ظرف يكي دور روز گذشته خبري مبني بر ايجاد اختلاف بين اعضاي شوراي اسلامي شهر براي تغيير نام پل جديدالاحداث "مازيار" واقع در جنب پارك نسترن خرمآباد باعث شد بسياري در فضاي مجازي اقدام به طرح ديدگاه در اين خصوص بنمايند.
موضوع از اين قرار بود كه چند نفر از اعضاي شوراي اسلامي شهر در مقابل همكاران خود ايستاده و اعلام كردند چون نام مازيار سنخيتي با شهر ما ندارد، بايد نام يكي از شهدا را جايگزين آن نمود. البته برخي خبرها نيز حكايت از آن داشت كه برخي از اعضاي شورا بيان كردهاند نامهايي مثل "كوروش" كه از قديم بر محلات شهر گذاشته شده، طاغوتي هستند و نبايد در نامگذاريها از اسامي كوروش و مازيار استفاده كرد.
اين حقير به عنوان يكي از شهروندان كه حق اظهار نظر در خصوص شهر و زادگاهم را دارم، از چند عضو شورا كه چنين سخناني را مطرح كردهاند (البته اگر چنين حرفي زده باشند و سخنانشان توسط رسانهها تعبير يا تحريف نشده باشد)، سوال ميپرسم كه اگر نام اجداد هر يك از شما، كوروش، داريوش و يا مازيار بوده باشد، حكم شما در مورد جدتان چيست و تا كنون چه اقدامي براي تغيير نام وي و سابقه طاغوتي خاندان خود كردهايد؟ از سوي ديگر، آيا به صرف تغيير نام يا نام خانوادگي افراد، سابقه قبلي و ديانت آنها و همچنين نوع نگرش اجتماع نسبت به آنها تغيير مييابد؟
آيا هر كس كه اكنون نامش تيمور، چنگيز يا آتيلا است را به جرم سفاك بودن و قتل عامهاي تاريخي بايد دستگير و محاكمه نمود؟ آيا كساني كه پيش از تغيير نام اين محلهها، سالها قبل آنجا زندگي ميكردند، طاغوتي و طاغوتنشين محسوب ميشوند؟! (1)
همگي به خوبي ميدانند كه نميتوان از روي ظاهر افراد يا نام آنها در خصوص نيك يا بد بودن ذاتيشان قضاوت كرد، كما اين كه در خصوص فيشهاي حقوقي نجومي، مدير عامل يكي از بانكهاي كشور با حقوقي 234 ميليون توماني، در شرايطي كه همگان نسبت به اين موضوع معترض بودند، ايشان حقوق نجومي را حق خود ميدانست و حتي اعلام كرد كه از انتشاردهنده فيش حقوقي شكايت ميكند، اما بررسي موضوع و بركناري اين شخص نشان داد كه به هيچ وجه حق با مدير عامل متظاهر و رياكار نبوده است.
به بحث پيشين باز گرديم و آن اين كه اصرار براي نامگذاري ميادين، پلها، خيابانها و كوچههاي شهر به نام شهدا توسط برخي از افراد آيا به صورت كارشناسي پيشنهاد ميشود يا هدف چيز ديگري است و به قولي حفظ ظاهر است؟!
آيا كسي كه اصرار بر نامگذاري يك خيابان يا كوچه به نام شهداي بيادعايي مينمايد كه بدون توجه به تعلقات دنيوي، مقابل دشمن سينه سپر كرده و به شهادت رسيدند، اين را ميداند كه اگر فردا همان خيابان يا كوچه از نظر ظاهري نظير نداشتن آسفالت، ديوارهاي رنگ و رو رفته و منازل تخريبي، وجود حيوانات موذي در جداول و جويهاي كنار خيابان و كوچه، نصب نشدن سطل زباله و پراكنده شدن زبالهها در آن معبر و مواردي نظير اين نيز پيگير وضعيت آنجا نباشد، چه جفايي در حق آن شهيد كرده است كه ممكن است بازماندگانش ساكن همان خيابان و كوچه بوده و از اين موضوع در رنج باشند؟
آيا فقط نامگذاري معابر به نام شهدا ارزش دارد اما رسيدگي به امور فرزندان برخي شهدا و مردمي كه دوران 8 ساله دفاع مقدس پشتيبان امام و شهدا بودند نزد اين افراد، فاقد ارزش است كه شهري با مشكلات روي هم انباشته از آشفتگي معابر تا خيل عظيم بيكاران داريم اما كسي نيست كه هميشه اينطور مواقع پيگير و پاسخگوي خانواده معظم شهدا و شهروندان باشد؟!
