اینترنت ایران از آمریکا وارد میشود، نهاد ناظر بر اینترنت هم آژانس امنیت ملی این کشوراست.
اینترنت ورودی به کشور از آمریکا وارد 7 کشور اروپایی شده و بعد به سوئیچ ایران در چابهار وارد شده و در نهایت "شرکت ارتباطات زیرساخت" مخابرات ایران آن را توزیع میکند.
تاکنون کشورهایی نظیر روسیه، چین، برزیل، ژاپن، کره جنوبی و...به دلایل امنیتی و ملاحظات اجتماعی، اینترنت خود را از آمریکا مستقل کرده و "شبکه ملی اطلاعات" راهاندازی کردهاند.
گذشته از این که مستقل شدن اینترنت، باعث چند برابر شدن سرعت آن و دسترسی آسان به اطلاعات میشود، ازنظر امنیتی و اجتماعی هم به نفع کشوراست.
گفته میشود هر پیامی که بین کاربران در فضای مجازی ردوبدل میشود، در سهنقطه و مرکز ثبت و ضبط میشود. این در حالی است که 45 میلیون نفر در کشور کاربر اینترنت هستند و این فضا توسط کسانی اداره میشود که اعتقادی به ارزشها، اعتقادات و سنتهای ما ندارند.
با توجه به این موضوع، راهاندازی "شبکه ملی اطلاعات" در کشور نهتنها ضروری، بلکه حیاتی است، زیرا شبکه ملی اطلاعات راهکار هدایت و ایجاد امنیت در فضای مجازی است؛ ساختار فعلی اینترنت و فضای مجازی بهشدت برای کشور آسیب زاست.
با این ساختار، دشمنان این مرزوبوم با پول و هزینه خودمان، اطلاعات کشور را در اختیار گرفته، زیرپوستی و نامحسوس در حال ذائقه سازی و برنامهریزی علیه مذهب، ارزشها و اعتقادات ما هستند و راهبرد مذهب علیه مذهب و قومیت علیه قومیت و ایجاد تفرقه در جامعه را در دستور کار قرار دادهاند.
دانشمندان علوم جامعهشناسی و ارتباطات معتقدند، اثرگذارترین تبلیغ، تبلیغ غیرمستقیم است، چون فرستنده پیام و تبلیغ، افکار، عقاید و اهداف خود را در لفافه و سربسته به مخاطب القا میکند و تأثیر این نوع انتقال پیام در اقناع جامعهی هدف نیز مؤثرتر است.
هماکنون 20 میلیون جوان زیر 18 سال در کشور به اینترنت و فضای مجازی دسترسی دارند. 95 درصد محصولاتی که در قالب بازیهای رایانهای، پویانمایی، فیلمهای سینمایی و فضای مجازی در دسترس این کاربران قرارگرفته و میگیرد، تولید کشورهای خارجی و عمدتاً معاند است.
محتوای این محصولات که بیشتر شامل بیبندوباری، برهنگی، ترویج خشونت، پرخاش گری و ترویج سبک زندگی غربی است، بهشدت آسیبزا بوده و با آموزههای دینی، فرهنگ، باورها و سنتهای جامعه ما منافات دارد.
فضای مجازی و اینترنت در سه سطحِ فرد، خانواده و اجتماع تاثیر مخرب خود را بر جامعه ایرانی گذاشته و میگذارد. تأثیرات مخرب این فضا بر تربیت کودکان و ارتباط بین فردی در خانوادهها و جامعه بیشازحد افزایشیافته، بهگونهای که بنا بر تحقیقات منابع معتبر، ارتباط کلامی در خانوادهها بین زوجین و فرزندان به زیر 4 دقیقه در شبانهروز کاهشیافته و دیگر این که فضای خیانت در خانوادهها بهشدت رو به افزایش است.
بر اساس تحقیقات، کاربرهایی که در فضای مجازی به دنبال مضامین غیراخلاقی هستند، 218 درصد (بیش از 2 برابر) در فضای واقعی به دنبال شهوترانی میروند. گفته میشود بخش عمدهای از طلاقها در کشور به علت ارتباط نامشروع زوج یا زوجه در اینترنت میباشد، طلاقهایی که کاملاً به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی ربط دارد.
حتی بیشتر جرم، جنایت و خشونتهایی که در سالهای اخیر در کشور رخ میدهد، برگرفته از محتوای ناسالم اینترنت و فضای مجازی است.چندی پیش یک دختربچه افغانی به نام "ستایش" به طرز فجیعی در ورامین به قتل رسید، قاتل که یک نوجوان است پس از تجاوز به این کودک معصوم، بر روی جسد وی اسید میریزد.
این نوجوان 15 ساله اقرار کرده که این جنایت را تحت تأثیر یک فیلم مستهجنِ توأم با خشونت، انجام داده است. در فیلم مزبور یک سرباز آمریکایی دختران نوجوان را فریب داده، به آنها تجاوز میکند و سپس روی آنها اسید میپاشد.
اینترنت و فضای مجازیِ مدیریت نشده علاوه بر ترویج بیبندوباری و ولنگاری اجتماعی، باعث ترویج خشونت و پرخاشگری در جامعه میشود، تصاویر و فیلمهای وحشتناکی از جنایات داعش و سلفی ها در کشورهای عراق و سوریه، در سالهای اخیر در اینترنت و فضای مجازی منتشر و بهسرعت توسط کاربران دستبهدست میشود.
انتشار این تصاویر علاوه بر تشویش اذهان عمومی، باعث عادی شدن خشونت و نیز الگو گرفتن افراد بزهکار در جنایت ارتکابی میشود.
