در تاریخ 9 آبان امسال بسیاری از خبرگزاریها و نشریات از تشکیل فراکسیونی در مجلس بنام فراکسیون مناطق ترکنشین با تعداد اعضای 100 نفر خبر دادند که فعلاً در تعلیق، رسیدگی و بررسی قرار دارد.
فراکسيون نه در آیینهای نامه داخلي مجلس و نه در قوانين ديگر نيامده است، فراکسيون اصولاً از مجموع افرادي که داراي گرايش خاص يا وابسته به يک سازمان و مجموعهای خاصي و یا به دنبال کار ویژه علمي، اجتماعي و اقتصادي خاصي هستند تشکيل میشود، نظير فراکسيون اقتصاددانان و فراکسیون زنان. در آییننامه داخلي مجلس کميسيون وجود دارد و کمیسیونها هستند که مجلس را اداره ميکنند و شيوه اداره مجلس و بررسي طرحها، لوايح در کمیسیونها تعيين میشود و امور عالي مملکت، چون برنامههای توسعه در کمیسیونها مورد بررسي قرار ميگيرد.
کشور ایران بر اساس اصول مشخصی مانند سرزمین مشترک، زبان مشترک و پرچم واحد تأسیس شده است و ساختارهای سیاسی، حاکمیتی و محلی آن نیز بر همین اساس مفصلبندی شدهاند.
از نظر اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی نماینده مجلس پس از انتخاب "در برابر تمام ملت مسئول است". همچنین نمایندگان مجلس بر اساس اصل شصت و هفتم قانون اساسی خود را مقید به "مصالح ملت ایران" و "استقلال" کشور دانسته و لازم است در اظهارنظرهای خود این ملاحظات را رعایت کنند. آنها باید سوگند یاد کنند که در "حراست از استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزند".
بدیهی است اصل "ملی بودن مسئولیت نماینده" با تأسیس "فراکسیونهای قومی" و فرو ملی در تضاد قرار دارد و هر نوع تلاش برای این هدف، نقض اصول یاد شده قانون اساسی از جمله سوگند وفاداری به: ملت ایران " در اصل هشتادوچهار است. هویت ایرانی همواره فرا قومی بوده و ایران درحالی که موطن قومیتها و مذاهب مختلف بوده و هست، تشکیل یک فراکسیون گرد نام یک قوم میتواند عقبههایی چون تشکیل فراکسیونهای اقوام دیگر را در پی داشته باشد. نماينده مجلس نماينده شهروند ايراني است نه نماينده يک قوم يا قبيله خاص، اين امر نوعی ابتذال در سياست است.
فراکسیونهای قومی تعهدات و مسئولیتهای نمایندگان را از مصالح عالیه کشور به مصالح قومی و قبیلهای (فروملی) تقلیل میدهد. مساله ترک یا لر و عرب و عجم نیست مساله کنش قومی و قبیلهای عدهای بنام نماینده است که از قومیت و زبان خود با رویکرد مکانیکی از نوع دورکیمی دفاع میکنند.
این حرکت نمایندگان پیام و نتایجی جز نفاق و دشمنی و نفرت و اختلاف و دوری جمعیت کشور از یکدیگر در پی نخواهد داشت. این اقدام، حرکت از بُعد پارلمانی، به ابعاد جدید جغرافیایی و سرزمینی، نشانهگذاریهای مرزی توأم با تمایلات قلمروخواهانه را به وجود میآورد.
فراکسیون پیشنهادی آغازگر یک "دومینوی قومی" است. چنین فراکسیونهایی باعث جنبیدن سایر تضادها و فشار به سایر اقوام خواهد شد، آنها نیز متقابلاً به قاعده جدید بازی تن داده و تشکلهای مشابهی را در مجلس ایجاد خواهند کرد و در نهایت به جای مجلس ملی، با چند "مجلس موازی" روبرو خواهیم شد.
فراکسیونهای قومي موضوعيت مجلس و علت وجودي آن را زير سؤال میبرد چون مجلس يک مکان ملي و تجلي اراده ملي است.
از سوي ديگر اين نوع تقسیمبندی منافي حقوق شهروندي است چون در مبحث شهروندي فرد بر اساس تابعيت خود حامل ارزش است ولي اگر مجلس به بلوکهای قومي تقسيم شود فرد بر اساس بودن در فلان گروه قومي ارزش مییابد و اين مخل حقوق شهروندي است. بیشک تأسیس فراکسیونهای قومي، قومي-قبيله اي کردن و قاجاريزه کردن عرصه سياست است. این نمایشهای کودکانه نشان دمل چرکین سرطان سیاسی جامعه ایران است که حاکمیت آن یک روکش شبه مدرن به خود گرفته است و در عمل کانونهای قدرت در آن هنوز مبتنی بر قومیت، زبان و جغرافیا است.
پس از رخدادهای که در سالهای گذشته در اطراف و اکناف و کشورهای همسایه گذشته است به ویژه قطبی شدن و تشکیل بلوکهای متضاد در جوامعی که در گذشته از وحدت نسبی برخوردار بودند، گمان میرفت سیاستمداران ما، درسهای مهمی از چگونگی فروپاشی جوامع گرفته باشند؛ اما ظاهرَا این آگاهی به وجود نیامده و ناباورانه این بار از سوی نمایندگان خانه ملت ناآگاهی هویداست. در حالی که ساز تجزیهطلبی به صدا در میآید که میدانیم ایران یک دموکراسی انجمنی مانند لبنان و آنچه عملاً در عراق میبینم، نیست و هیچگاه نیز چنین نبوده است حتی در اوایل مشروطه آن میزان از عقلانیت و تدبیر سیاسی بود که زمینه تقسیم جامعه به بلوکات و اصناف مختلف، فراهم نشود.
امید است نمایندگانی که بدون قصد و غرض به سمت چنین فراکسیونهایی میروند با هوشمندی و درایت بیشتری به مساله بی اندیشند و سوگند نمایندگی خود را در وفاداری به ملت ایران، فراموش نکنند.
پروین گنجی/ مدیر مسئول هفتهنامه پیشگامان زاگرس