سالهاي نخستين دهه 60، نام بسياري از تيمهاي فوتبال باشگاهي كشورمان برگرفته از نام شهدا شد و نمونه آن همين تيم خيبر خرمآباد كه با نام شهيد "حسينبيگي" فعاليت ميكرد اما پس از چندي در تصميمي شايسته از سوي مسئولين كشور، نهادن نام شهدا روي تيمهاي ورزشي ممنوع شد زيرا شكست يك تيم مقابل تيم ديگر ممكن بود باعث خدشه وارد آمدن بر نام و جايگاه مقدس شهداي كشورمان تلقي شود، بنابراين دستور تغيير نام تيمهاي باشگاهي صادر شد.
حال اگر ما پيشنهاد نامگذاري خياباني به نام شهيدي والامقام را داديم اما در آن خيابان برخي مسائل ناخوشايند اجتماعي روي داد (مثلاً جواني كنار آن خيابان مشغول تزريق مواد مخدر شد)، آيا به نظر شما به صرف نامگذاري، به وظيفهي خود در قبال شهدا عمل كردهايم يا بايد پشتبند نامگذاريها بر كليه امور لازم در اين خصوص نظارت نماييم تا شأن و جايگاه آن مكان و نامي كه بر آن نهادهاند حفظ شود؟
پيشنهاد براي مسئولين لرستان در خصوص نامگذاريها
ما پيشنهاد بهتري براي نامگذاري اماكن به نام شهداي گرانقدرمان داريم و آن اين كه زير تابلوي هر يك از ادارات كل در استان لرستان نام يكي از سرداران شهيد ديارمان قيد شود تا از اين پس در هر نهادي همواره كاركنان آنجا يادشان باشد كه چه خونها دادهايم تا آنها فرصت خدمت به مردم را به دست بياورند؛ لذا اگر اهمال يا قصوري در خدمت به مردم مشاهده شد، مطابق ارزشهاي انقلاب و لزوم حفظ جايگاه شهدا، با مدير يا كاركنان خطاكار آن نهاد به خاطر بياحترامي به نام و حرمت خون شهدا، برخورد انقلابي لازم صورت پذيرد.
همچنين با اين راهكار ميتوان از خيل كساني كه براي به دست آوردن مناصب مديريتي سر و دست ميشكنند اما هدفشان خدمت به مردم نيست، كاست چرا كه در مقابل نام و مقام شهدا، جرأت و شهامت خطا كردن نخواهند داشت زيرا در آن صورت تكليفشان به وضوح مشخص است.
در بسياري از سايتهاي ارزشي ما نوشته شده است: كشور ما در دوران جنگ تحميلي بيش از 218 هزار شهيد (2) داشت و اكنون در نظام ما 3 هزار صندلی مهم دولتي و مديريتي هست، يعني اين كه به ازای هر صندلي مديريتي حدود 72 شهيد دادهايم و به بيان واضحتر براي هر پست و صندلي مديريت، كربلايي بر پا شده است اما آيا همه كساني كه براي اين مناصب در نظر گرفته ميشوند قدر اين صندليهاي خدمت را ميدانند و شأن آن را رعايت ميكنند؟ آيا آنها مشغول پياده كردن سيره و عدالت حضرت علي (ع) و سادهزيستي هستند؟ آيا اين مديران شبها بر گليم كهنه ميخوابند تا حق و سهم مردم از بيتالمال به خوبي محفوظ بماند يا اين كه بسياري از آنان حقوقهاي چند صد و چند ده ميليوني ميگيرند و فقط مردم را دعوت به صرفهجويي در مصرف انرژي مينمايند؟!
