انتظار طبیعی ما این است که کودکان در سنین مدرسه کمتر در سایر اماکن دیده شوند، این در حالی است که کودک گلفروش سر چهارراه است
وقتی از او میپرسم چرا به مدرسه نمیرود، با عتاب روی برمیگرداند و میگوید:"من که بچه نیستم، من هشت سالم است...
من بزرگ خانواده هستم!
اما کودکی او کجا رفته است؟
طبق تعریف کارشناسانِ امر، کودک کار، فرد زیر ۱۸ سالی است که فعالیت اصلی او تأمین معاش خانواده میباشد و به طریقی از تحصیل او بازداری شده است. ماده ۷۹ قانون کار فعالیت افراد زیر ۱۵ سال را ممنوع مینماید، اما باید در نظر داشت، وضعیت اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال بهاینعلت که هیچ سازمانی متولی رسیدگی به نحوه اشتغال آنها نیست، بسیار وخیمتر است. این کودکان در کارگاهها، خانهها، زمینهای کشاورزی یا خیابان به کار اشتغال دارند (البته حداقل سن کار کشاورزی ۱۲ سال است) وزارت کار فقط خود را متولی کار کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ سال که در حقیقت کارگران نوجوان هستند میداند. کار این کارگران نوجوان طبق آییننامه ممنوعیت بدترین اشکال کار کودک در بسیاری از مشاغل سخت و آسیبرسان (مانند جمعآوری زباله، کارهای ساختمانی، نانوایی، قالیبافی و ریختهگری) ممنوع شده است. هرچند که با توجه به عدم وجود ضمانت اجرایی برای قانون، خیلی از کودکان و نوجوانان کارگر، به ۳۶ مورد کار ممنوع شده برای آنها اشتغال دارند.
بهزیستی نیز متولی قسمتی از کار کودکان است. خدمات به کودکان کار خیابان، توسط بهزیستی صورت میپذیرد. خدمات بهزیستی شامل اسکان موقت کودکان خیابانی و اسکان دائم کودکان بد سرپرست یا بیسرپرست است. مراکز بهزیستی کودکان خیابانی (و بعضاً کودکان کار را) بهصورت خود معرف، از طریق کیوسکهای بهزیستی یا با خط ۱۲۳ شناسایی و اسکان میدهند. درصورتیکه کودک دارای خانواده باشد اولویت اصلی با برگشت کودک به خانواده است مگر در مواردی که با صلاحدید مرجع قضایی کودک بد سرپرست یا بیسرپرست تشخیص داده شود.
دلایل کار کودکان بسیار متفاوت است، فقر یکی از اولین دلایل اشتغال کودکان است. لیکن فقط قسمتی از این فقر اقتصادی است. قاعدتاً خانوادههای کمدرآمد یا پرجمعیت و خانوادههایی که سرپرست خانواده به هر دلیلی (مهاجرت، عدم تخصص یا ازکارافتادگی) با بیکاری مواجه شده است، از اولین گروههایی هستند که کودکانشان به تأمین معاش خود یا خانوادهشان مجبور میشوند. بهجز فقر اقتصادی، فقر فرهنگی نیز زمینهساز کار کودکان است. گروهی از کودکان کار در خانوادههایی هستند که والدین از وظایف والدی خود و حقوق کودک هیچ نمیدانند (شاید چون خود قربانی چنین خانوادههایی بودهاند) و بعضاً والدین به کودکان خود بهعنوان منبع تأمین معاش خانواده نگاه کرده یا او را مسئول تأمین مایحتاج خودش میدانند. در این موارد معمولاٌ خانواده بسیار پرجمعیت است و توجهی به تنظیم خانواده و کیفیت زندگی کودکان نمیشود.
دلایل کار کودکان بسیار متفاوت است، فقر یکی از اولین دلایل اشتغال کودکان است. لیکن فقط قسمتی از این فقر اقتصادی است. قاعدتاً خانوادههای کمدرآمد یا پرجمعیت و خانوادههایی که سرپرست خانواده به هر دلیلی (مهاجرت، عدم تخصص یا ازکارافتادگی) با بیکاری مواجه شده است، از اولین گروههایی هستند که کودکانشان به تأمین معاش خود یا خانوادهشان مجبور میشوند. بهجز فقر اقتصادی، فقر فرهنگی نیز زمینهساز کار کودکان است. گروهی از کودکان کار در خانوادههایی هستند که والدین از وظایف والدی خود و حقوق کودک هیچ نمیدانند (شاید چون خود قربانی چنین خانوادههایی بودهاند) و بعضاً والدین به کودکان خود بهعنوان منبع تأمین معاش خانواده نگاه کرده یا او را مسئول تأمین مایحتاج خودش میدانند. در این موارد معمولاٌ خانواده بسیار پرجمعیت است و توجهی به تنظیم خانواده و کیفیت زندگی کودکان نمیشود.
