راستش وقتی خبر شکسته شدن کتابخانه نمادین، کوچک و شیک شهرداری را در فضای باز را شنیدم ، برخلاف همه خوانندگان از ته دل خوشحال شدم. بعضی گفتند کار دزدان است. بعضی گفتند کتاب‌فروش‌ها بوده‌اند...با هر گمانه‌ای این خبر وجه مثبتی دارد.
اتمسفر جامعه را از کتاب پر کنیمیک‌زمانی شهردار وقت تهران گلدان‌های گل در خیابان می‌گذاشت. گلایه کردند که مردم گلدان‌ها را بلند می‌کنند و می‌برند به خانه‌هایشان.
شهردار گفته بود که منظور ما هم همین است که مردم با گل و لطافت آشتی کنند. آن‌قدر گلدان گل در شهر می‌گذاریم که تهران بی گل نباشد.
حالا حکایت ماست. با هر گمانه، این کتاب‌ها به دست خواننده می‌رسد. حالا دزد باشد با مشتری دزد. نهایتاً کسی که مأنوس کتاب شود به سمت خوبی و رفتار مدنی کشیده خواهد شد. دیر یا زودش بستگی به این دارد که اتمسفر جامعه چقدر از کتاب سنگین شود.
اگر شهرداری خواسته لوکس بازی کند که نتیجه کار سطحی و شعاری شکستن زودهنگام است. وگرنه آن شهر را بر کتاب شناور می‌سازد.
به یاد دارم اواخر دهه هفتاد در نمایشگاه کتاب سراسری در خرم‌آباد ناشران مرکز نشین می‌گفتند که بعد از تهران، خرم‌آباد بیشترین خرید را از غرفه‌ها کرده‌اند.
آینده خرم‌آباد با اشتیاق به کتاب عالی خواهد بود. اگر یک جریان زنده کتاب به راه بی‌افتد و عطش خواندن باشد.
امیدوارم شهرداری منظور دوم را در نظر داشته باشد و درِ کتابخانه‌ها بر مردم گشوده شود.

علی صارمیان/ نویسنده