اينجاست كه مردم از مسئولين انتظار دارند فقط با يك نامگذاري، همه چيز را تمام شده ندانند و به جاي حفظ ظاهر و بيان برخي مطالب كه نفع شخصي و نه نفع عمومي دارد، در مقام عمل حرمتدار خون شهدا بوده و اگر ميدان و خياباني را براي نامگذاري به نام يك شهيد پيشنهاد ميدهند، پيگير وضعيت آن نيز باشند و استفاده ابزاري از موضوع نامگذاري براي نانگذاري بعدهاي خود ننمايند.
لذا پيشنهاد ميشود قانوني وضع شود تا هر كس نامي براي يكي از اماكن يا معابر شهر پيشنهاد ميدهد، عواقب و مسئوليت آن را نيز بپذيرد تا اگر خداي نكرده در آن مكان به يكي از بزرگان ما كه نام وي بر آنجا نقش بسته بيحرمتي شد، فرد پيشنهاددهنده در مقابل مردم و قانون پاسخگو باشد. (3)
رضا جايدري
___________________________________
پينويس:
(1) بسياري از مسئولين كنوني كشورمان نيز نامهاي ايراني مثل كورش داريوش و خشايار و حتي سورنا دارند و يا فرزندان خود را با اين اسامي نامگذاري كردهاند. مثلاً سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان است. سورنا نام یکی از سرداران پادشاهان اشکانی بوده است. جالب اين كه سورنا ستاری فرزند سرلشکر منصور ستاری فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و از خلبانان تيزپرواز دوران دفاع مقدس است كه دیماه 1373 حين ماموريت در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی به شهادت رسيد.
(2) سردار "محمد سوداگر" رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در سوم مهر 1390 گفته بود «کل شهدای ما در جنگ 8 ساله 218 هزار نفر بود. امیر سرتیپ "رسول بختیاری" رئیس سابق دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ ارتش هم در مهرماه 1390 مجموع شهدای جنگ با عراق را 219 هزار نفر اعلام کرده بود که 173 هزار نفر در مناطق عملیاتی و 16 هزار نفر در بمبارانهای شهری شهید شده بودند. (منبع: كليك كنيد)
(3) حتي اگر كسي كه نام را پيشنهاد ميدهد براي دور بعدي عضويت در شورا راي نياورد، اگر تصويب و تعيين شود كه عواقب احتمالي ناشي از اين نامگذاري بر عهده او خواهد بود و چنانچه خسارتي ناشي از اين نامگذاري به شخص يا اشخاصي وارد آيد (به خصوص به مقام شامخ شهدا) بياد در قبال مردم و قانون ملزم به پاسخگويي باشد. اميدواريم اعضاي شوراي شهر خرمآباد به عنوان اولين شورا در كشور اين قانون را تصويب كرده و اجرا نمايند چرا كه نشانه نيت پاك و صداقت عمل آنها در قبال شهروندان و شهرشان است و چنانچه شهامت اين كار را ندارند، بهتر است شعار من خوب هستم و ديگري بد است را كنار گذاشته و مثل بسياري از نمايندگان دورههاي قبلي، پي كار و زندگي خويش بروند.
(3) حتي اگر كسي كه نام را پيشنهاد ميدهد براي دور بعدي عضويت در شورا راي نياورد، اگر تصويب و تعيين شود كه عواقب احتمالي ناشي از اين نامگذاري بر عهده او خواهد بود و چنانچه خسارتي ناشي از اين نامگذاري به شخص يا اشخاصي وارد آيد (به خصوص به مقام شامخ شهدا) بياد در قبال مردم و قانون ملزم به پاسخگويي باشد. اميدواريم اعضاي شوراي شهر خرمآباد به عنوان اولين شورا در كشور اين قانون را تصويب كرده و اجرا نمايند چرا كه نشانه نيت پاك و صداقت عمل آنها در قبال شهروندان و شهرشان است و چنانچه شهامت اين كار را ندارند، بهتر است شعار من خوب هستم و ديگري بد است را كنار گذاشته و مثل بسياري از نمايندگان دورههاي قبلي، پي كار و زندگي خويش بروند.