شاید شما یک تاکسی سوار دائم باشید، اما این کار از شما یک مسافر با فرهنگ تاکسی نخواهد ساخت!
متاسفانه این روزها بسیاری از مسافران تاکسی با وجود این که مدتهاست از این وسیله برای سفرهای درونشهری خود استفاده میکنند، اما هنوز نسبت به رعایت آداب آنها بیتوجهاند و با این کارشان حقوق شهروندی دیگر مسافران را زیر پا میگذارند.
بهطور مثال تا سوار تاکسی میشویم یادمان میافتد که باید چند زنگ مهم بزنیم که اصلاً هم نمیتوانیم آنها را به زمانی که از تاکسی پیاده شدیم موکول کنیم.
این مکالمات آزاردهنده که متأسفانه گاه با بیتوجهی فرد مکالمه کننده، طولانی هم میشود با آلودگی صوتی که در یک فضای بسته ایجاد میکند، در واقع نوعی تضییع حقوق شهروندان و محکوم کردن مسافران دیگر به تحمل اجباری یک مکالمه تلفنی است که هیچ ربطی هم به آنها ندارد.
- صندلی یا ارث پدری
انگار بعضیها هنوز این عادت دوران کودکی خود را اینجا و آنجا یدک میکشند! این افراد وقتی در تاکسی مینشینند، گویی همه صندلی را خریدهاند و دیگران حق استفاده از آن را ندارند، خانمهایی که سوار تاکسی میشوند قطعاً با چنین صحنههایی برخورد داشتهاند و دل خونی از این دسته افراد دارند.
مسافری که از قضا آقا هم هست روی صندلی با خیالی آسوده نشسته است، اما فضایی بیشتر از آنچه حق یک نفر برای نشستن است، اشغال کرده، راننده تاکسی کمی جلوتر جلوی یک مسافر خانم میایستد تا او را هم سوار کند، اما مسافر آقا به خودش زحمت یک جابهجا شدن جزئی را هم نمیدهد.
نتیجه این میشود که مسافر خانم مجبور میشود با هزار زحمت خودش را در اندک فضای باقیمانده جا دهد و در تمام طول راه هم خودش را مچاله کرده به در میچسباند تا جلوی هر گونه تماس فیزیکی را بگیرد.
برخی مسافران آقا بد نشستن و مراعات نکردن حریمها را بهجایی میرسانند که با اعتراض مسافر خانم مواجه میشوند، اما در این شرایط عکسالعملی که از خود بروز میدهند هم جای حرف دارد. آنها به جای این که عذرخواهی کرده و خودشان را جمعوجور کنند، ترجیح میدهند از شیوه گرفتن دست پیش استفاده کرده و مسافر خانم را که معترض به رفتار آنهاست، متهم کنند.
در این میان برخی افراد هم ناخواسته و بدون قصد و غرض باعث آزار مسافران دیگر میشوند، آنها به بهانه همراه داشتن کیف سامسونت، کیف لپتاپ یا هر وسیله دیگری به شکل بدی مینشینند و بخشی از سنگینی وسیله همراه خود را بر زانوی نفر کناری تحمیل میکنند.
به هر صورت شاید این افراد فراموش کردهاند که دیگران بهاندازه آنان برای تاکسی و اتوبوس پول پرداخت کردهاند و بنابراین حق استفاده برابر با آنها را از این امکانات دارند.
- پول خرد
یک اسکناس پنج یا دههزار تومانی تقدیم راننده میکنی تا کرایهای را که باید بدهی از سرت باز کنی! حالا نوبت راننده است دخلش را بگردد یا دست به دامان دیگر مسافران شود که اگر پول خرد دارند کرایهشان را بدهند تا بقیه پول مسافری که اسکناس درشت داده، جور شود. هر چند این مورد از جمله مواردی است که خیلی از رانندههای تاکسی را عصبی میکند، اما در کل آنها نمیتوانند چندان اعتراضی داشته باشند، چون با این جواب مسافر مواجه میشود که: وظیفه من جور کردن پول خرد نیست؛ این راننده تاکسی است که باید همیشه پول خرد داشته باشد.
گرچه این روزها با بالا رفتن نرخ رشد تورم، کم شدن ارزش پول و گران شدن چندباره کرایهها، نرخ تاکسیها به اسکناسهای درشت نزدیکتر شده است، اما هنوز هم پول خرد یکی از مشکلاتی است که باعث مشاجره لفظی مسافر و راننده تاکسی میشود. اگر راننده خوشاخلاق باشد که سریع اسکناس را خرد میکند و اگر هم نباشد، چند تا غر اساسی میزند و آخرش چند تا اسکناس پاره لای اسکناسهای ریزتر به شما میدهد تا بهنوعی ادب شوید. پس سعی کنید قبل از سوارشدن به تاکسی، پول خود را خرد کنید، حتی اگر به قیمت خرید یک آدامس خرسی از دکه روزنامهفروشی باشد!
- بحثهای کارشناسی!
همین که مینشینی روی صندلی با بهانه و بی بهانه سر صحبت را با راننده تاکسی باز میکنی، انگار چند سال است که با هم رفیق شفیق هستید، از زمین و زمان میبافی تا وقتی که به مقصد برسی! البته در این میان رانندههای تاکسی هم پای ثابت هر بحثی هستند تا جایی که بعضیهایشان به مسافران زحمت نمیدهند و خودشان سر صحبت را باز میکنند.
این وسط مسافران دیگر هم مجبورند شنونده اجباری گفتوگوی کارشناسی جامع شما و راننده تاکسی باشند، اما خدا میداند که در دل چقدر شما را به خاطر این وقتنشناسی و بیتوجهی به حقوق مسافران تاکسی سرزنش میکنند.
پس اگر میخواهید که انگ یک مسافر بیفرهنگ تاکسی به پیشانیتان نخورد، سعی کنید در طول مسیر کمتر درباره مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... با راننده یا دیگر مسافران صحبت کنید تا با این کار حواس راننده را هم پرت نکنید.
- حساسیت رانندهها روی محکم بستن در
به نظر شما رانندههای تاکسی روی کدام یک از اجزای ماشینشان بیشتر حساس هستند؟ به خودتان زحمت ندهید، چون این موضوع را از روی نوشته کوچکی که اکثر رانندهها آن را با ماژیک نوشته و روی شیشه جلوی خودرویشان چسباندهاند، بهوضوح میتوان فهمید: «لطفاً در را آهسته ببندید!»
همهچیز را درست رعایت کردهاید، فکر میکنید حالا دیگر میتوان به شما گفت یک مسافر تاکسی با فرهنگ، اما عجله نکنید فوت کوزهگری آخری را هنوز نگفتهایم.
همان نکتهای که اگر آن را رعایت نکنید، آن قدر روی اعصاب راننده تاکسی تاثیر منفی میگذارد که میتواند او را تا مرز جنون پیش ببرد و حسابی کفریاش کند.
موضوع نحوه بستن در تاکسی، چیزی نیست که بتوانید از کنار آن ساده بگذرید، محکم بستن در تاکسی در حد استفاده از الفاظ نادرست یا توهین به راننده تاکسی است! چون رانندههای تاکسی روی اینکه مسافر موقع پیاده شدن در تاکسی را چطور ببندد، خیلی حساس هستند."
پس فراموش نکنید مسافر تاکسی باشید یا اتوبوس فرقی نمیکند، مهم این است که بدانید استفاده از یک وسیله نقلیه عمومی که فقط مختص شما نیست و بهجز شما مسافران دیگری نیز هستند که تا رسیدن به مقصد گاه حتی ساعتها را باید کنار هم سر کنید، بایدها و نبایدهایی دارد که رعایت کردن آنها میتواند از شما یک مسافر بافرهنگ تاکسی بسازد.
پوران محمدی
دیدگاهها
راهنمایی و رانندگی
هم که اکثر مواقع در برخورد جدی
با رانندگان خاطی شهرمون مجدانه
برخورد نمیکنه و کوتاه میاد
چون ........