بر اساس نظر اقليم‌شناسان، سرزمين‌هايي که داراي کوه‌هاي بلند با قله‌هاي مرتع هستند، تأثير بسيار مثبتي روي بالا رفتن امنيت غذايي به ‌دليل نقش حياتي در جمع‌آوري ريزش‌هاي جوي و حفاظت از دگرگوني ژنتيکي در ميان گياهان و جانوران داشته و اين به آن معناست که خدمات بي‌شماري به محيط‌زيست انساني تقديم مي‌کنند. در اين‌ ميان، ايران ميزبان يکي از بي‌نظيرترين اکوسيستم‌هاي زيستي است که مي‌توان با درنظرگرفتن تنوع زيستي حاکم بر آن چنين گفت که موضوع حفاظت از چنين زيستگاهي به‌روشني قابل‌فهم و درک است. نام اين زيستگاه ارزشمند اشترانکوه است؛ رشته‌کوهي در شرق استان لرستان که سنبران با بيش از چهار هزار متر، بلندترين قله آن محسوب مي‌شود.


شوربختانه نزديک به چهار دهه است چالش‌هاي انسان‌ساخت فراواني بر روي اين زيستگاه سايه انداخته و سبب بروز تنش‌هاي زيستي، تخريب‌هاي شديد و بروز آسيب‌هاي بلندمدت شده که در اين يادداشت به آن‌ها پرداخته شده است!
اين زيستگاه منحصربه‌فرد در سال 1349 به‌ دليل تنوع زيستي بسيار بالا، به‌عنوان منطقه حفاظت‌شده در فهرست مناطق چهارگانه محيط‌زيست ايران به ثبت رسيد. در حال‌ حاضر اين منطقه با وسعتي برابر با 98 هزار هکتار به‌لحاظ برخورداري از شرايط ويژه اکولوژيکي و توپوگرافي، زيستگاه بسيار مناسبي براي زيستن انواع وحوش به‌ويژه پستانداران بزرگ است، درحالي‌که از کنار غناي زيستي اين منطقه نمي‌توان به‌سادگي عبور کرد زيرا ميزباني از 195 گونه پرنده، 30 گونه خزنده و پنج گونه دوزيست و پستانداراني همچون کل و بز، پلنگ، خرس قهوه‌اي و گربه وحشي اشترانکوه را در رديف مناطق ارزشمند ژنتيکي قرار داده که مي‌طلبد براي حفاظت و حراست از آن بيش از آنچه امروز بر اين منطقه مي‌رود، تلاش کرد.
منطقه اشترانکوه، ميزبان درياچه گهر با وسعت 85 هکتار بوده که بر زيبايي‌هاي منطقه افزوده است؛ درياچه‌اي با دو کيلومتر طول و 700 متر عرض که همه‌ساله مقصد نهايي هزاران گردشگر است. اين در حالي است که بيش از 54 درصد از مساحت حوزه آبخيز گهر در ارتفاعي بين 2500 تا 3000 متر قرار گرفته و به‌اين‌ترتيب منابع تغذيه‌کننده درياچه با برخورداري از ارتفاع کافي با دريافت بارش به‌صورت برف و ذوب تدريجي آن در ماه‌هاي گرم سال تغذيه دائمي آب درياچه را بر عهده داشته و حوضه آبخيز درياچه با دريافت متوسط بارش سالانه بين 500 تا 900 ميلي‌متر ازلحاظ منابع آبي بسيار غني و پلانکتون‌ها، بنتوزها و آبزياني همچون قزل‌آلاي رنگين‌کمان و قزل‌آلاي خال قرمز از مهم‌ترين جانوران آبزي گهر به شمار مي‌آيند.


