دختربچه‌ای هفت‌ساله پیش از آنکه به قتل برسد مورد اذیت و آزار جنسی قرارگرفته، آن‌هم توسط مردی 42 ساله متأهل و دارای فرزند.
چنین اتفاقات هولناکی برای بار اول نیست که در این جهان پر حادثه اتفاق می‌افتند؛ اما فضای مجازی و به‌ویژه کانال‌های تلگرامی خبر را سریع و گسترده‌تر از همیشه به گوش مردم رساندند.
بعد از پیدا شدن جسد کودک و اعلام دادستانی مبنی بر آثار آزار جنسی بر بدن کودک بود که مردم خشمگین شهر پارس‌آباد مغان به مغازه رنگرزی مرد متجاوز حمله کردند و آن را به آتش کشیدند و فریادهای اعدام اعدامشان از طریق فضای مجازی کل کشور را فرا گرفت.
اینکه خوی حیوانی شخصی تا به این اندازه پر رنگ شود که به چهره کودکانه آتنا نگاهی شیطانی و آمیخته به هوس داشته باشد آن‌قدر انزجار آمیز است که آدم آرزو می‌کند ای‌کاش می‌توانست که این شیطان‌صفت انسان‌نما را به چنگ آورد و گردنش را چنگ بزند؛ اما نباید ازنظر دور داشت که خشم فقط یک جنبه این ماجرا است و این تراژدی را می‌شود از جنبه‌ای دیگر هم بررسی کرد.
مطالعه اعتراف متهمانی که پیش‌تر دست به چنین اعمالی زده‌اند نشان می‌دهد که غالب آن‌ها در زندگی‌شان و به‌خصوص در کودکی لحظه‌های تاریکی داشته‌ که توان دفاع از خود را نداشته‌اند و حال به نحوی غیر قابل‌ مهار سعی در بازتولید کردن آن صحنه‌ها برای دیگر مردم بی‌دفاع دارند.
 آنچه که ناگفته پیداست این است که مرد رنگرز به دلیل وضعیت تأهل در معرض فشار غرایض جنسی شبیه آن چیزی که برای یک سرباز در شرایط طولانی جنگی متصور است قرار نداشته و سؤال همین‌جاست که به‌راستی چه می‌شود که این فرد در هنگام قتل و تجاوز چهره فرزند خود را به خاطر نیاورده است؟
بیایید به‌جای آنکه به‌مانند موردهای پیشین تقاضای اعدام زودهنگام و مرگ این فرد را داشته باشیم چند وقتی به این مرد مریض فرصت زنده ماندن دهیم، فرصتی برای محققان تا با نفوذ به لایه‌های درونی و هنوز ناشناخته این فرد، شناختی به دست آورند، شناختی که بلاشک کمکی برای آتناهای دیگر خواهد بود.
فراموش نکنیم گر چه این رنگرز دربند است و مردم از شرش در امان؛ اما هستند رنگرزهایی که آزادند، اما بیمار و نمی‌شود آن‌ها را پیش از جنایتی که هر آن ممکن است به آن دست بزنند مجازات کرد؛ اما درمانشان ناممکن نیست.
عقلانی‌تر آن است که همان‌گونه که وقتی فردی مرگ‌مغزی می‌شود همه دست‌به‌کار می‌شوند تا خانواده‌اش را راضی به اهدای عضو جهت نجات جان‌های نیازمند دیگر کنند، در این مورد خشم و هیاهویمان را کنترل کنیم و به‌جای تقاضای اعدام، خانواده آتنا را راضی به دادن زمانی به قاتل و البته محققان برای کمک به کاهش این آسیب اجتماعی کنیم.
بی‌شک بعد از بررسی موضوع و دست‌یابی به تمام ابعاد ارتکاب چنین عمل ناجوانمردانه‌ای، فرصت کافی برای مجازات این مرد شیطان صفت برابر قوانین جاری کشور و احکام شرعی وجود دارد و به هیچ وجه نباید مسامحه‌ای انجام گیرد.


حمید طولابی