درباره رسانه و نقش و جایگاه آن در پیش برد اهداف جامعه و رکن رکینی که به آن پیوند خورده بسیار سخن گفته شده ولی آنچه کمتر بدان پرداخته شده فلسفهای است که در نهان و در پس پرده هر رسانه قرار دارد و آیا رسانهای توانا و موفق است که بتواند فقط پیام را به مخاطب انتقال دهد، آنهم پیامی که کاملاً طراحیشده و یا در فرآیند انتقال پیام، دگرگونه شدن پیام را در بستر رشد و آگاهی مخاطب و جهتدهی به او و زدودن غفلت از بینش و سیمای انگیزشگی او در جامعه باشد و هم چون نورافکنی قوی زنگاره های تاریکی و جهل را کم سو و کمفروغ نماید.
بدون تردید تفکر و اندیشیدن و دانایی همواره دردناک و ملالآور است و غفلت و نادانی سکر آور و اندیشیدن و آگاهی خود مسئولیت آور و پذیرش تحرک و حرکت و شاید همین عمیق شدن انسان است که دکتر شریعتی از فرط آن به درد میاید و میگوید «بزرگترین دشمن آدمی، فهم اوست» و برای مسئول بودن باید فراتر از دیگران رفت و درد و رنج انبوه مردم را در خود داشت و همین دردمند بودن خود سرآغاز واگونگی حقیقی انسان در مواجه با پدیدههای مختلف در عرصه جامعه است.
مردمان همواره بر سه گروه و دستهاند: غافلان، آگاهان فریبکار متظاهر و آگاهان مسئول و دردمند...
غافلان بسیارند؛ راحت میزیند، کوته میاندیشند و از درد فارغاند و تهی و بیگانه باوجود خویش و به قولی اگر هزار سال عمر کنند هیچ تغییری در آنان به وجود نخواهد آمد.
آگاهان فریبکار که متقلبانه با چاشنی دانستن در حال پارو کردن ارزشهای اخلاقیاند، واژگان را به استخدام میگیرند و متبحرانه جولان میدهند، دریغ از مثقالی عمل، بهظاهر سالوس و زرنگاند ولی صداقتشان نمکشیده و بوی تعفنشان فضا را مسموم و هر باریک بندی عیار ریاکاریشان را میفهمد.
ولی آگاهان مسئول و دردمند که ناچیزند و قلیل و در این آشفتهبازار فقط دردمندند و درد را در خویش میریزند، بهوقت خویش هستند و عملشان گواه صداقتشان است در هر گوشه و کنار میتوان ردی از آنها یافت. ولی ترس آنجاست که پلیدیها خاموششان کند و نظارهگر باشند و البته در طول تاریخ در بستر زمانها و مکانها، مصلحان و خیر اندیشان و ناصحان با درد عجین بودهاند، شدت و حدت آن در طول روزگار با پیچیدگیهای زمانی فراتر رفته و این مسئولیتی سترگ و انسانی است که امروزه بر دوش کسانی است که در وادی حقیقت و آگاهی با ابزار رسانه برای رهاندین آدمی از چنبره غفلت و ناآگاهی است که البته در این مسیر نیز ناملایمات و سختیهای فراوان وجود خواهد داشت و از آن گریزی نیست که اساساً رسانههای مستقل، رسالت و مسئولیت حرفهای خویش را بهعنوان رکن چهارم دموکراسی در پاسداشت ارزشها و مقابله با کجیها و ناراستیها و فزونطلبیها به نحو مطلوب و شایستهای انجام خواهند داد.
محسن رستمی
دیدگاهها
سپاس از مطلب مفید و آموزنده شما
بسیار عالی