عامل دیگرِ فرهنگیِ مرتبط با کودکان کار، دیدگاه آحاد اجتماع نسبت به این کودکان است. کار کودکان یک پدیده اجتماعی ست که حاصل فرآیندی چندجانبه در طول تاریخ است. کودک کار لزوماً بزهکار نیست و آسیب اجتماعی قلمداد نمیشود. کمبود برخوردهای سازنده انسانی با این کودکان در طول سالهای اخیر بسیار مشهود است. حفظشان انسانی کودکی که به دلایل پیچیده فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی مجبور به کارشده، میتواند خشم و تحقیری که در این کودکان تولید میشود و آینده نسل فردا را تباه میسازد، کاهش دهد. چراکه در اغلب موارد افرادی که به همنوعان خود به نحوی آسیب میرسانند در کودکی از شرایط سالم زندگی برخوردار نبودهاند و حمایت لازم اجتماعی را دریافت نمینمودند (مانند بیجه، خفاش شب و.). کار کودکان میتواند به دلایل بسیار منشأ آسیبهای اجتماعی فردای اجتماع باشد. کودکی که از حق کودکی کردن خود محروم میشود، امکان تحصیل و برخورداری از آموزش و رشد توانمندیهایش را پیدا نمیکند و در تأمین ابتداییترین نیازهای زیستیاش نیز با مشکل مواجه میشود، قاعدتاً شهروند خرسند جامعه فردا نخواهد بود. بعلاوه کار کودکان درامد سرانه ملی را کاهش داده و موجب رشد نیروی کارِ آتیِ بدونِ تخصص میگردد و به نحوی فقر را در قشری از اجتماع جاودانه میسازد.
یکی از دیگر دلایل کار کودکان دلایل اجتماعی است. نظام تأمین اجتماعی قدرتمند، صندوقهای بازنشستگی و ازکارافتادگی، حمایت از زنان سرپرست خانوار، بازپروری معتادان و ایجاد امکان اشتغال برای آنها همه از مسائل اجتماعی ایست که میتواند کاهشدهنده نیاز به کار کودکان باشد. خانوادهای که توسط نظامهای اجتماعی بهطور کامل و همهجانبه حمایت شود و اطلاعات لازم را در مورد نیازهای دوره کودکی دریافت نماید، قاعدتاٌ فرصت مقتضی برای رشد کودکان خود مهیا میسازد و آنها را به اشتغال وانمیدارد.
از طرف دیگر کودکان کار به دلایل متعدد مورد آسیبهای متفاوت جسمی، روانی و اجتماعی قرار میگیرند. آلودگی در محیطهای کاری، آسیبهای متفاوت بهوسیله ابزارآلات، آسیبهای رشدی براثر شرایط کاری از یکسو و عدم رسیدگی به تغذیه، خواب و فعالیتهای طبیعی این کودکان از سوی دیگر، سلامت جسم آنها را تحت شعاع قرار میدهد. از طرف دیگر در تحقیقات متعدد مشخصشده است عدم دسترسی به حمایتهای عاطفی، عدم تجربه ملزومات شناختی دوره کودکی و عدم آموزش، آنها را از رشد روانی لازم محروم مینماید. بعلاوه، روابط اجتماعی با بزرگسالان یا گروههای آسیبدیده اجتماعی و محروم شدن از ملزومات ارتباطی یک کودک نیز بهسلامت اجتماعی آنها آسیب میرساند.
از طرف دیگر درگیر شدن در نزاعهای مختلف، آزارهای جسمی و جنسی، روبرویی با باندهای خلاف، قرار گرفتن در معرض مصرف مواد مخدر، درگیر شدن در روابط زودهنگام با جنس مخالف نیز از آسیبهای در کمین این کودکان است.
حذف کامل کار کودکان بههیچوجه ممکن نیست. کمک اصلی به کودکان کار میتواند بهصورت تسهیل شرایط اشتغال آنها و نیز آموزش و توانمندسازی آنها انجام شود.
کودکان کار فقط به کودکان کار خیابانی محدود نمیشوند. هرگاه قند شکسته شده توسط قندشکنها را دردهان میگذاریم، حبوبات پاکشده را مصرف میکنیم، بر روی فرش دستباف راه میرویم، بلوکها و آجرهای ساختمانها را نظاره میکنیم، به تفکیک زبالههای شهری فکر میکنیم، بهنوعی با کودکان کار در ارتباط بودهایم. یک پدیده اجتماعی پیچیده را نمیتوان از صفحه اجتماع حذف کرد. باید دلایل آن را شناخت و در جهت کاهش آسیبهای آن قدم برداشت. حتی یک کودک کار، یک کودک محروم شده از حق کودکی است.
ندا یارائی کارشناس ارشد مشاوره
ندا یارائی کارشناس ارشد مشاوره