جامعه لرستان دیر زمانی است که دغدغه توسعه، عدالت و پیشرفت را دارد.
با وجود اینکه نزدیک به چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ انقلابی که قرار بود یکی از اهداف اصلی آن محرومیت‌زدایی از مناطق محروم و مستضعف باشد اما متأسفانه شاهد این هستیم که استان‌هایی از جمله لرستان علی‌رغم توانایی و پتانسیل‌های لازم نتوانسته‌اند به جایگاه قابل قبولی در بحث توسعه و پیشرفت برسند.
واقعیت امر این است که وضع مشارکت و اشتغال در لرستان بحرانی و نگران‌کننده است و اگر گفته شود مقوله اشتغال و بیکاری جمعیت، مهم‌ترین معضل استان است و بسیاری از آرمان‌های انقلاب اسلامی را به چالش گرفته است، سخنی گزافه نیست.
 نگاهی به استان لرستان در سه شاخص فقر، بیکاری و نابرابری نشان‌دهنده این است که این استان همچنان استانی کمتر توسعه‌یافته است؛ و این توسعه‌نیافتگی در حال و روز و زندگی مردمان این دیار جلوه‌اش به‌وضوح نمایان است.
تقریباً در همه پژوهش‌های اجتماعی کشور از لرستان با عنوان استانی توسعه‌نیافته، عقب‌مانده و کمتر برخوردار یاد می‌شود. این شرایط در چند سال گذشته و به‌ویژه بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها به وخامت گراییده است (حق ندری و همکاران، 1395).
اخیراً آمار بیکاری لرستان از سوی مرکز آمار ایران ارائه‌شده که نشان‌دهنده کاهش نرخ بیکاری در استان لرستان است! مدیران و مسئولین ارشد استان نیز با ذوق‌زدگی ادعای این را دارند که با توجه به آمار ارائه‌شده توسط مرکز آمار، لرستان وارد ریل توسعه و پیشرفت شده است.
استاد ایرج رحمان پور قطعه شعری دارد بدین مضمون که «ناونم بخنم یا بگریوم» که بی‌ارتباط با ارائه آماری که مسؤولین استان و کشور در خصوص بیکاری در این استان اعلام کرده‌اند، نمی‌باشد.
 معلوم نیست چگونه لرستان یک مرتبه از پله‌های آخر جدول به میانه‌های جدول کشیده می‌شود! در صورتی که برای بهبود شرایط اشتغال در لرستان اتفاق خاصی نیفتاده است. مگر اینکه تعداد افرادی که در فضاها و شبکه‌های اجتماعی و تلگرام و واتس ساپ مشغول هستند را به عنوان شاغل حساب کرده باشند!
طبق فرمول محاسبه‌شده توسط مرکز آمار ایران، «افرادی که تا یک ساعت در هفته کار می‌کنند به‌عنوان افراد شاغل محسوب می‌شوند».
واقعیت امر این است که معیار محاسبات تعداد شاغلان که همان یک ساعت کار در هفته است، آماری قابل‌اتکا نیست و باید این نرخ بر اساس واقعیات اقتصادی کشور محاسبه و اعلام شود. به‌راستی در کشور ما چه شغلی وجود دارد که فرد با یک ساعت کار در هفته بتواند معیشت خود و خانواده‌اش را تامین کند!
با توجه به شاخص‌های متعددی از جمله افزایش جمعیت فعال استان، ریزش نیروی کار، تعطیلی کارخانه‌های استان یکی پس از دیگری، فضای یاس و ناامیدی در بین فارغ تحصیلان جویای کار، روند سیر تصاعدی مهاجرت و سونامی از آسیب‌های اجتماعی در لرستان (ازجمله تراکم جمعیت کیفری بیش از چهار هزار زندانی در استان، رشد تصاعدی شیوع مصرف مواد مخدر صنعتی در بین جوانان، نرخ بالای خودکشی و میزان بزهکاری در بین نوجوانان و ...) خود گواه تناقض این آمار با واقعیات موجود در این استان است.
در پایان هرچند مدیران و مسؤولین ارشد و نمایندگان استان خود می‌دانند که وضعیت اشتغال و بیکاری در لرستان به‌وضوح عیان است اما تلاش برای پنهان کردن واقعیات موجود و اکتفا صرف بر همچنین آمارهایی کمی، جای خوشحالی ندارد و این‌گونه آمارها دردی از خیل بیکاران جویای کار و زخم‌ها و فریادهای مردمان این سرزمین دوا نخواهد کرد.
امید که مدیران و مسؤولین ارشد استان صدای رسای مطالبات مردمان این دیار باشند.
 
امین روشن پور (کارشناس ارشد جامعه‌شناسی)
 



پی‌نوشت‌ها:
حق ندری، ایرج و همکاران، اولویت‌بندی آسیب‌های اجتماعی در شهر خرم‌آباد، نخستین همایش ملی علوم اسلامی، حقوق و مدیریت: اردیبهشت‌ماه 1395