمريکاييها، يا 27 درصد از ژاپنيها.
27 درصد از مردم دنيا توليدکننده هستند و بقيه مصرف کننده و استفاده کننده از خدمات شما، فکر، غيرت و شرف شما هستند.
يک تحليلي از سازمانهاي آمريکايي خواندم ک هرجا دربارهي خطر صحبت شدهبود، گفته بود ايران و روسيه و چين!
ما که در اقتصاد به روسيه و چين نميرسيم؛ پس چرا ايران تهديد است؟
چون ما دچار بحران هويت ملي شدهايم، ما يادمان رفته است که اينجا ايران است، ما يادمان رفته که ساسانيان در اين خرمآباد چه کردهاند؛ بله متأسفانه ما يادمان رفته است.
بگذاريد به يادتان بياورم که ما که هستيم!
در دنيا 440 نقطه وجود دارد که بر اساس اين 440 نقطه دنيا مديريت ميشود. مديران 400 نقطه از اين نقاط ايراني هستند و من حدوداً از نزديک با 12 نفر از آنها صحبت کردم.
به آلمان سفر کنيد؛ آلمان قلب اقتصاد اروپاست، فرانکفورد قلب اقتصاد آلمان است.
برق قلب اقتصاد آلمان را يک شرکت ايراني به نام حضرت زهرا (س) تامين ميکند و اسم مدير اين شرکت آقاي دکتر رازفي مرد اختراعات سال 2005 آلمان است.
برادران اينها زيبندهي ايران من با 5000 سال قدمت و تمدن نيست.
زماني که وزارت کشور در يک جلسهاي اعلام کرد 12 هزار حاشيهنشين وجود دارد من به معاون وزير گفتيم: «خجالت نميکشيد اين آمار را مطرح ميکنيد؟ در اين 40 سال با کشور چه کرديد؟»
- سه و نيم ميليون زن طلاق گرفته است.
- 15 ميليون پرونده در سال.
- ما اولين وارد کنندهي لوازم آرايشي با 4 ميليارد دلار هستيم، قبلاً اين رتبه دست کشور عربستان بود و آن را از عربستان گرفتيم.
- چهارمين کشور طلاق در دنيا هستيم. تهران اولين پايتخت کشور دنياست!
12- هزار ميليارد تومان در سال هزينهي مصرف موادمخدر در کشور است.
چه کسي پاسخگوي يک و نيم ميليون فرزند طلاق است؟
اميران کشور من، تيمسارها، سردارها نگذاريد صداي چک چک چکاوک تفنگها بخوابد که ايران ميخوابد، تجزيه ميشود تا اين کشور پهناور از بين نرود!
چرا اسم کشور من را در کنار روسيه و چين به عنوان تهديد ميگذارند؟ بهخاطر اينکه ايران آنها را اذيت ميکند.
زيرا ما در صنعت برق چهاردهمين کشور دنيا هستيم، در مهندسي پنجم و در هستهاي هفتم.
هر گردشگري که وارد ايران ميشود مجذوب کشور من و تو ميشود.
فقط يادت نرود اين کشور توست؛ اينجا ايران است!
يادت نرود که ميخواهيم سازماني تشکيل بدهيم که خون بدهيم، جان بدهيم که کشورمان را به دست نسل آينده برسانيم، نباشد روزي که فرزندان ما، ما را قضاوت کنند، نباشد ننگ ترکمنچاي به پيشاني مرزهاي ما بچسبد، اوف برما!
ميجنگيم چون کشور و وطنمان را دوست داريم، چون اين گربهي نشستهي خسته وطن من است نه وطن آن کسي که حق امضا در دستش است و راجعبه من تصميم ميگيرد و راجع به من و شما عزل و نصب ميکند.
ايران کشور من است، کشور توست، کشور نياکان ماست؛ اينجا خرمآباد است، اينجا لرستان است
آيا راجع به آن خواندهاي؟
آيا در لرستان من بايد در نورآباد دلفان 67 درصد بيکار داشته باشد؟
آستينها را بالابزن اي جوان مرد...
همت کن با غيرت...
کشور به تو نياز دارد...
تو رسالت داري، تو پيامبر نجاتبخش صنعت و تجارت و بازرگاني کشور خودت هستي.
چو ايران نباشد تن من مباد!
کیانوش رستمی/ سیمره
دیدگاهها
عاشق خرم ابادیم
ارزو داریم به خاک پرگهر خدمت کنیم نه بهتر بگویم نوکریش را بکنیم
اما افسوس نمیگذارند
افسوس سیستم تصمیم گیری مریض است
افسوس افراد سالم دراین سیستم دفع میشوند
افسوس کار از جای کار خراب است
افسوس نمیخواهند
وهزار افسوس امیدی نیست فقط همین