این روزها در فضای مجازی به شیوه مدیریت در استان لرستان اشاره میشود که در فضای واقعی هم بهطور گستردهای در دولت اول جناب آقای روحانی با آن مواجهه بودیم که بعضی از کنشگران سیاسی و اجتماعی آن را مدیریت دو زیستی نام نهادهاند. ابتدا دو حقوقدان لرستانی، اساتید ارجمندم بهزاد مومنی و دکتر کنعانی به آن اشاره نمودند. در این جا لازم دیدم یادداشتی کوتاه در این زمینه بنویسم و با ذکر خاطرهای کوتاه به آن بپردازم.
در دوران کودکی و نوجوانی در روستای ما پیرمرد خوشمشربی زندگی میکرد به نام باباپیر. با ریشهایی صاف که همیشه در انبانش حرفی برای گفتن داشت. بیسواد بود؛ اما ارجاعات تاریخی خوبی به موضوعات میداد.
یادم هست در یکی از روزهای گرم مردادی از او که در روی پیراهنش علاوه بر یک کت، پالتوی ضخیمی پوشیده بود پرسیدم: چرا در این گرمای سوزان کت و پالتو پوشیدهای.
گفت: بچه جان هر چیزی که جلوی سرما را بگیرد جلوی گرما را هم خواهد گرفت.
حالا از من خواهید پرسید چه ارتباطی بین دو زیستان، باباپیر، پالتو و مدیران وجود دارد. عجله نکنید بالاخره با هم به نتیجهای خواهیم رسید.
این قصه باباپیر بر میگردد به اوایل دهه پنجاه و دوران نوجوانی ما.
بزرگتر که شدم. آدمهای دور برم را در موقعیتهای متفاوت در نقشهای متفاوتی دیدم. دیدم کمکم ماسک وارد ادبیات سیاسی ما شد و افراد چند چهره برای هر موقعیت یک ماسک بر چهره خودشان میزدند؛ و این آدمها در شرایط متفاوت به موقعیت متفاوتی میرسیدند برای حفظ جایگاه و انباشت ثروت.
خوب تا حالا رسیدیم به پالتو و ماسک؛ اما در دهه گذشته تقریباً کار از پالتو و ماسک گذشته و به تغییر رنگ و هویت رسیده بود و اوج آن رسیده به چند سال گذشته.
در ایران بزرگ اسلامی چند سال است که دو جناح سیاسی چپ و راست هرچند سال یک بار در حال انتقال قدرت و جابجایی مدیریت برای سکانداری کشور هستند. این دو گروه طی یک پوستاندازی سیاسی به دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا تبدیل شدهاند و تا این جای کار هم هیچ ایرادی بر این سیاست وارد نیست و بسیار هم خوب است برای تمرین دموکراسی و انتقال قدرت.
اما آنچه امروزه سازمانهای دولتی از آن رنج میبرند از وجود این دو گروه سیاسی نیست. بلکه پدیدهای است به نام آفتابپرستی که دوستان حقوقدان من آن را مدیریت دوزیستی نام نهادهاند.
در این شیوه مدیریت دو زیستی، بعضی از مدیران به شکل آفتابپرست هر لحظه خود را به رنگی در میآورند و برای رسیدن به موقعیت مد نظرشان به سمتی که قدرت وجود دارد در حال تغییر رنگ، کرنش و سر تعظیم فرود آوردن هستند؛ و این شیوه مدیریت دو زیستی یا آفتابپرستی، در بیشتر مواقع سازمان را از آن مأموریت اصلی خود دور خواهد کرد و بیشتر وقت مدیر در حال رنگ عوض کردن و باج دادن به ابزار قدرت برای ماندگاری بیشتر خواهد شد.
پس دیدیم در ادوار مختلف هر چیزی کارکرد خاص خود را دارد. روزگاری که برای هدر نرفتن دمای بدن چه در سرما و چه در گرما از ابزاری به نام پالتو استفاده میشود. در دیگر ایام برای رسیدن به ثروت از ابزار دیگری به نام ماسک استفاده میشود و در روز گاری دیگر برای رسیدن به قدرت از ابزاری به نام تغییر هویت استفاده میگردد.
حال باید دید دولت دوم دکتر حسن روحانی با این آفتابپرستان چه خواهد کرد. آیا دوزیستی ادامه خواهد داشت یا شفافیت و دولت شیشهای شکل خواهد گرفت و آنان که به برنامههای این دولت اعتقاد قلبی و عملی به آن دارند حضور خواهند داشت.
آیا دروازه قدرت بر روی ریاکاران و آفتابپرستان بسته خواهد شد؟
عبدالرضا شهبازی