در ایران تقریبا بعد از هر بازی فوتبال، مربیان دو تیم پس از تشریح شرایط بازی، اعتراضاتی به داوری دارند. این در حالی است که به نظر میرسد داوری فوتبال بیشتر در معرض اشتباهات انسانی است تا جانبداری داوران از یک تیم خاص.
با این وجود حتی اشتباهات داوری میتواند آثار تعیینکنندهای در قهرمانی، حذف و جابهجایی تیمها بین لیگهای مختلف داشته باشد.
در وزارتخانهها و سازمانها و سایر ارکان دولتی که بودجه آنها از طریق بودجه عمومی تعیین میشود ارگانهای که دولتی نیستند ولی متعلق به بیتالمال هستند به صورت سنتی داورانی در دل خود دارند که میتوان مدیران یا رئیسان سازمانها نام برد، داورانِ این عرصه عمدتاً مدیرانی هستند که اختیاراتی همچون سیاستگذاری، اعطای مجوزهای کسب و کار، تعیین مقررات حاکم بر فعالیت واحدهای اقتصادی و نیز رسیدگی به شکایات و تخلفات را در اختیار دارند.
طبیعی است که مانند فوتبال، انتظار میرود ساختار ارکان نیز طوری طراحی شود که این داوران بیطرف باشند. در غیر این صورت منافع به جیب داوران و وابستگان آنها سرازیر میشود؛ که نمونههای از این دسته در دولتهای گذشته میتوان مسئولینی نام برد که به هوای همین داوریهای ناعادلانه برج و باروتی به هم زدند که عدهای نیز محکوم قضایی شدن که میتوان معاونین رئیسجمهور سابق که معروفترین آنها بودن و صدها مورد دیگر که رسانهی نشدن نام برد.
برای نمونه باید گفت در کشورهای مختلف وزرا و مسئولین دولتی در دوران مسئولیت خود نباید از مسیر اموال خود یا وابستگان خود، در حوزه مسئولیت خود ذینفع باشند. برای این منظور در کشورهای مختلف مقامات از تصدی شغلهای متعدد و بهصورت ویژه پذیرفتن سمتهایی (در شرکتها) منع میشوند که آنها را در معرض انتخاب بین منافع شخصی و منافع عمومی قرار میدهند.
در برخی کشورهای پیشرفته معمولاً در دوران مسوولیت، مدیریت داراییهای مقامات به یکنهاد مستقل سپرده میشود و حتی حق دریافت گزارش در مورد نحوه مدیریت و تغییرات این داراییها از این افراد سلب میشود.
در قوانین کشورهای مختلف بهصراحت از اعضای کمیتههای تصمیمگیری خواسته میشود در صورتی که در یک موضوع ذینفع هستند اطلاعات دقیق و کافی را در مورد این نفع به جمع تصمیم گیر ارائه کنند. علاوه بر این افراد ذینفع حق هیچگونه اظهارنظر و شرکت در تصمیمگیری را در این حوزهها نخواهند داشت. در غیر این صورت این افراد با مجازات قانونی روبرو میشوند.
موارد فوق تنها چند نمونه از اصولی است که در طراحی ساختارهای سایر کشورها مورد توجه قرار میگیرد. حالا این شرایط را در موارد محدودی که در ذهن خود داریم، با وضع فعلی مدیران ایران مقایسه کنیم و خود نیز به داوری بنشینیم به طوری که زمین بازی برای همهی آحاد نیز فراهم نماییم آیا مدیران ما داوران بیطرفی هستند؟
محسن سپهوند
دیدگاهها