در گذشتههای نهچندان دور، در بین عشایر لرستان و منطقه غرب کشور، در مراسم و مجالس شادی، تیراندازی و قیقاچ (تیراندازی بر روی اسب) مرسوم بود.
در این مراسم، گوسفندی یا نشانهای در فاصلهای دور از جمعیت گذاشته میشد و شرکتکنندگان که عمدتاً از بزرگان قوم و یا شکارچیان زبده و آشنا با تیر و تفنگ بودند، به سمت آن شلیک میکردند.
در این مراسم علاوه بر تفنن و تفریح، هدف نمایش قدرت در مقابل طوایف و عشیرههای مخالف بود.
اما چند سالی است که در سطح شهرها و بهویژه مرکز استان تیراندازی در مجالس شادی و عروسی باب شده است. البته این بار بهجای افراد زبده و آشنا با اسلحه، بیشتر نوجوانان بیملاحظه و نا بلد با تیراندازی بیمحابا، جان مهمانان و مردم را به خطر میاندازند.
عواقب این کار سبب رخ دادن حوادث ناگوار در مراسم عروسی و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مهمانان شرکتکننده در این مجالس میشود که تصاویر و فیلمهای منتشرشده در فضای مجازی، خود گواه این مدعاست.
حفظ رسوم گذشته کاری پسندیده است اما به چه قیمتی؟! چند تن دیگر باید کشته یا زخمی شوند تا درس عبرت بگیریم، یا نهادها و مسئولان مربوطه احساس کنند که باید برای حل این مشکل چاره اساسی شود؟!
شلیک گلوله در مجالس شادی در تضاد کامل با حقوق شهروندی و امنیت عمومی است. شهر جای جولان دادن با اسلحه نیست، بافت و تراکم جمعیتی و فاصله کم خانهها و محلهها از هم بر خلاف مناطق عشایری، اجازه این کار را نمیدهد.
در محلات مختلف شهر خرمآباد تقریباً هر شب صدای شلیک گلوله در مراسم عروسیهای خانگی به گوش میرسد که باعث رعب و وحشت همسایهها و بهویژه سلب آسایش بیماران و کودکان میشود.
مدیران تالارها هم بر اساس "قانون نظارت بر اماکن عمومی" موظفاند از تیراندازی در اینگونه مراسمات جلوگیری کنند و این در حالی است که در بیشتر تالارها، این قانون رعایت نمیشود.
افزایش تیراندازی در مراسم و مجالس شادی در استان، ضمن این که نشاندهنده کمکاری نهادهای نظارتی است، حاکی از وجود تعداد زیادی سلاح مجاز و غیرمجاز در دست مردم است.
با وجود آن که در استان و کشور ما برخلاف سایر کشورهای منطقه، امنیت مطلوبی حاکم است، چرا این تعداد سلاح در دست مردم وجود دارد؟ برای واکاوی این موضوع به چند علت اشاره میشود.
نخست: با حمله آمریکا به عراق در 29 اسفند 1381 و در پی آن سقوط حکومت بعثی و هرجومرج حاکم بر کشور همسایه، حجم زیادی از اسلحههای جنگی و خودکار به شیوههای مختلف وارد مناطق غربی کشور، بهویژه لرستان شد، که بیشتر این سلاحها هم باقیمتهای بسیار پایینی دستبهدست میشد.
دوم: طرح تحویل اختیاری اسلحه که بهمنظور جمعآوری سلاحهای خودکار در دست مردم اجرا شد، نتوانست آن طور که باید به کاهش سلاحهای غیرمجاز در استان منجر شود.
خیلی از افراد با تحویل سلاحهای غیرمجاز و خودکار که اغلب با قیمت پایین و به صورت قاچاق خریده بودند، سلاحهای نیمهخودکار و گرانقیمتی نظیر" برنو" و "ام یک" تحویل گرفتند که تعدادی افراد سودجو و متخلف با این ترفند سودهای قابلتوجهی به جیب زدند.
