چرا با سوءاستفاده از کودکان برای تکدی گری مقابله نمیشود؟ چرا با سوءاستفادههای جنسی از کودکان برخورد نمیشود؟ چرا برای حقوق کودک به صورت جدی ارزش و اهمیت قائل نمیشویم؟ چرا موضوع خرید و فروش کودکان همچنان ادامه دارد؟ ... این نمونه سوالهایی است که در رابطه با حقوق کودک به صورت مکرر با آنها مواجه میشویم، اما با سوال «چرا با سوءاستفاده سیاسی از کودکان برخورد نمیشود؟!» خیلی کم و گاه اصلاً مواجه نمیشویم!
استفاده از کودکان در مناسبتهای سیاسی همواره وجود داشته است، مناسبتهایی که هیچ ربطی به دنیای کودکانه آنها ندارد و ممکن است تأثیرات سوئی بر روح و روان آنها داشته باشد.
این حق کودکان است که شعارهای سیاسی را بر گردنشان نیاویزیم و از معصومیتشان سوءاستفاده نکنیم.
چرا سیاسیون برای رسیدن به اهداف خود، شعارها و عقدههای سیاسی را بر گردن و دست کودکان نصب میکنند و گاه بر روی صورتهای دوستداشتنی آنها حک میکنند!
چندی پیش در یکی از راهپیماییهایی که برگزار شده بود تصاویری از کودکان با بنرنوشتههایی منتشر شد که قلب هر انسان طرفدار حقوق کودک را به درد میآورد...
نوشتههایی به دست این کودکان داده بودند که هیچ ربطی به دنیای پر از رنگ و زیبایی آنها نداشت!
البته این نوع تبلیغات سیاسی مربوط به جناح خاصی نیست و تمام طیفهای سیاسی ما شامل این مقوله میشوند!
در این بین اما خانوادهها موظف هستند کودکان خود را از استفادههای ابزاری دور کنند و بیشتر سعی داشته باشند کودکان بالای 12 سال خود را با دنیای سیاست بهمنظور آگاه شدن و تحت تأثیر تبلیغات و هیجانات سیاسی قرار نگرفتن، آماده کنند.
بین آگاه کردن کودکان با مقولهی سیاست و مشارکت دادن آنها در کارزارهای سیاسی تفاوت زیادی وجود دارد. کودکان ما نباید هدف تبلیغات سیاسی قرار گیرند، ضمن این که سعی کنیم آنها را با مقولههای تبلیغات و هیجانات سیاسی آشنا کنیم تا دستاویز و ابزار رسیدن دیگران برای رسیدن به قدرت بدون آگاهی نباشند.
برای پرورش سیاسی کودکان، از همه فنون و مهارتها، از همه وسایل و ابزار میتوان استفاده کرد. بخشی از تربیت از راه عمل و ارائهی الگو انجامپذیر است و بخشی دیگر از طریق القای مستقیم مثل خواندن داستانها.
میتوان داستانی برای کودک گفت که در آن بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم راه و رسم حیات سیاسی مشخص باشد و یا کتب و مجلاتی در اختیارش گذاشت تا او با خواندن آنها خود حقایق را دریابد. آموزشهای رسمی و کلاسیک هم مددکار خوبی برای ما در راه وصول به چنین هدفی است.
ذهن کودکان را با مسائل مربوط به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی آشنا کنیم و دلیل موافقت و یا مخالفتهای خود را با یک جناح یا فرد سیاسی بیان کنیم، اما سعی نکنیم نظرات خود را در ذهن او فرو کنیم که حتماً و قطعاً هر آنچه ما میاندیشیم درست است، بلکه به او اجازه دهیم خود تحلیل داشته باشد و پیگیر نظریات او نیز باشیم.
به کودکان آموزش دهیم که چگونه از خود در مقابل تبلیغات سیاسی محافظت کنند و دستاویز دیگران برای رسیدن به قدرت نشوند.
به امید روزی که قانونی برای محافظت از کودکان در برابر تبلیغات سیاسی تصویب شود.
فاطمهعالهپور
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
دیدگاهها
عالی بود