در ایالاتمتحده آمریکا اکثر افرادی که نامزد ریاست جمهوری یا مجالس نمایندگان و سنا میشوند، برای رأی آوری بیشتر و موفقیت در انتخابات، مدتزمان حضور در جنگها و منازعات بینالمللی یا منطقهای را در رزومه تبلیغاتی خود پر رنگتر جلوه میدهند.
این در حالی است که از زمان ورود جدی آمریکا به منازعات بینالمللی، یعنی پیوستن بهصف کشورهای متفق در جنگ جهانی دوم تاکنون، بدون استثنا هیچکدام از جنگهای این کشور آزادیبخش نبوده، بلکه جنبه امپریالیستی و استکباری داشته است.
این کشور سلطهگر در جنگ ویتنام، میلیونها نفر از مردم این کشور را به خاک و خون کشید؛ با این حال اغلب سیاستمداران و کهنه سربازانی که در این جنگ شرکت داشتهاند، از بسیاری از امتیازات اجتماعی به خاطر حضور در این نبرد ظالمانه برخوردارند.
در ایران وضعیت به گونه دیگر است؛ از بیش از 200 سال گذشته تاکنون کشور ما به هیچ کشوری تجاوز نکرده و وارد جنگ نشده و همواره در منازعات با همسایگان و حتی قدرتهای بزرگ مجبور به دفاع در برابر مهاجمان بوده است.
نمونهاش جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران است؛ در این جنگ که 8 سال طول کشید استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و دنبالهروهای منطقهای جبهه کفر، به حمایت از رژیم بعثی پرداختند.
در این جنگ فرزندان و اسطورههای ملت ایران با نثار جان خود نگذاشتند یک وجب از خاک مقدس کشورمان به دست دشمن بیفتد.
یکی از این اسطورهها دکتر محسن رضایی بود و هست؛ بدون اغراق در حال حاضر در کل خاورمیانه، رَجُل سیاسی به پختگی محسن رضایی وجود ندارد.
در مناظرههای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که منجر به فتنه سال 1388 شد و آسیبهای زیادی به کشور وارد کرد، تنها نامزدی که از مدار انصاف و اعتدال خارج نشد و برای کسب رأی بیشتر، سنتشکنی نکرد، محسن رضایی بود.
ما ملتی هستیم که قدر داشتههایمان را نمیدانیم. افرادی نظیر محسن رضایی داشتههای ملت ایران هستند؛ در رأیگیری دومین مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی که پنجشنبه 17 فروردین 1396 در تهران برگزار شد، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ 8 ساله، آخر میشود و در ته فهرست (جمنا) قرار میگیرد.
مگر یک رجل سیاسی چه ویژگیهایی باید داشته باشد که رضایی ندارد؟! فرمانده نبود که هست؛ دکترای اقتصاد نبود که هست؛ استاد دانشگاه نبود که هست؛ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نبود که هست؛ تدوینکننده سند چشمانداز بیستساله ایران و کمک به اصلاح قانون سرمایهگذاری خارجی در ایران نبود که هست؛ بنیانگذار دانشگاههای امام حسین، علوم پزشکی بقیةالله و دانشکده فرماندهی سپاه نبود که هست.
همچنین دکتر محسن رضایی بنیانگذار قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه است؛ قرارگاه هماینک مجری اکثر طرحهای مهم عمرانی و زیربنایی در لرستان و بیشتر نقاط کشور است.
مهمترین تهدیدهای کشور در منطقه پرتنش خاورمیانه، مشکلات اقتصادی و تهدیدهای امنیتی است؛ اتفاقاً این دو مبحث که در این برهه حساس به تهدید برای کشورمان بدل گشتهاند در حیطه تخصص محسن رضایی به عنوان دکترای اقتصاد و فرمانده دوران دفاع مقدس است.
بیشک بیشتر افراد حاضر در مجمع ملی جبهه نیروهای انقلاب از افراد جوان بوده و هم چون نگارنده تجربه جبهه و جنگ ندارند، وگرنه نمیبایست آراء رضایی در این گردهمایی اینگونه باشد!
اگر ما قدردان امثال رضاییها بودیم، باید از ایشان خواهش میکردیم که وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات در ردههای مختلف شورا و مجلس شوند.