سوم: حضور گروه تکفیری صهیونیستی داعش در عراق و سوریه و انتشار تصاویر و فیلم
خشونتهای قرونوسطایی نظیر سربریدن، مُثلِه کردن و... توسط این تروریستهای بینالمللی و پخش تصاویر منزجرکننده آن در اینترنت و فضای مجازی، باعث عادی شدن و ترویج خشونت در جامعه و القای حس ناامنی در اشخاص میشود و برخی را بر آن میدارد که اسلحهای را برای روزهای بهاصطلاح، مبادا در پس توی خانه خود نگه دارند.
اشاره شد که هماکنون تعداد زیادی سلاح مجاز و غیرمجاز در دست مردم وجود دارد، ممکن است برخی با این ادعا مخالف باشند. درصورتیکه یک موسسه تحقیقاتی مستقل در این خصوص در لرستان اقدام به تحقیق و نظرسنجی علمی کند، قطعاً درستی این ادعا اثبات خواهد شد.
اما برای جلوگیری و کاهش چالش تیراندازی در مجالس شادی و اماکن عمومی در استان، علاوه بر تشدید نظارتها و برخورد جدی با عوامل و برگزارکنندگان این نوع مراسم توسط نهادهای ذیربط، اجرای اقدامات فرهنگی و پیشگیرانه نیز لازم و ضروری است.
برای رفع مشکلاتی که زمینه فرهنگی دارند باید کار فرهنگی کرد. تا حدود یک دهه پیش استعمال سیگار در وسایل نقلیه عمومی رواج داشت، اما با همکاری رسانهها و کارشناسان و آگاه کردن مردم از زیانهای ناشی از استعمال دود سیگار در محیطهای سر بسته، این معضل اجتماعی با حمایت و فرهنگسازی خود مردم رفع شد
در بحث فرهنگی، رسانهها بیشترین نقش را در این مقوله دارند. رسانهها چشم و گوش جامعه هستند لذا در کنار انعکاس اخبار و رویدادها، تحلیل و تفسیر مسائل، مشکلات و معضلات هم از وظایف رسانههاست.
اما در این مورد، رسانههای استان آن چنان که باید، به آن نپرداختهاند و حتی ناخواسته داشتنِ تفنگ را مدح کردهاند. به عنوان مثال در جشنهای محلی و ملی نظیر راهپیماییها و تظاهرات مختلف که در طول سال به مناسبتهای مختلف برگزار میشود، رسانهها بیشتر افراد "برنو" به دست را نشان میدهند تا سایر اقشار را. حال آن که در این گونه مراسم خیل عظیم آحاد ملت با شور و اشتیاق شرکت میکنند و میتوان از این حضورهای حماسی سوژههای زیادی را خبری و رسانهای کرد.
دیگر آن که بیشتر تیراندازیها در عروسیها در استان، توسط دارندگان سلاحهای مجاز انجام میشود. در این خصوص باید نهادهای نظارتی با شدیدترین وجه ممکن برخورد کنند. استفاده غیرمجاز از سلاحهای مجاز، مصداق بارز جرم است که جنبه عمومی هم دارد.
پیشنهاد میشود نمایندگان محترم استان در مجلس شورای اسلامی طرح مقابله با تیراندازی در مجالس شادی را در قوه مقننه مطرح کرده و با همکاری نمایندگان استانهای زاگرس نشین، آن را به قانون تبدیل کنند.
با تبدیل شدن این قضیه به قانون، مجازات مورد نیاز هم تعریف خواهد شد. باید تیراندازی در مجالس شادی در قانون جرم محسوب شده و جریمه آن برای افرادی که به این کار دست میزنند، افزایش یابد. خیلی از شهروندان با علم به غیرقانونی بودن این کار و پایین بودن عواقب آن، اقدام به تیراندازی میکنند.
برای حل اساسی این معضل اجتماعی میبایست همان مجازاتی که در قانون برای برخورد با مخلان نظم عمومی و افراد اوباش پیشبینیشده، برای کسانی که در مجالس شادی با تیراندازی سبب سلب آسایش و تهدید جان مردم میشوند، نیز در نظر گرفته شود زیرا رعب و وحشت و اخلال در نظم عمومی در اقدام این افراد هم مترتب است.
مصطفی رباطی/ پایگاه خبری یافته
توضیح: هرگونه باز نشر این مطلب منوط به ذکر نام نویسنده و عنوان سایت میباشد.