وقوع سیلاب دوشنبه در خرم‌آباد و در پی آن جان باختن یک دانشجوی دختر ایلامی و به کما رفتن دانشجوی دیگری از استان اصفهان، دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد.
این حادثه نشان داد مرکز لرستان از نظر زیر ساخت مشکلات ریشه‌ای دارد و برای رفع این مشکلات باید چاره اساسی اندیشیده شود.
البته واکنش‌ها به این حادثه در نوع خود جالب است، برخی به دنبال این هستند که توپ را در زمین دیگران انداخته و از خود رفع مسئولیت کنند، برخی دیگر نیز تمام تقصیرها را به گردن شهردار خرم‌آباد انداخته و عیدی بیرانوند را مسبب تمام این مشکلات می‌دانند.
هرچند شهردار خرم‌آباد در قبال وضعیت شهر و زیرساخت‌های آن باید پاسخگو باشد ولی نباید این موضوع به فرصتی برای به درکردن رقیب از صحنه تبدیل شود.
واکاوی و تحلیل اظهارنظرها و واکنش‌ها به حادثه اخیر و گرفتن انگشت اتهام به سمت شهردار خرم‌آباد برای مقصر جلوه دادن وی، گواه این مدعاست.
گیرم که تمام مشکلات متوجه شهردار خرم‌آباد بوده و ایشان هم بپذیرد و استعفا دهد یا برکنار شود، چه تضمینی وجود دارد که یک هفته بعد و بارشی دیگر خساراتی به مراتب بیشتر از سیل اخیر به بار نیاورد؟ در آن صورت شهردار بعدی هم باید سریع استیضاح شده و برکنار شود؟
مشکل این شهر با رفتن و آمدن یک فرد رفع نمی‌شود، ما نباید به دنبال قهرمان بگردیم، عیدی بیرانوند یا هر کس دیگر هم شهردار خرم‌آباد باشد نمی‌تواند معجزه کند. مشکلات این شهر ریشه‌ای است و حل آن‌ها هم نیاز به برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت دارد.
با این مقدمه به سراغ بحث اصلی می‌روم، موضوعی که در میان واکنش‌های هیجانی و زنده‌باد و مرده بادهای شبانه‌روز گذشته، به فراموشی سپرده شده است.
و آن اینکه آیا از خودمان پرسیده‌ایم که چه کسانی باعث شده‌اند که شهر خرم‌آباد تبدیل به یک قیف بزرگ شود؟ چه عاملی باعث می‌شود که به‌محض وقوع کمترین بارندگی سیلاب به راه می‌افتد و رفت‌وآمد در شهر را فلج می‌کند؟
جواب این سؤال را از شهروندان نمی‌خواهم، به این سؤال باید آن افرادی جواب بدهند که سهل‌انگاری و عدم نظارت آن‌ها باعث شده که در دورتادور شهر خرم‌آباد ساخت‌وساز انجام شود و خانه‌های مسکونی مجاز و غیرمجاز به صخره‌های مخمل کوه در شمال، سفیدکوه در غرب و مدبه کوه در شرق بچسبد.
بله مسئولان محترم! سهل‌انگاری و احیاناً خیانت برخی از شماها در گذشته، باعث شده که به علت خانه‌سازی تا پای کوه‌های دره خرم‌آباد، ایزوگام و آسفالت شود و امکان اینکه کمترین مقدار از بارش‌ها در زمین نفوذ کند، وجود نداشته باشد و بدون ذخیره شدن به صورت آب‌های زیر زمینی به سیل ویرانگر تبدیل شود.
در حقیقت موقعیت شهر به‌صورت نعل اسبی و قیفی شده و با کمترین بارش باید منتظر وقوع سیلاب‌های مهیب باشیم.
به نظر نگارنده فقط مسوولانی که بر سرکار هستند نباید پاسخگوی وضع موجود باشند، بلکه کسانی هم که در گذشته مسئولیت داشته‌اند باید پاسخگو باشند و در کنار شهردار خرم‌آباد به شهروندان و دل دردمند آن‌ها که به علت حادثه اخیر جریحه‌دار شده، جوابگو باشند.
و در پایان هم‌سخنی با استاندار محترم لرستان، شما در جلسه ستاد بحران استان به‌درستی از شهردار خرم‌آباد درخواست کردید که از مردم بابت حادثه دیروز عذرخواهی کند، معاون شما هم از ایشان خواسته که علاوه بر عذرخواهی استعفا دهد.
جناب آقای بازوند زیرگذر خیابان بهارستان در منطقه گلدشت در حال احداث است، سیلابی که از منطقه مدبه کوه و اطراف گلدشت به این منطقه می‌ریزد سهمگین‌تر از سیلاب خیابان شورا و نیز شمال شهر است.
با این تفاسیر با وقوع سیلاب، بلایی که بر سر زیرگذرهای میدان‌های کیو و امام حسین آمده، بر سر زیرگذر بهارستان هم خواهد آمد، منتها سیلاب در این دو زیر گذر خودروهای سواری را با خود می‌برد ولی زیرگذر بهارستان با توجه حجم بالای روان آب‌ها، تریلر کشنده را با خود خواهد برد.
جناب استاندار در آن موقع در برابر مردم عذرخواهی خواهید کرد یا همچون استاندار پیشین جناب آقای صابری حاجی حاجی مکه؟
سخنی کوتاه هم با فعالان رسانه‌ای استان، احساساتی و درگیرشان در تعلقات حزبی و جناحی باعث می‌شود که رسالت خبرنگاری که همانا آگاهی بخشی به جامعه است، به حاشیه رفته و هر موضوعی به بهانه‌ای برای ایجاد جنجال و هیاهوی رسانه‌ای در استان تبدیل شود.
قضایای مربوط به تئاتر جنجالی در خرم‌آباد، غائله ایجادشده در پی برکناری معاون یکی از دستگاه‌های اجرایی و حالا هم وقوع سیلاب اخیر، تنها نمونه‌هایی از موضوعاتی هستند که فضای رسانه‌ای استان را بشدت ملتهب کردند و بجای این‌که در فضایی آرام رصد و کارشناسی شوند به بهانه‌ای برای تسویه‌حساب‌های سیاسی بدل شدند.
ظریفی می‌گفت؛ مارادونا را ول کن فلانی را بچسب ...این مَثَل حکایت حال و روز این روزهای فضای رسانه‌ای استان است.


مصطفی رباطی