با نزدیک شدن به زمان انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا، تنور تبلیغات در حال گرم شدن است و تکاپوی احزاب و گروهها برای حضور پررنگ و تأثیرگذار در این آزمون سیاسی بیشتر شده است.
بیشک انتخابات، تبلور مردمسالاری، گردش نخبگان و نشاط سیاسی جامعه است؛ بنابراین افراد و گروههایی که در انتخابات شرکت میکنند، باید به قوانین و قواعد بازی سیاسی پایبند بوده و اخلاق سیاسی و اجتماعی را رعایت نمایند تا نتیجه انتخابات، گزینش افرادی باشد که عصاره تجربه، دانایی و کاردانی در جامعه هستند.
گردش نخبگان در جامعه، ضرورتی انکارناپذیر برای نشاط و پویایی و افقی بهتر پیش روی جامعه میباشد.
جامعه از نگاه افلاطون:
"افلاطون از جمله فلاسفه یونان باستان، افراد جامعه را به سه دسته تقسیم میکند: طلا سرشت، نقره سرشت و برنز سرشت.
وی میگوید: همواره مقدرات و اداره مصالح جامعه باید به دست افراد طلا سرشت باشد. از نگاه وی، طلا سرشت، افرادی هستند که علاوه بر شرایط و ویژگیهای ذاتی، دارای تمام شرایط اکتسابی شامل تحصیلات، تجربه، کاردانی و تخصص باشند.
نکته جالبتوجه اینکه وی معتقد است که طلا سرشت بودن مختص به یک طبقه یا یک گروه خاص از جامعه نیست و افراد نقره سرشت و برنز سرشت نیز در صورت کسب شرایط موردنیاز، میتوانند وارد دسته طلا سرشت و طبقه ممتاز جامعه شوند.
این فیلسوف یونانی اضافه میکند: از طرف دیگر اگر فرد یا افراد طلا سرشت، شرایط لازم را از دست بدهند باید به طبقه نقره سرشت و برنز سرشت سقوط کنند. همچنین اگر در گردش و حالت دَوَرانی بین نیروهای اجتماعی خللی ایجاد شود و یا از صعود افراد لایق به طبقات بالای جامعه جلوگیری شود، نارضایتی به وجود آمده و بهمرور زمان باعث بروز بحرانها، تحولات اجتماعی و یا به قول امروزیها، انقلاب میشود.
به این ترتیب، در جامعه موردنظر این فیلسوف یونانی، گردش نخبگان همواره وجود دارد و افراد و گروهها بر اساس لیاقت و شایستگیها در مناصب و مشاغل مختلف به ایفای نقش میپردازند."
انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که از قضا با انتخابات ریاست جمهوری همزمان شده، نمونهای از گردش نخبگان و سپردن امور جامعه به دست افراد کاردان و شایسته است.
به همین دلیل گروههای صنفی و سیاسی و شخصیتهای تأثیرگذار و فعال در این دوره از انتخابات، باید تمام تلاش خود را بهکارگیرند تا افرادی شایسته و کاردان به پارلمانهای شهری راه یابند.
تا موعد برگزاری انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا کمتر از 7 ماه دیگر باقیمانده است. تقریباً فهرست نامزدهای احتمالی در حال مشخص شدن و آرایش و چیدمان گروههای سیاسی نیز در حال شکل گرفتن است.
این دوره از انتخابات به دلیل نقش تأثیرگذار فضای مجازی در این آزمون سیاسی و معرفی نامزدها و فهرستهای مختلف، با انتخابات دورههای پیشین متمایز است.
آنچه که بهانه نوشتن این مطلب شده، ظهور و بروز فرهنگ طایفهگرایی است، تعداد زیادی از نامزدهای احتمالی با تشکیل گروههایی در فضای مجازی و نیز برگزاری جلسات خانگی، عملاً رقابت خود را برای جلب آراء مردم کلید زدهاند که متأسفانه محور فعالیت این گروهها و جلسات، استفاده از نقش طایفه بازی برای پیروزی در انتخابات است.
اما طایفه بازی در تعارض کامل با نخبهگرایی و شایستهسالاری است. بیشک نامزدهایی که بر طبل طایفهگرایی میکوبند و میخواهند به پشتوانه طایفه و ایل خود به شورای شهر راه یابند، به بلوغ سیاسی نرسیده و درک درستی از فرهنگ شهرنشینی و اصول شهروندی ندارند و یا به دنبال سیاست ماکیاولیستی (هدف وسیله راه توجیه میکند) هستند و میخواهند به هر طریقی به شورا راه یابند.
جدای از آثار زیان باری که طایفه بازی در توسعهنیافتگی استان داشته و دارد، این شیوه تفکر با حقوق شهروندی در تضاد است و حضور شخص طایفه گرا در شورای شهر بهمنزله سهمی مهلک در کالبد شهراست.
بخشی نگری، خویشاوند سالاری، حضور افراد غیرمتخصص و ضعیف، عدم ثبات مدیریت شهری، فربهشدن بیشازحد و عدم کارایی نظام اداره شهر و نیز حضور کمرنگ افراد نخبه در تصمیمگیری و تصمیمسازیها از جمله خسارات طایفه بازی برای جامعه است.
و دیگر اینکه طایفه بازی، انسان را بیاختیار به یاد دوران جاهلیت صدر اسلام میاندازد و مسبب خطکشی بین افراد جامعه شده و باروحیه همدلی و اتحاد برای توسعه استان، مغایر میباشد.
قطعاً برخی منفعتطلبان برای کسب سود زودگذر و دو روزه دنیا، جامعه را به سمت طایفهگرایی سوق میدهند.
به همین دلیل آحاد جامعه باید هوشیار باشند و از روی شناخت و بامطالعه، افراد توانمند و کاردان و به قول فیلسوف بزرگ افلاطون، افراد طلا سرشت را برای پارلمانها و مجالس شهری برگزینند.
شوراهای شهر اگر با ترکیب مناسب و متشکل از افراد کاردان، باتجربه و خوشفکر باشند، منشأ خدمات بیشتر و توسعه استان خواهد شد، در غیر این صورت خود این شوراها به معضلی بر سر راه مدیران و مسئولانی خواهند شد که برای توسعه و آبادانی منطقه برنامههای اصولی دارند.
به نظر نگارنده ملاک طلاسرشتی در این برهه، تخصص، تجربه، پاکی و پاک دستی، اصالت خانوادگی و تجربه کافی ست که در این آزمون سیاسی مهم و سرنوشتساز پیش رو، شهروندان و انتخابکنندگان میبایست مدنظر داشته باشند و بر اساس آن دست به گزینش افراد بزنند.
شرط داشتن شهر و استانی آباد و توسعهیافته با افقی امیدوارکننده، نه گفتن به مثلث شوم زر، زور و تزویر و پرهیز از طایفه بازی است.
به قول زندهیاد سهراب سپهری؛ چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.
مصطفی رباطی
مصطفی رباطی
دیدگاهها