مسئولیت ریاست جمهوری عرصه آزمونوخطا نیست؛ باید بدانیم که چه کسی را برای ناخدایی کشتی کشور در دریای طوفانزده خاورمیانه انتخاب میکنیم. از بین کسانی که سودای ریاست جمهوری بر کشور 80 میلیونی ایران را دارند گزینه ششدانگ و تمامعیار، دکتر محسن رضایی است.
مرحوم آیتالله سید حسن مدرس از وکلای به نام و مبارز عهد قاجار و پهلوی اول جملهای در وصف مستوفیالممالک و قوام السطنه دو تن از نخست وزیران اواخر قاجار و اوایل حکومت پهلوی (نقل به مضمون) میگوید: «مستوفیالممالک شمشیر مرصعی برای روز بزم و سلام شاهانه و قوام السطنه شمشیر روز رزم است.»
آیت الله مدرس این جمله تاریخی را در حالی بیان می کند که مستوفی الممالک یازده مرتبه در ایران صدراعظم میشود و قوام نیز از کارکشتههای دنیای سیاست آن روزگار بوده است؛ با این که مرحوم مدرس با وی اختلافاتی نیز داشته ولی وی را شمشیر روز رزم مینامد.
دکتر محسن رضایی نیز در این برهه شمشیر روز رزم است و امتحان خود را در روزهای سخت پس داده است؛ در صورتی که برخی دیگر از مدعیان، فقط برای روز بزم به درد میخورند. بیمهری به آقا محسن پشت کردن به تجربه، شجاعت، متانت، وطندوستی، اسطورهها و عیاران این سرزمین است.
در زمانی که حاضران در نشست «جمنا» در حال رایزنی و رای گیری بودن، محسن رضایی در خراسان رضوی مشغول سرکشی و بازدید از مناطق زلزلهزده این استان بود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه شخصیاش در مطلبی با عنوان «تقارن سیاست و محرومیت» خطاب به اعضای جبهه مردمی نیروهای انقلاب مینویسد: «از جبهه مردمی و همه نیروهای انقلاب میخواهم هر کاری انجام میدهند برای جلب رضای خدا، رفع فقر، محرومیت و فساد در کشور باشد و وحدت و برادری را حفظ کنند.»
دکتر رضایی هم چنین در پیامی به دومین مجمع ملی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» که توسط دکتر روحالامینی قرائت شد، میگوید: «تقاضایی برای کاندیداتوری ندارم. امروز روز ایثار و فداکاری از طرف کاندیداها و روز تشکیل یک دولت انقلابی و کارآمد جمعی از سوی نیروهای انقلاب است و از هر تصمیمی که نیروهای انقلاب بگیرند حمایت میکنم.»
این اسطوره دفاع مقدس در بخش دیگری از این پیام تصریح میکند «از صحنه کنار نرفتهام، جز با شهادت کنار نخواهم رفت و انواع تهمت و افترا را به عزلت و گوشهنشینی ترجیح خواهم داد.»
رضایی از جمله قهرمانان و اسطورههای این کشور است که نهتنها ما مردم قدر او را بهخوبی ندانستهایم، بلکه حتی ادبیات دفاع مقدس نیز دِین خود را به امثال او ادا نکرده است.
اگر دکتر رضایی هم چون سایر همرزمانش شهید میشد، چهبسا صدها کتاب و مقاله در وصف وی نوشته میشد؛ چه کنم که ما قدر اسطورههایمان را نمیدانیم؛ متأسفانه حافظه تاریخی ما ایرانیها خیلی زود همهچیز را فراموش میکند.
کهنه سرباز در خیلی از کشورها واژه مقدسی است، در روسیه کهنه سربازانی که در جنگ جهانی دوم شرکت داشتهاند، هم چنان از خیلی از امتیازات بهرهمندند. در عوض در ایران قدر کهنه سربازان را نمیدانیم که هیچ، با تاکتیک «سرهنگ و حقوقدان» از گردونه رقابت خارجشان میکنیم.
به قول لسانالغیب حضرت حافظ «به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید/ چو باشه در پی هر صید مختصر نرود»
مصطفی رباطی
دیدگاهها
چهره ایی مقبول داشته باشد و بصورت حرفه ایی سوابق کار در پستهای دولتی را داشته باشد که به مشکلات روزمره مردم واقف باشد .