جناب دکتر روحانی با سوابق و تجربیات ارزنده و اداره مناصب خاص کشوری از قبیل تجربه چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی، حضور به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی و...؛ در انتخابات گذشته ریاست جمهوری با شعار کلید تدبیر برنده انتخابات ریاست جمهوری گردید.
به نظر میآمد که هم ایشان و هم رأیدهندگان به تجربه دریافته بودند که در کشور با امکانات فراوان از قبیل نفت، گاز و معادن متعدد با موقعیت استراتژیک منطقهای و دسترسی به آبهای آزاد و قدرت و جایگاه ویژه منطقهای در گذشته میبایست بسیار بهتر از وضعیت حال اداره شود.
گویی ایشان دریافته است که بیکاری جوانان، عدم عدالت در توزیع منابع به صورت منطقهای و قشری، خروج ارز از کشور به سمت کشورهای توسعهیافته و حتی غیر توسعهیافته مانند افغانستان از طریق گمرک و قاچاق، خصومتهای منطقهای و بینالمللی، اقدامات عجیبوغریب مانند توزیع یارانه نقدی حتی به ایرانیان خارج از کشور، هزاران پروژه نیمهتمام ملی و منطقهای، توسعه عجیب و غریب دانشگاهها، کاهش شدید و منفی شدن رشد اقتصادی کشور و افزایش تورم مهار نشدنی، اقتصاد عجیب و غریب کشور که هر روز باید تعریفی نو از آن نمود، بهداشت و درمان از نظر قانون اساسی رایگان و از نظر اجرایی گران و غیر قابل دسترس مردم، آلودگی شدید کلانشهرها و سقوط آزاد محیط زیست، نزدیک شدن به بحران آب و آبهای زیرزمینی، کشاورزی بیرمق کشور و بحران اعتیاد و کارتنخوابی، کودکان کار، افزایش طلاق و بالا رفتن سن ازدواج جوانان و هزاران مساله کوچک و بزرگ دیگر کشور قوانین دست و پاگیر، افزایش بروکراسی ناشی از تجمع قانون، افزایش فساد قانونی در کشور، قوانین مازاد و اضافه و یا اصلاح مکرر قوانین، ماحصل کمبود تدبیر در اداره کشور است.
بنابراین با شعار اینکه با تدبیر میتوان شرایط اداره کشور را به قولی کشور سوپر ثروتمند ایران را بهبود بخشید مورد استقبال مردمی قرار گرفت که گویی همگی اتفاقنظر دارند که با تدبیر میتوان این کشور را حداقل بهتر اداره نمود.
اما چرا جدا از مخالفان، موافقان کلید تدبیر جناب رئیسجمهور نگران عملکرد کلید تدبیر ایشاناند؟ چرا تدبیر رئیسجمهور حداقل در دیدگاه منصفین نیز کند عمل نموده است؟
سؤال اساسیتر این است که چرا مردم نگرانند که با تغییر شخص آقای روحانی ممکن است نگاه به سیاست خارجی، نگاه به اقتصاد، تورم، رشد اقتصادی همگی دچار تغییر شوند و یا چرا در کشورهایی مثل آمریکا، روسیه، چین و... هرکس رئیسجمهور شود سیاستهای کشور تغییر چندانی نمیکنند؟
پاسخ همه اینها در گمشده اساسی کشور یعنی تدبیر است؛ اما چرا تدبیر روحانی خیلی قابللمس نمیباشد؟
جواب مسأله بهزعم بنده که چهار سال تجربه حضور فعال و پرتحرک در قوه مقننه کشور را دارم این است که قوه تدبیر کشور، قوه عاقله کشور، قوه فکور کشور یک موجود ناقصالخلقهای است که اگر درمان و اصلاح نشود کاری از کلید تدبیر رئیسجمهور هم ساخته نیست؛ یا حداقل میتوان هشت سال لنگانلنگان کشور را پیش برد و بعد هم تمام.
گاها اختلافات معناداری را بین قوای کشور شنیدهایم که چه کسی در رأس امور کشور است. حتی جمله معروف حضرت امام (ره) را که "مجلس در رأس همه امور است" را همه بر یاد داریم؛ ولی باید پرسید کدام مجلس؟ و چگونه در رأس امور است؟ ما در ایران مجالس کوچک و بزرگ مختلف داریم که اکثراً توان قانونگذاری تام و کامل دارند؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی که با توجه به شرایط ویژه انقلاب ایجاد و به یک مرکز قانونگذاری دائم تبدیل گردید، مجمع تشخیص مصلحت نظام که برای مشورت دادن به رهبری و حل اختلاف بین شورای محترم نگهبان و مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و به یک محل قانونگذاری تام تبدیل شده است، هیأت امنای دانشگاهها، هیأت مدیره بانکها و شرکتها که مجازند همه قوانین کشور را لغو نمایند و شأنی بالاتر از مجلس در قانونگذاری برای دستگاه مربوطه دارند، مصوبات هیأت دولت و یا گاها دولتی که قانون و قانونگذار نمیشناسد و مجلسی که به خاطر درخواستهای ریز و درشت و تل انبار شده مردم، نمایندگانش به تنها کاری که نمیرسند قانونگذاری و نظارت است، مجلسی که توان لغو هیچکدام از قوانین سایر مجالس ریز و درشت کشور را ندارد، در امور نظامی مطلقا نمیتواند قانون وضع کند، در قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی، تشخیص مصلحت نظام و سیاستهای کلی نظام صلاحیت اظهارنظر ندارد چگونه میتواند در رأس امور باشد؟ مجلسی که با لابیگری میتوان هر قانونی را در آن تصویب یا تغییر داد.
جناب رئیسجمهور که مسئولیت اجرای قانون اساسی را بر عهده دارند و مستقیم از مردم رأی گرفتهاند، وزیر خارجهاش حتی نمیتواند به همتای خود دست بدهد تا چه رسد به امضای FATF و یا برجام، برجامی که رژیم صهیونیستی، شجره ملعونه، کنگره آمریکا؛ همگی مخالفین قسم خورده آن هستند و یا FATF ای که صدای زجه شجره ملعونه را در آورده؛ چرا در داخل با این مخالفتهای شدید روبرو شده است؟ به نظر میرسد علت اینهمه تشتت آرا و مخالفتهای عجیبوغریب، به علت عدم وجود سیستم و سازوکار جدی در داخل کشور برای هماهنگی در نظام اجماع کشور است.
قوه مقننه یا قوه تدبیر و تدبر کشور ناقصالخلقه است، لذا مانند بسیاری از کشورهای دنیا نیاز است مکانیسم قانونگذاری کشور بهفوریت اصلاح گردد و اگر رئیسجمهور میخواهد کشور برای همیشه از کلید تدبیر بهرهمند گردد یا قاعده تدبیر و تدبر را در کشور دائمی نماید، یکبار برای همیشه کار اساسی انجام دهد و با توجه به اینکه مسئولیت اجرای قانون اساسی به عهده شخص رئیسجمهور است، دستگاه قانونگذاری کشور را از این وضعیت عجیب و غریب ملوکالطوایفی نجات داده و با ایجاد مجلس سنا همانند آمریکا و یا مجلس دوما همانند روسیه و یا مجلس مشاوران همانند ژاپن و سایر کشورها با ایجاد مجلس قانونگذار و تصمیم گیر و فکور کشور ثروتمند ایران را از نعمت تدبیر در اداره زندگی مردم بهرهمند نماید. گمان نمیکنم که اگر سران قوا بر ایجاد یک دستگاه قانونگذاری استاندارد به نتیجه برسند و رئیسجمهور با جدیت کلید تدبیر کشور را بچرخاند، دیگران از این موضوع استقبال ننمایند. شاید با این اقدام و تشکیل مجلسین، فضا برای نظام پارلمانی که توسط مقام معظم رهبری اشاراتی به آن گردیده است، در کشور فراهم گردد.
خدایا چنان کنیم تدبیر در کار * تو خوشنود باشی، ملت رستگار ...
ایرج عبدی، نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی
منبع: کانال رسمی ایرج عبدی
منبع: کانال رسمی ایرج عبدی
دیدگاهها
باد هم حزب خوبی هست
با باد باش تا کامروا شوی
دوران نمایندگی خودشو یادش رفته هیچ کاری برای لرستان نکرد
دورود بر دکتر عبدی
بهترین نظرات کارشناسی رو میدن
امیدوارم شما رو در مناصب بالا تر ببینیم
چون لیاقتشو دارید
خدایای چنان کن سرانجام کار؛تو خشنود باشی و ما صداقت مدار
مردم با رای خود اصلح را انتخاب میکنن
به جاي سخن بي سند زدن و محكوم كردن دكتر عبدي به كم كاري ، فيلم سخنراني ها و صحبتهاي دكتر عبدي در مجلس مشاهده بكنيد
حداقل در اظهار نظرتون رعايت انصاف رو انجام دهيد
دوست عزیز درهمین خبرگزاری آقای والیزاده عزیز یک مطلبی را ارائه کردند که یکی از بحث هاش آمار غایبین مجلس بود که دکتر عبدی با افتخار در رأس لیست بود
هر چی که والیزاده بگه که درست نیست
ایجا همه شدن متخصص امار
امار از خودشون ول میکنن
احسنت