یکی از دوستان که ساکن یکی از روستاهای استان است، میگفت: «نوجوان که بودیم با توجه به جو طایفهای حاکم بر روستا، هنگامیکه درگیری در روستا پیش میآمد حتی اگر به علت دعوای دو تا پسربچه بود، بدون این که بپرسیم علت چیست؟ مقصر کیست؟ میپریدیم وسط دعوا و اقدام به سنگپرانی میکردیم و...!»
حالا این حکایت رأی دادن ما ایرانیها شده، خیلی از ماها بدون این که رزومه و زندگینامه، سابقه و کارنامه نامزدها را بررسی کنیم و بر اساس شناخت و مطالعه رأی بدهیم، از روی احساس و در چارچوب متغیرهایی که در ارزیابی شخصیت و توان نامزد موردنظر دارای اهمیت چندانی نیست، رأی میدهیم.
برخی هم که حزب باد هستند؛ هر جا که باد بوزد همان طرف متمایل میشوند؛ به قول معروف «هر جا باد بیا شَن می کن»
گاه پیش آمده که در انتخابات مختلف اعم از شورای شهر، مجلس و حتی ریاست جمهوری، مردم به کسی یا کسانی رأی بدهند و بعد از مدتی پشیمان و سرخورده نشوند! دلیل این امر هم حاکم شدن احساس بر منطق و عقلانیت در بخش عظیمی از جامعه ایرانی است.
به طور معمول در انتخابات مختلف در کشور ما، افرادی موفق به جلب آرای مردم میشوند که بتوانند احساسات عامه مردم را برانگیخته کنند. در این بین نامزدهایی که تکنیکهای مظلومنمایی و نقش مخالف دولت (اپوزیسیون) را به خوبی بازی کنند، موفقتر خواهند بود. البته در ادوار گذشته بودهاند مسئولان دولتهای مستقر هم که برای جلب نظر مردم، وارد بازی مخالف خوانی شدهاند.
با توجه به این که مردم ایران به شدت احساسی هستند، تحلیل روانشناختی این جامعه بسیار مشکل است، بهگونهای که سالهای سال است که نظریهپردازان و تحلیل گران برجسته بینالمللی هم نتوانستهاند تحلیل درستی از مواضع، دیدگاهها و کنش و واکنشهای این مردم درباره مسائل مختلف ارائه دهند.
حتی در ورزش ما هم تقریباً وضع به همین منوال است، به عنوان مثال تجزیه و تحلیل (آنالیز) بازیهای تیم ملی فوتبال ایران برای مفسران و کارشناسان فوتبال در جهان بسیار مشکل است؛ بارها پیش آمده که تیم ملی مقابل تیمهای قوی، به خوبی بازی کرده و نتیجه گرفته و در برابر تیمهای رده پایین نتیجه بسیار ضعیفی کسب کرده است.
بازی تیم ملی مقابل استرالیا در مقدماتی جام جهانی 1998 از جمله بازیهای خاطرهانگیز و البته کاملاً احساسی و هیجانی تیم ملی کشورمان است که در ذهن ایرانیان ماندگار شده است.
حال آن که تیمهای ملی کشورهایی نظیر روسیه و آلمان کمتر دچار هیجان و احساس شده و تا دقایق پایانی بازی شیرازه و ساختار تیم حفظ میشود، حتی اگر از حریف هم با اختلاف چند گل عقب باشند. در دنیای سیاست و دیپلماسی هم سیاستمداران کشورهایی از این دست، شطرنجبازان و بازیگران ماهری هستند و تا به امتیازات و اهداف موردنظر دست نیابند، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
تا 29 اردیبهشت موعد برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کمتر از 20 روز باقی مانده است، این زمان فرصت مناسبی برای شناخت بهتر شش نامزد محترم فراهم کرده، تلاش کنیم با مطالعه مواضع و برنامههای نامزدها، به بهترین برنامه رأی بدهیم.
در این دوره از انتخابات از هر دو جناح مطرح کشور سه نفر شامل؛ آقایان سید مصطفی میرسلیم، محمدباقر قالیباف و حجتالاسلام رئیسی از جناح اصولگرا و سید مصطی هاشمی طبا، اسحاق جهانگیری و حجتالاسلام روحانی از جناح اصلاحطلب وارد گود رقابت شدهاند.