براي رسيدن به اين درياچه بايد مسافتي ۱۸ کيلومتري را با فرازونشيب‌هاي بسيار پشت سر گذاشت و از کنار دره نگار و بالاي گردنه پنبه‌کار بايد گذشت که دوستداران محيط‌زيست کوهستان خاطره‌هاي فراواني از اين مسير دارند؛ همان‌طور که در بالا نيز گفته شد از زمان اسکندر فيروز، بنیان‌گذار ساختار حفاظت از محيط‌زيست در ايران تاکنون موضوع ساخت جاده دسترسي به درياچه گهر همواره مطرح بوده و متأسفانه همين امر سبب بروز تنش‌هاي فراواني در منطقه شده است. مي‌گويند سالانه 30 هزار نفر با متوسط اقامت سه شب، از نقاط مختلف کشور، مهمان درياچه گهر هستند که چالش گردشگري غير‌مسئولانه سبب بروز آلودگي‌هاي محيطي شده که محيط‌بانان منطقه همواره با موضوع جمع‌آوري زباله‌هاي پخش‌شده در منطقه درگير هستند!
از سوي ‌ديگر، فشارهاي کمرشکن از سوي برخي افراد با جايگاه‌هاي خاص سياسي در کنار ورود دام به منطقه، فشار جوامع محلي و تغيير کاربري‌هاي غير‌قانوني سبب از بين ‌رفتن جايگاه حفاظتي در اشترانکوه شده است؛ متأسفانه برخي افراد بدون داشتن کوچک‌ترين آگاهي محيط‌زيستي فقط به منافع شخصي، گروهي يا منطقه‌اي خود فکر کرده و به محيط‌زيست اشترانکوه و استان لرستان فشار مي‌آورند تا به این صورت کمکي به اقتصاد محل موردنظرشان کرده باشند، فارغ از اين حقيقت که اين فشارها حاصل از توهم توسعه بوده و درنهايت سبب تخريب تنوع زيستي اشترانکوه مي‌شود! اگر امروز جاده‌اي به سمت درياچه گهر که قلب منطقه حفاظت‌شده است، کشيده و نهايي شود، ديگر اشترانکوه با پارک محلي چه تفاوتي خواهد داشت و درياچه گهر با درياچه‌اي همچون درياچه چيتگر در تهران چه فرقي خواهد کرد؟ بر اساس تصاوير منتشرشده و منابع آگاه، جاده موردنظر تا نزديکي درياچه کوچک گهر آمده و بيم آن مي‌رود که تخريب‌ها تشديد شده و غناي زيستي به خطر بيشتري بيفتد! سؤال اصلي اينجاست که اداره کل حفاظت از محيط‌زيست استان لرستان در ادوار مختلف مديريتي چگونه با چنين رخدادي کنار آمده و اگر امروز جاده موردنظر آسفالت نشده به خاطر جان‌فشانی‌های محيط‌بانان منطقه بوده است. اين يک ابهام بسيار بزرگ است که سازمان متولي حفاظت از محيط‌زيست بر اساس چه معيار و استانداردي با چنين حرکت تنش‌زايي در مهم‌ترين منطقه حفاظت‌شده لرستان، آن هم نزديکي درياچه گهر کنار آمده و آيا در آينده مي‌توانند بحران‌هاي حاصل از اين اقدام غیر کارشناسی را مديريت کنند؟ مگر سال‌ها پيش طرح ارزيابي آن از سوي همين سازمان رد نشد، پس چرا امروز اين جاده همچنان به پيش مي‌رود؟ در‌نهايت اين سازمان حفاظت محيط‌زيست کشور است که بايد پاسخگوي اتفاقات اشترانکوه در دهه‌هاي اخير باشد. بدون شک، نهایی شدن اين جاده از اعتبار زيستي اشترانکوه در مجامع بين‌المللي خواهد کاست و محيط‌بانان، فعالان و دوستداران محيط‌زيست لرستان در کنار فعالان اين حوزه در سراسر کشور با هرگونه تخريب و بروز تنش در اين منطقه مخالف بوده و در مقابل اين اقدامات مخرب همچون گذشته خواهند ايستاد!

محسن تيزهوش، کارشناس محيط‌زيست