رکود اقتصادی، افزایش بیکاری، توقف تولید، کاهش سطح درآمد مردم، تعطیلی برخی کارخانه‌ها، کاهش اعتبارات و توقف پروژه‌های عمرانی، مشکلات معیشتی مردم و ... امروز نه تنها منتقدان بلکه مردم کوچه و خیابان را راغب بحث و اظهارنظر قرار داده است.
این موارد در کنار پدیده‌هایی چون حقوق‌های نجومی و سرانجام برجام، محافل سیاسی متمایل به دولت را نگران کرده است.
جیب اکثر مردم بخصوص اقشار بزرگ و اصلی بدنه جامعه نظیر کارگران و فرهنگیان خالی است و آن‌ها نیز در این اثنای انتخابات و سال جدید دستشان به جیب خالی‌شان است و نگاهشان به مرحمت دولت!
انگار همین دیروز بود که مردم با هزاران امید پای سخنرانی‌های رئیس دولت امید نشستند بلکه طی 100 روز وعده داده‌شده، تمام مشکلات مالی و اقتصادی‌شان حل شود اما چه زود 4 سال گذشت و چندین یک‌صد روز به سرآمد و «کلید تدبیر» نتوانست سفره‌های مردم را رنگین و جیب‌های تهی را پر از پول کند و در عوض دولت و مجلس جدید، با موضوع حقوق‌های نجومی، نتوانستند فاصله طبقاتی ایجاد شده در جامعه را کم کنند و اخیراً نیز مجلس‌نشین‌های دوره دهم، در جهت افزایش این شکاف و بالا بردن حقوق شماری از مدیران، گام‌های مؤثری با تصویب 60 درصدی افزایش حقوق مدیران برداشتند!
امروز «کارگزاران تدبیر و امید» در لرستان، خسته از افتتاح پروژه‌هایی نظیر افتتاح استخر شنا در یک شهرستان و افتتاح گلخانه کشاورزی در شهرستان دیگر و نیز افتتاح مزرعه‌ی آبیاری قطره‌ای در جای دیگر و ... آن‌هم با زحمت انداختن وزرا (که ظاهراً در این برهوت بی پروژه‌ای، دست به دامان این گونه پروژه‌های کوچک شده‌اند) حل ضربتی مشکل معیشتی مردم را فراموش کرده و وعده طولانی‌مدت و پس از افتتاح و تکمیل پروژه‌ها و جذب سرمایه‌گذار و رفع بیکاری را می‌دهند!
و اما جابه‌جایی فرمانداران در این بین چه دردی را درمان می‌کند؟!
در اخبار، فضای مجازی و در محافل سیاسی بسیار شنیده‌ایم که فرمانداران شهرهای استان به صورت چرخشی در حال تغییر هستند.
اولین موضوعی که به ذهن می‌رسد این است که رفع نگرانی مردم، تعطیلی پروژه‌های عمرانی و یا عدم کارایی برخی فرمانداران، مسئولان را به فکر انداخته تا باقیمانده‌ی عمر این دولت را به رتق‌وفتق امور مردم و حل مشکلات روستاها و شهرهای استان بپردازند تا با ایجاد رضایت‌مندی در مردم، زمینه‌ی موفقیت دولت را در دور دوم نیز رقم بزنند!
یا حداقل این که اوضاع نابه‌سامان شهرهای موردبحث، ازجمله تعطیلی کارخانه‌ها و بنگاه‌های تولیدی، عدم پیشرفت برنامه‌های توسعه و افزایش نرخ بیکاری در خرم‌آباد و یا تعطیلی زنجیره‌ای صنایع سنگ و نارضایتی مردمی در روستاهای فراوان محروم در الیگودرز و یا تعطیلی قریب‌الوقوع کارخانه فارسیت و کاهش تولید کارخانه سیمان و توقف برنامه‌های توسعه و عمران دورود یا زمین‌گیر شدن ذوب‌آهن و منطقه آزاد اقتصادی و صنایع کوچک در ازنا؛ باعث جابه‌جایی و تغییر سکان فرمانداری این شهرها شده است.
اما با کمی دقت در نوع جابه‌جایی و تغییرات در حال وقوع فرمانداران، تنها امید این مردم صبور برای توجه به مطالباتشان و توسعه‌ی شهر و استانشان، به یاس مبدل شد، زیرا جابه‌جایی‌های چرخشی و زنجیره‌ای، آن هم در عنفوان شروع پروسه‌ی انتخابات پیش رو، تنها یک‌چیز را در ذهن متبادر می‌سازد و آن‌هم «آرایش صرفاً انتخاباتی» کارگزاران دولت تدبیر در استان است؛ همین و بس!
دولتمردان «تدبیر و امید» در استان چاره‌ی کار را در حصارکشی و مستحکم کردن دژهای سیاسی شهرها و بخش‌ها دیده‌اند تا با لشگر تا دندان مسلح سیاسیون همراه، به سکان‌داری فرمانداران و بخشداران خود به کارزار انتخاباتی پا نهند که امیدی به موفقیتش را کم می‌دانند مگر با صف‌آرایی سیاسی مقابل توده‌ی مردم ناراضی از مشکلات معیشتی و خسته از فرافکنی‌ها!
لذا با تقویت ارکان سیاسی خود در برخی شهرهایی که مردم با نارضایتی از بی‌تدبیری‌ها، امیدشان به یاس مبدل شده است، قصد ترمیم لشگر انتخاباتی خود را کرده‌اند و با عجله در حال «صف‌آرایی و گرفتن آرایش جنگی انتخاباتی» هستند.
http://yaftenews.ir/images/93/94-2/goodarzim.jpgاینک حل مشکلات مردم؛ افزایششان پاسپورت ایرانی؛ افزایش درآمد مردم؛ کاهش نرخ بیکاری؛ افزودن رشد اقتصادی و تولید و همه‌ی شعارهای دولت فعلاً بماند تا بعد انتخابات و 100 روز اول دور دوم حاکمیت دولت تدبیر و امید که ازنظر نگارنده بعید به نظر می‌رسد!



محمدرضا گودرزی




 توضیح: مطالب ارسالی، لزوماً دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند اما مطابق فلسفه‌ي رسانه‌های بی‌طرف، آمادگي داريم نوشته‌ها و دیدگاه‌های دیگران را نیز در خصوص این موضوع و موضوعات مختلف به‌شرط رعایت قوانین مطبوعات، منتشر نماییم