یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

در زندگی روزمره و در تعاملات خود با دیگران با جملاتی از این دست بارها مواجه شده‌ایم: "می‌گویند نیروهای پلیس چند دانشجو را کشته‌اند و صدها نفر را بازداشت کرده‌اند"، "تعدادی از مسئولان در اختلاس بزرگ دست داشتند".
این جملات و صدها جمله مشابه دیگر بارها دهان‌به‌دهان در میان مردم می‌گردد بدون آن‌که افراد از صحت‌وسقم آن اطمینان حاصل کنند. مردم آن‌چنان به نقل این جملات و انتقال آن‌ها به دیگران می‌پردازند که گویی بسیاری از این وقایع را به چشم خود دیده و از درستی این جملات اطمینان دارند. این مساله قابل‌تأمل است که چگونه یک فکر مبهم به صورت شایعه درآمده و پس از مدتی به باور عمومی تبدیل می‌شود. از سوی دیگر توجه به این مساله که چه عامل یا عواملی موجب می‌شود کالایی تنها به این دلیل که گفته می‌شود نامرغوب یا سمی است یا سیاستمداری تنها به این دلیل که گفته می‌شود اختلاس کرده است کنار گذاشته می‌شود حائز اهمیت است.
شاید مهم‌ترین دلیل مطالعه شایعه، بررسی این پدیده به عنوان یک وسیله ارتباطی ناسالم است، وسیله‌ای که می‌تواند واقعیت را به شکل زشت و زننده‌ای تغییر دهد.
افراد در توصیف یک پدیده یا صحنه، عناصری را که مهم نمی‌دانند حذف می‌کنند و عناصری که به نظرشان مهم می‌رسد را برجسته می‌کنند و معنا و ترتیب عناصر را تغییر می‌دهند. از نگاه متخصصان روان‌شناسی اجتماعی، تحلیل محتوای شایعه نشان می‌دهد تغییر شکل محتوای اصلی به‌طور تصادفی صورت نمی‌گیرد بلکه از فرآیندهای عاطفی و شناختی تبعیت می‌کند. در واقع انسان‌ها شایعه را طوری تغییر می‌دهند که بتوانند آنچه را که می‌خواهند بگویند.
گاهي نيز افراد براي به دست آوردن يك تصویر آرماني براي خود به تخريب ديگران و حتي ايجاد شايعاتي بی‌اساس در مورد آن‌ها می‌پردازند. به‌خصوص اگر اين فرد به دليل مهارت‌های شخصي و آگاهي بيشترش از ديگران جايگاه بالاتري داشته باشد.
بسیاری از پژوهشگران، شایعه را به دلیل تحریف‌های مهمی که در پیام اصلی به وجود می‌آورد به‌عنوان یک ارتباط مسخ‌شده معرفی می‌کنند و به پیامدهای شوم آن اشاره می‌کنند. بدیهی است که شایعات موجب تخریب شهرت‌ها و بی‌اعتباری اقدامات افراد شده و در نهایت می‌تواند موجب خشونت نیز شود. بسیار مشاهده می‌شود که هنگام رقابت‌های انتخاباتی، کاندیداها تهمت‌هایی را حتی در سطح تهمت‌های مربوط به مسائل جنسی برای بدنام کردن یکدیگر می‌زنند که حتی اگر ثابت شده باشد که شایعه‌ای بیش نبوده است، به هر حال شخصیت آن افراد آسیب می‌بیند و بر نتیجه انتخابات و قضاوت مردم تاثیر مستقیم دارد. البته شايد امروز اين موج بعضی‌ها را مصون بگذارد اما هيچ تضميني وجود ندارد كه فردا همين افراد دچار اين شایعه‌ها نشوند.
از سوی دیگر در کنار بررسی شایعه به‌عنوان یک ارتباط ناسالم، برخی به نقش اجتماعی مهم شایعه نیز اشاره می‌کنند. این گروه از پژوهشگران معتقدند شایعه موجب پدید آمدن هنجارهای اجتماعی جدید شد و موجب می‌شود افکار عمومی بر اطلاعاتی متمرکز شوند که برای به دست آوردن آن‌ها وسیله دیگری وجود ندارد. حتی برخی معتقدند شایعات در فضای سانسور روزنامه‌ها، نقش بسیار مهمی ایفا کرده و نقص کانال‌های اطلاعاتی رسمی را جبران می‌کنند. در چنین حالتی که گردش اطلاعات محدود شده باشد اطلاعات از طریق شایعه دوباره جریان پیدا می‌کند. به‌عنوان مثال شایعه به گروه‌های ستمدیده، اجازه می‌دهد دست‌کم حرف خود را به گوش دیگر افراد جامعه برسانند. به همین دلیل برخی معتقدند جامعه‌ای که در آن شایعه سلطه‌گری کند بهتر از جامعه‌ای خواهد بود که در آن مخفی‌کاری حکم‌فرماست. در چنین رویکردی شایعه به‌عنوان «قدیمی‌ترین رسانه ارتباط‌جمعی جهان» توصیف می‌شود که نه‌تنها فعالیتی سطحی و بی‌معنا نیست بلکه عملی هوشیارانه و وسیله‌ای پیچیده در نظر گرفته می‌شود. در واقع در غیاب وسایل ارتباطی مؤثر، شایعه جایگزین مناسبی برای تکمیل اخبار به شمار می‌آید.
برخی از پژوهشگران شایعه را از طبیعی‌ترین پدیده‌های اجتماعی و یکی از رایج‌ترین شیوه‌های کنش متقابل می‌دانند که تاکنون کمتر شناخته شده است. عباراتی مانند "می‌گویند"، "خودش خوانده"، "خودش شنیده" و... همگی نشان از ظهور پدیده‌ای به نام شایعه است. شایعه در واقع گزارش‌ها و اخبار ناموثق و معمولاً نادرست هستند که دهان‌به‌دهان در جامعه انتقال می‌یابند. شایعات غالباً در دوره‌های استرس اجتماعی و معمولاً در مورد افراد یا رویدادهایی که موردتوجه مردم هستند اما اطلاعات دقیق در مورد آن‌ها کم است شکل می‌گیرد. در واقع شایعه یک مقوله اجتماعی و روانی با ابعاد و پیامدهای گسترده است که بیشتر در حالت‌های بی‌نظمی در جامعه مانند زمان جنگ یا بحران اقتصادی بروز می‌کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد با پیشرفت تبلیغات، شایعات کوتاه‌تر و ساده‌تر شده و فقط بر جزئیات خاصی متمرکز می‌شود.
شایعه به عنوان قدیمی‌ترین رسانه ارتباط‌جمعی جهان در بطن توده‌ها و جمعیت‌های انسانی به وجود می‌آید و بر افکار، احساسات و رفتارهای افراد بازتاب‌های غیرقابل‌انکاری دارد. بدون تردید، شایعات واقعیات را تغییر شکل می‌دهند و چنین تغییر شکلی صرفاً امری تصادفی نیست بلکه با طرح‌واره‌های افکار مسلط یک گروه یا اجتماع هماهنگی دارد. در مجموع برخلاف تصور رایج می‌توان چنین استنباط کرد که شایعات نه تنها موجب مسخ ارتباطات اجتماعی نمی‌شود بلکه در چرخش اطلاعات در درون جامعه، بخصوص در غیاب وسایل ارتباطات جمعی مؤثر می‌تواند نقش مهمی را ایفا کند.
 
محمدمهدی میرلو

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا