پس از صنایع نفت و اتومبیلسازی، گردشگری سومین صنعت پر رونق و پر درآمد جهان به شمار میآید. مزیّت و ویژگی صنعت گردشگری در آن است که برخلاف صنایع نفت و اتومبیلسازی به سرمایهگذاری بسیار هنگفت و زمان طولانی بازگشت سرمایه وابسته نیست. به بیانی دیگر، این صنعت پاک با نرخ سرمایهگذاری کمتر و اشتغالزایی بیشتر از ظرفیت بالایی برای رشد اقتصادی مناطق دارای جاذبه برخوردار است.
از طرفی، برای راهاندازی و توسعه صنعت گردشگری داشتن شرایط مناسب جغرافیایی اجتنابناپذیر است. در حقیقت، وجود جاذبههای تاریخی، طبیعی و آبوهوای مناسب پیشنیازهای جغرافیایی و شروط لازم برای توسعه این صنعت پاک و اشتغالزا محسوب میگردند.
بدون شک، استان لرستان و بهویژه شهرستان خرمآباد با جاذبههای تاریخی و طبیعی کهن و زیبا و با آبوهوای معتدل دارای بسترهای مناسب و شاخصهای اصلی توسعه صنعت گردشگری است.
این شاخصها و عوامل کلیدی را مردم نجیب لرستان، مدیریت ارشد استان و مدیران دستگاههای ذیربط کاملاً میدانند و میشناسند. در راستای اهمیت و تأثیرگذاری این صنعت، اخیراً استاندار سختکوش لرستان با تیزبینی شعار «تبدیل استان لرستان از معبر گردشگری به مقصد گردشگری» را مطرح نموده است.
اگرچه مشاهدات عینی در خصوص وضعیت و پیشرفت صنعت گردشگری تصویر متفاوتی را نشان میدهد، ولی طرح این شعار هوشمندانه بهوضوح مأموریت و نقشه راه دستگاههای متولی این صنعت را مشخص می¬سازد. متأسفانه، سالهای سال است جاذبههای تاریخی و طبیعی لرستان همچون سیبهای سرخ زیبا در دستان ناکارآمدی گرفتارشدهاند. کافی است «نردبانی» بر تنه درخت صنعت گردشگری استان گذاشته شود، مدیران دستگاههای ذیربط از این «نردبان» بالا بروند و سیبهای سرخ لذیذ را بچینند و گوشهای از مشکلات اقتصادی لرستان را برطرف سازند.
البته تلاش برای آزادسازی حریم قلعه فلکالافلاک، ساماندهی و زیباسازی اطراف پل شاپوری و اقداماتی از این دست قابل تقدیر و قدردانی هستند. ولی به دلیل عدم توجه و شناخت کافی دستگاههای ذیربط از "نردبان" و "ابزار" اصلی توسعه این صنعت به نظر میرسد گردشگری لرستان در بنبستی استراتژیک گرفتارشده و به دردی مزمن دچار شده است. بهواقع، دستگاههای ذیربط " مو " را میبینند امّا پیچش " مو " را نمیبینند.
بهراستی مردم نجیب لرستان و دوستداران توسعه صنعت گردشگری حقدارند بپرسند تا کی باید شاهد عدم توسعه و عدم شکوفایی صنعت گردشگری بود و چه زمانی نصیبی از این ثروتهای هنگفت تاریخی و طبیعی خواهند برد؟ توسعه صنعت گردشگری بهعنوان "شاهکلید" توسعه اقتصادی استان چه زمانی به وقوع میپیوندد و مردم چگونه میتوانند بهرههای اقتصادی آن را بر سر سفرههای خود ببینند و احساس کنند؟ چرا بهجای استفاده از "نردبان" و "ابزار مناسب" برای چیدن سیبهای سرخ گردشگری از "پرتاب سنگ" برای به دست آوردن سیبهای سرخ استفاده میشود؟ بیبرنامگی، روزمرگی و "پرتاب سنگ"، بهجز آسیب زدن به تنه صنعت گردشگری و زخمی نمودن سیبهای سرخ چه سودی به مردم میرساند؟ بهراستی عدم بهرهبرداری و استفاده اقتصادی از این ثروتهای عظیم تاریخی و طبیعی چه توجیهی دارد؟
بدون شک، برای تبدیل استان لرستان و شهر خرمآباد (بهعنوان نمونه و الگو) به مقصد گردشگری باید تدبیری اندیشید و راهی را پیمود که شهرهای بزرگ دنیا و مقاصد گردشگری مشهوری مثل پاریس، مادرید، بارسلون، رم، لندن و ... قبلاً اندیشیده و پیمودهاند (1). به سخن دیگر، برای چیدن سیبهای سرخ و لذیذ باید نردبانی مناسب و ابزاری قدرتمند فراهم نمود.
امّا، تدبیر شهرهای بزرگ، راهکار طلایی و راز و رمز موفقیت آنها در چیست؟ ابزار اصلیشان را چگونه خلق کردهاند و نردبان ترقیشان کدام است؟ نهایتاً، در سالی که با تدبیر رهبر فرزانه انقلاب به نام "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" نامگذاری شده است و فرصتی بسیار مناسب فراهم گردیده، آیا میتوان صنعت گردشگری استان را از این بنبست خارج نمود و راه توسعه آن را هموار نمود؟
پایان قسمت اول
سید محمد قاسمی
(1) – مدیریت مقصد توریسم (ترجمه: سید علی دلبری)