هرچند بهطور قطع و یقین نمیتوان تائید کرد، ولی جنایت و قتلهای اخیر در یکی از روستاهای جنوب خرمآباد، تحت تأثیر رسانهها و فضای مجازی، بیشباهت به قتلهای داعش در منطقه نیست.
اینترنت و فضای مجازیِ افسارگسیخته در حال پوساندن و تهی کردن جامعه اسلامی از درون است. اگر این فضا مدیریت نشود، خسارات جبرانناپذیری به کشور وارد خواهد شد. به نظر میرسد مسئولان و متولیان و بهویژه «شورای عالی فضای مجازی» باید هر چه سریعتر در این زمینه چارهاندیشی کنند.
کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا با تهیه محتوا برای کاربران، در حقیقت در حال تربیت و جهتدهی ذهن مخاطب ایرانی و بهویژه کودکان و نوجوانان این مرزوبوم متناسب با الگوها و هنجارهای غربی و آمریکایی هستند.
این تأثیرپذیری آن چنان مشهود است که حتی کودک پیشدبستانی در موقع خرید نوشتافزار و اسباببازی، به سمت خرید وسایل خارجی میل پیدا میکند، زیرا تصویر و عکس روی جلد آن وسیله یا اسباببازی، تصویر همان قهرمانی است که قبلاً بازی رایانهای آن را انجام داده و یا فیلم آن را دیده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 26 آذرماه 1381 در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کردند:« اینترنت یکی از نِعَم بزرگ الهی است اما درعینحال یک نِقمت بزرگ هم هست، یعنی یک چاقوی دو دَم و خطرناک است، اینترنت الآن مثل یک جریان افسارگسیخته است...این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بعد بگویند قلادهاش کو؟ بگوید سفارش دادهایم و آهنگر میآوریم که قلادهاش را بسازد.»
ایشان با علم به زیانهایی که فضای مجازی برای جامعه و بهخصوص نسل جوان دارد، در تاریخ 19 آبانماه 1395 هم در دیدار گروهی از جبهه فرهنگی با بیان این که «فضای مجازی حقیقتاً قتل گاه جوانان شده است» تاکید میکنند که «باید دشمن را از فضای مجازی برانید و بتارانید.»
هم اکنون شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای تلگرام، اینستاگرام و توئیتر مخاطبان زیادی در کشور دارند، عمده محتوای این شبکهها نیز با هنجارهای جامعه ما همخوانی نداشته و در تضاد کامل است.
با این وجود تاکنون هیچکدام از توصیههای رهبر معظم انقلاب به مسئولان و بهویژه اعضای شورای عالی فضای مجازی، برای مدیریت این فضا، محقق نشده است.
«شرکت ارتباطات زیرساخت» به عنوان متولی و توزیعکننده اینترنت در کشور هیچگونه مسئولیتی در مدیریت فضای مجازی پاک بر عهده ندارد، بار مسئولیت در این فضا به گردن خانوادهها افتاده؛ این در حالی است که والدین هم اکثراً آموزشهای لازم را در زمینه سواد فضای مجازی فرا نگرفتهاند.
به جز فیلتر کردن محتواهای ناسالم،«شرکت ارتباطات زیرساخت» هیچ کنترلی بر اینترنت ندارد. این حَربه هم با نصب فیلترشکن توسط کاربران بیاثر میشود. استفاده از فیلترشکن باعث میشود ارتباط کاربر بهصورت مستقیم با کشورهای واسط بین ایران و آمریکا برقرارشده و عملاً مخابرات ایران دور زده شود.
متأسفانه هماکنون در کشور، زیرساخت بر محتوا مقدم شده، به این معنی که برای دورترین روستاها و نقاط کشور، اینترنت پرسرعت کشیده میشود ولی فکری برای محتوایی که از طریق این فضا در اختیار مردم قرارداده میگیرد، نمیشود!
با این کار که بنای آن بر سودجویی و درآمدزایی گذاشتهشده، فرهنگ و «سبک زندگی غربی» به دل دورترین روستاهای کشور رسوخ میکند، بدون آن که از قبل محتوایی مناسب با فرهنگ و آیین این کشور برای مخاطب تولید شود.
به هرحال واقعیت میدانی و وضعیت فضای مجازی در کشور ما همانطور که اشاره شد، متأسفانه بشدت آسیبزاست. به همین منظور راهکارهای اساسی باید اندیشیده شود.
یکم؛ برای مدیریت رسانه و فضای مجازی در کشور، هرچه سریعتر میبایست «شبکه ملی اطلاعات» با تمام مختصات و امکانات موردنیاز و نهفقط بهصورت اسمی، راهاندازی شده و اینترنت کشور از کشورهای غربی و آمریکا مستقل شود.
دوم؛ محتوا باید مقدم بر زیرساخت باشد. تا مدیریت فضای مجازی کاملاً در سیطره کشور نباشد و محتوای مناسب تولید نشود، کشیدن اینترنت به مناطق مختلف باعث رسوخ بیشتر فرهنگ غربی در جامعه خواهد شد.
سوم؛ ترویج «سواد رسانهای و آموزش فضای مجازی» به خانوادهها برای جلوگیری از خیلی از آسیبها در این فضا.
همانگونه که مقام معظم رهبری هم تأکید کردهاند؛ فضای مجازی و اینترنت چاقویی دو دَم است، اگر این فضا بهدرستی مدیریت شود نهتنها از بسیاری از آسیبها جلوگیری شده، بلکه از این فناوری میتوان استفادههای مفیدی هم کرد؛ چراکه نگاه به فضای مجازی فقط مربوط به «سبک زندگی» و مسائل اخلاقی نمیشود وهم اکنون این فضا از نظر راهبردی و اقتصادی هم دارای اهمیت فراوان است.
مصطفی رباطی
مصطفی رباطی
دیدگاهها