انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا هم‌زمان با دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 29 اردیبهشت 96 برگزار خواهد شد.
هر چند تا 30 اسفند، زمان آغاز نام‌نویسی برای شرکت در انتخابات شورای شهر نمی‌توان آمار واقعی از تعداد داوطلبان ارائه داد، اما از فهرست‌های منتشرشده در فضای مجازی و نیز کندوکاو در سطح شهر و محافل و مجالس انتخاباتی، این طور بر می‌آید که حدود 200 نفر برای شرکت در این کارزار انتخاباتی وارد میدان خواهند شد.
ورود این تعداد نامزد برای کسب کرسی‌های شورای شهر خرم‌آباد از دو بُعد قابل‌تحلیل و تفسیراست. نخست این که تعداد زیادی از افراد با تحصیلات، سوابق و تجربه کاری مختلف در قِبال شهر و همشهریان خود احساس مسئولیت کرده و برای خدمت و آبادانی آن، خود را در معرض انتخاب قرار داده‌اند.
از این منظر باید قدردان داوطلبان بود و از این که وقت، سرمایه و حیثیت اجتماعی و خانوادگی خود را برای خدمت به مردم وسط میدان گذاشته‌اند، آنان را ستود.
اما اگر از بُعد دیگر به این قضیه نگاه کنیم، آشفتگی و بی‌نظمی خاصی را می‌بینیم؛ حداقل 25 سال سن و مدرک کارشناسی یا معادل آن همراه با ارائه چند قطعه عکس و روگرفت (کپی) شناسنامه، از شرایط لازم برای داوطلبان انتخابات شورای شهرهای بالای 20 هزار نفر جمعیت می‌باشد.
این در حالی است که برای استخدام یک نیروی خدماتی در یک اداره یا نهاد، شرایط به مراتب سخت‌تر بوده و فرد متقاضی باید از هفت‌خوان رستم (ثبت‌نام، آزمون، گزینش و مصاحبه) بگذرد که ممکن است پذیرفته شود یا نشود.
به نظر می‌رسد تعیین ساز و کار جدید برای انتخابات شوراهای شهر و روستا ضروری است و هر چه سریع‌تر قانون‌گذار باید برای رفع مشکلات این حوزه چاره‌اندیشی کند.
این موضوع باعث شده که در هر دوره به تعداد داوطلبان شورای شهر افزوده‌شده و علاوه بر صرف هزینه‌های گزاف در تبلیغات، در میان هرج و مرج و ریخت‌وپاش‌های انتخاباتی، صدا و پیام نامزدهای اصلح به گوش شهروندان نرسد و نامزدهایی که دارای گفتمان و برنامه نیستند، با دادن شام و نهارهای سیاسی و طایفه‌ای (بز برنج) تلاش کنند کرسی‌های شورای شهر را تصاحب کنند.
گفته می‌شود حقوق و مزایای اعضای شورای شهر تقریباً معادل حقوق ماهیانه کارمندان میان‌پایه در اکثر ادارات و نهادها با مدرک کارشناسی ارشد و حدود 15 سال خدمت است؛ کسانی که برای کسب کرسی‌های شورا هزینه‌های چند صدمیلیونی می‌کنند، شام و نهارمی دهند، عنان از کف داده و برای رسیدن به این منصب دست به هر کاری می‌زنند، احتمالاً سودای دیگری در سر دارند، شهروندان مواظب باشند پل و پله ترقی این‌گونه افراد نشوند.
شوراهای شهر محل نظارت، تصمیم‌گیری و تصمیم سازی است، هر چه عیار منتخبان بالاتر باشد و افراد متعهد، متخصص، سالم، دلسوز و آگاه به این مجالس محلی راه یابند، تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌ها عقلایی تر شده و منافع و مصالح مردم و شهر بهتر تأمین می‌شود و دیگر بارش باران و سیل، کابوس شهروندان نخواهد شد و نیاز نخواهد بود، به‌محض ابری شدن هوا ستاد بحران و پدافند غیرعامل تشکیل شود.
شورای شهر یک شخصیت حقوقی بوده و شورای شهرداری نیست، به همین دلیل نیاز است که بیشتر تخصص‌ها در آن حضور داشته باشد؛ شهر یک موجود زنده است، فقط پل، کوچه و خیابان نیست، دارای روح و تاریخ، هویت و فرهنگ مشترک است، شهر مجموعه‌ای از خاطرات و دل‌بستگی شهروندانی است که طی سالیان متمادی از رویدادهای تلخ و شیرین در ذهن دارند.
شایسته است کسانی وارد شورا شوند که به این شهر دل‌بسته بوده و پیشرفت و توسعه شهر با حفظ اصالت و هویت آن، دغدغه‌شان باشد.
به نظر نگارنده افراد خوش‌نام، متنفذ و بزرگان شهر باید در این دوره وارد گود شوند؛ حضور این افراد که از وزن، پایگاه و سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند، برای شهر مغتنم است. البته آن‌ها هم باید همت کنند و وارد این عرصه شوند، مهاجرت به تهران و شهرهای توسعه‌یافته و یا به حاشیه رفتن و کُنج عزلت گُزیدن چاره کار نیست.
خرم‌آباد در آستانه تبدیل شدن به یک کلان‌شهر است؛ افرادی باید به شورای این شهر راه یابند که محل رجوع و مورد اعتماد مردم باشند. شورای شهر باید به جایگاه و شأن اصلی خود برگردد و هم چون انجمن شهر در دهه‌های گذشته، متشکل از بزرگان شهر و متنفذان باشد.
هر چه وزن اجتماعی و جایگاه منتخبان بالاتر باشد، هم کاری و همراهی شهروندان با شهرداری برای اجرای طرح‌ها و کارهای بزرگ بیشتر خواهد شد.
به عنوان یک فعال اجتماعی و رسانه‌ای از بزرگان شهر، افراد باتجربه، دلسوز و مورد اعتماد مردم می‌خواهم برای انتخابات پنجمین دوره شورای شهر نامزد شوند، درنگ جایز نیست، همه در برابر سرنوشت و آینده شهر مسئولیم؛ مسئولیت شما که توان بیشتری برای خدمت به مردم دارید، بیشتر است.
تاوان بی‌تفاوتی در قبال سرنوشت و آینده شهر و دیارمان به چشم همگان خواهد رفت، همه در یک کشتی نشسته‌ایم؛ این کشتی در این دریای متلاطم، نیاز به کشتی‌بان و خدمه ورزیده، متخصص و دلسوز دارد.
کشتی‌بان را سیاست دگر نیاز است؛ وارد کار شوید، قطعاً شهروندان آگاه با آرای خود شما را همراهی و حمایت خواهند کرد.
 



مصطفی رباطی