انتخابات بارزترین نماد مشارکت سیاسی شهروندان یک منطقه بوده و از مهم‌ترین جلوه‌های زندگی سیاسی انسان معاصر محسوب می‌شود.
در مناطقی از کشور که دارای بافت عشایری و سنتی و دارای بافت جامعه طایفه گرا می‌باشند مثل مناطق لر نشین و کردنشین در هنگام برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و حتی مجلس شورای اسلامی متأسفانه نقش اصلی بر طایفه‌گرایی و قبیله گرایی استوار گردیده که درواقع رکن اصلی مشارکت مردمی، تعصبات قومیتی باشد. به نحوی که رفتار، مطالبات و سبد رای افراد در يک بستر سياسی با قومیت‌هایشان تعريف می‌شود و در اين مشارکت نامطلوب و بدون سازمان‌دهی عمدتاً شاهد حضور افرادی به‌صورت انفعالی هستيم، نه در قالب يک مشارکت مدنی بلکه در چهارچوب يک کشمکش قوميتي سعی در به کرسی نشاندن کانديدایی از قوم خود را دارند و اشخاص کامیاب در انتخابات هم در وهله اول وامدار مطالبات طایفه همراهشان می‌شوند و شهردار منتخب این شورا نیز به تأمین و برآورد سازی خواسته‌های شخصی و طایفه‌ای آن‌ها می‌پردازد. ولی در مناطق توسعه‌یافته، نقش اصلی و محوری به احزاب محول شده است. در جوامع امروزی احزاب ایفاگر نقشی مهم هستند و شرط اولیه حکومت‌های دموکراتیک، وجود احزاب است. احزاب تشکل‌های مدنی شناسنامه‌داری هستند که با کارکردهایی از قبیل گسترش مشارکت سیاسی، ایجاد مشروعیت، یکپارچگی ملی، مدیریت منازعات، آموزش‌ها و جامعه‌پذیری سیاسی فرا قبیله‌ای و فرا طایفه‌ای در شکل‌دهی جامعه مدنی مؤثر واقع ‌شده‌اند.
از سویی جامعه در حال گذار ایران در برهه خاصی از تاریخ خود واقع شده است که با توجه به اختلافات فضایی مناطق نیاز مبرمی به توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متوازن دارد.

در استان لرستان احزاب برای اینکه در هنگام برگزاری انتخابات محوریت رو در دست بگیرند و به توسعه مشارکت مدنی و به تبدیل جوامع طایفه گرا لرستان به جوامع ساخت یافته کمک کنند دارای سه وظیفه مهمی می‌باشند از جمله:
1- این تشکل‌های مدنی به دلیل نداشتن محدودیت‌های قومی و قبیله‌ای برای گزینش افراد توانمند از هر قوم و قبیله و گروه آزادند و می‌توانند افرادی توانا، متخصص، کاردان و شایسته را برای تصدی مسئولیت‌ها و نمایندگی شورا انتخاب کنند و بدین‌صورت به ارتقای سطح کارآمدی سیستم و ساختار مدیریتی شهر کمک شایانی ‌نمایند؛ که با انجام این رسالت مهم اولاً هم کارآمدی خود را در عرصه اداره شهر و کشور به نمایش می‌گذارند و ثانیاً افراد بیشتری را به طرفداری از خود جذب نمایند.
2- نهادینه کردن مشارکت مطلوب شهروندان در انتخابات: در مشارکت مطلوب مردم نقش برجسته‌ای در سیاست دارند و از دروندادهای نظام سیاسی و نیز حقوق و تکالیف خود به میزان قابل قبولی آگاه‌اند.
3- چنانچه برآیند بافت عشیره‌ای و قبیله‌ای اگر در چهارچوب اصلی خود حفظ شود باعث ايجاد شناخت و معرفت خواهد بود و اینكه بافت سنتي جامعه ما در حال حاضر جنبه منفی با اثرات منفی پیدا کرده و در تقابل با احزاب و عملاً جایگزین آن‌ها شده‌اند، به این دلیل است که احزاب و تشکل‌های مدنی از پتانسیل مثبت بافت عشیره‌ای و قبیله‌ای در جهت نهادینه کردن خود استفاده ننموده‌اند.

در چهار دوره گذشته افرادی به عضویت در شورای اسلامی شهر در شهر پل‌دختر در آمده‌اند که دارای این ویژگی‌ها بوده‌اند:
1- بزرگی جمعیت طایفه
2- وجود افراد صاحب نفوذ دارای شخصیت کاریزماتیک در طایفه خود و تأثیرگذار در طوایف دیگر
 3- خویشاوندان نسبی و سببی از طوایف دیگر
 4- خصوصیات شخصی و اجتماعی خودِ کاندید
 5- نقش مؤثر ریش‌سفیدان و اعضای فعال طایفه در افزایش سبد روی در روز برگزاری انتخابات با قسم دادن مردم به روی دادن به کاندید یا کاندیدهای موردنظر آن‌ها
6- خرید روی افراد نیازمند و تهی‌دست شهر
 7- بسیج نمودن افراد هم طایفه‌ای ساکن در روستاها برای حضور و موفقیت در انتخابات شورای شهر
 8- مراجعه حضوری به درب منازل شهروندان جهت ورود به سبد رأی آن‌ها و ... در حالی که احزاب و تشکل‌های مدنی در ادوار گذشته انتخابات شورای شهر پل‌دختر فاقد هیچ‌گونه تأثیری در سبد رأی مردم و عملاً میدان انتخابات رو برای عرض‌اندام و نشان دادن قدرت طوایف خالی نموده بودند.
اکنون رسالت نخبگان و روشنفکران طوایف برای تبدیل جوامع طایفه گرا به جوامع ساخت‌گرا بسیار دشوار است، زیرا در نبود و عدم تأثیرگذاری احزاب و تشکل‌های مدنی عملاً عمده افراد طوایف حتی افراد تحصیل‌کرده به دنبال منافع شخصی، امتیازهای طایفه‌ای و زودگذار هستند و موفقیت خود را در انتخابات حمایت طایفه‌گرایی محض از شخص هم طایفه می‌دانند هر چند که کاندید مورد حمایت آن‌ها فاقد صلاحیت و کارایی لازم در شوراها باشد که این وضعیت به موضوع قبیله گرایی مشروعیت می‌بخشد و نخبگان فاقد طایفه و عشیره را به حاشیه می‌راند. در صورتی که ما باید بر اساس منافع دراز مدت و عقلانی، به انتخاب افراد مثمر ثمر، دارای برنامه مدون برای پیشرفت و آبادانی شهر اقدام نمایم، هر چند که هم طایفه‌ای ما نباشند.
 
ملاحظات:
لازم به ذکر است که در این نوشتار بومی‌گرایی با طایفه‌گرایی متفاوت است «بومی‌گرایی» به معنای استفاده بهینه از پتانسیل انسانی منطقه بدون توجه به اینکه به چه طایفه، گروه و قومی تعلق دارند.


مهدی مهدی نسب؛ مجتبی پسند