مردم ایران در طول تاریخ همواره به دنبال قهرمان بوده و هستند؛ در صورتی که قهرمان واقعی خود مردم هستند. هیچ فردی بهتنهایی کاری از پیش نمیبرد مگر این که مردم با او همراهی و هم کاری کنند. برای پیشرفت کشور و رفع مشکلات و معضلات اقتصادی و معیشتی تلاش فرد فردِ جامعه لازم و ضروری است.
در این بین البته باید بپذیریم که سلایق و دیدگاههای آحاد جامعه متفاوت است؛ بهترین، کارآمدترین و کاملترین فرد نامزد ریاست جمهوری شود، قطعاً برخی موافق و بعضی دیگر مخالف برنامههای وی خواهند بود و این موضوع نباید جای نگرانی باشد.
اتفاقاً تضارب آراء و تفاوت دیدگاهها نشاندهنده پویایی و نشاط جامعه است؛ نمیتوان برای همه جامعه یک نسخه واحد پیچید و یک خطمشی را به کل جامعه تعمیم داد و دیکته کرد.
در ورزش هم مردم قرمز و آبی و پرسپولیسی، استقلالی هستند. در سیاست هم وضع همینگونه است، مردم دیدگاههای گوناگونی دارند؛ منتها برای جلوگیری از تشت و سردرگمی مردم در بزنگاههای حساسی نظیر انتخابات ریاست جمهوری باید کارشناسان مسائل سیاسی و اجتماعی برای شناخت بهتر مردم از نامزدها، به تبیین درست مواضع و برنامههای نامزد موردنظر خود بپردازند.
ارائه تحلیلهای جانبدارانه و سیاه نمایی اردوگاه رقیب نهتنها کمکی به مردم در انتخاب نامزد اصلح نخواهد کرد، بلکه فضا را گلآلود کرده و باعث ایجاد تنش در جامعه خواهد شد.
خوشبختانه رسانه ملی با طراحی و تدوین برنامههای مختلف و بهخصوص مناظرههای انتخاباتی، به شناخت بهتر نامزدها و نیز افزایش قدرت تمیز و تشخیص رأیدهندگان کمک شایانی کرده است.
در این میان برخی نامزدهای محترم و جریانهای سیاسی تلاش میکنند سمتوسوی مناظرهها را از برنامه محوری به فرد محوری و پردهدریهای سیاسی سوق دهند که بالا بردن ولتاژ این تنازعات و کشمکشها ممکن است فضای جامعه را ملتهب کند و به تنشها و خداینکرده اردوکشیهای خیابانی منجر شود که بههیچوجه به صلاح مردم و جامعه نیست و نخواهد بود.
در دنیای کنونی مسائل منطقهای و بینالمللی تاثیر زیادی در داخل کشورها دارد؛ به نظر نگارنده در این برهه حساس از بین نامزدهای محترم باید به کسی رأی بدهیم که علاوه بر داشتن برنامه برای رونق اقتصادی، کاهش فاصله طبقاتی و آسیبهای اجتماعی، رفع فقر و بیکاری، در عرصه منطقهای و بینالمللی هم دارای برنامه جامع و مدون و راهبردهای کوتاهمدت و بلندمدت باشد.
هر شش نامزد محترم که صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان قانون اساسی احراز شده است، صالح هستند و ما به عنوان افراد جامعه باید بهترین گزینه را انتخاب کنیم؛ چرا که سرنوشت و آینده و در حقیقت کلید اداره کشور را برای مدت چهار سال به او میسپاریم، ضمن این که در برابر رأیی که به صندوق میاندازیم هم مسئولیم و بهنوعی در تصمیمات رئیسجمهور منتخب شریک خواهیم بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با فرماندهان و کارکنان ارتش با بیان اهمیت انتخابات در ابعاد داخلی و بینالمللی، گفتند «همه باید قدر انتخابات را بدانند؛ دولتیها بدانند، نامزدهای انتخاباتی بدانند، مردم بدانند، متصدیان خود انتخابات بدانند؛ قدر انتخابات را بدانند. انتخابات را گرامی بداریم. انتخابات باید سالم، با امنیّت، با سلامت و با گستردگی انجام بگیرد.»
حضرت آیتالله خامنهای هم چنین انتخابات را تبلور مردمسالاری اسلامی برشمردند و افزودند «این انتخابات نشاندهنده این است مردمسالاری اسلامی مایه افتخار است، مایه روسفیدی است، مایه عزّت است، مایه قدرت است؛ ملّت هم در انتخابات احساس میکنند که کلید کارهای کشور دست خودشان است. احساس میکنند آنها هستند که میتوانند معیّن کنند عناصر اصلی کشور را؛ این خیلی مهم است.»
مصطفی رباطی