هنوز از یاد نبردهایم روزهای نهچندان دوری را که وقتی یادی از دریاچه کیو خرمآباد میشد، ناخودآگاه پرنده افکارمان به سمت فنسهای بلند و بیروح گرداگرد آن پر میکشید! روزهایی که دریاچه کیو از بیجاذبهترین تفریحگاههای همنوع خود در کشور محسوب میشد كه جويي هدف اصلي، ايجاد زنداني گردادگرد درياچه است تا كسي در آن غرق نشود و اين مهمترين هدف فنسهاس بدقواره و سر به فلك كشيده اطراف آن بود.
در آن روزها غالب علاقهمندان به این دریاچه نسلی بودند که ناراحتیهای خود را با فنسهای دور آن شریک میشدند و غمانگیزتر، جوانانی بودند که محیط اطراف دریاچه را فقط برای کشیدن سیگاری تلخ انتخاب میکردند و ماشینهایی که بدون توقف از کنار آن می گذشتند یا به قول یکی از دوستان اصلا مگر از ۹ شب بعد کسی حوصله کنار دریاچه قدم زدن را داشت.
آن زمان این الماس زیبای شهر پشت فنسهای سبز محصور شده بود و شهروندان خرمآبادی خیلی راحت از کنار آن میگذشتند؛ اما زمان گذشت و گذشت، نمیدانم چه کسی طرحش را داد و چه کسی اجرایش کرد البته از این جهت نمیدانم که همهی مسئولان اسبق و فعلی خود را بانی این طرح میدانند؛ ولی انصافا هر کس که بود خدا امواتش را بیامرزد.
پس از اجرای طرح بهسازی حریم دریاچه کیو منظرهای رویایی خلق شد، منظرهای که فقط و فقط نظیرش در ایران را به دور دریاچه زیبای چیتگر تهران میبینیم؛ اما از این نمای زیبا و رویایی که بگذریم یک موضوع بیش از هر موضوع دیگری توجهم را به خودش جلب میکند و آن هم پیوندي زیبا و ناگسستنی است که به تازگی بین شهروندان خرمآبادی و این دریاچه قدیمی برقرار شده است! انگار معجزهای در شهر رخ داد که ناگهان "برخی" از مردم به حرمت زیبایی حریم این دریاچه هم که شده، بسیاری از عادتهای اشتباه گذشته را کنار گذاشته و خوشبختانه دیگر شاهد دعواهای بیدلیل، پرتاب زباله در محیط شهری، نعرهها و خندههای بلند و آزاردهنده در محيطهاي اجتماعي، شوخیهای زشت و بسیاری دیگر از عادتهای ناشايست گذشته نیستیم!
گویا این عزیزان هم مانند دریاچهي مورد علاقهشان، دست به تغییر افکار خود زدهاند و الآن خیلیهایشان از باکلاسهای قدیمی هم با کلاستر شدهاند که این موضوع بسي مايه مباهات است.
البته این دریاچه با خود ماجراهای بسیاري دارد! داستانهای تلخش را به فراموشی سپردیم و زین پس آن را با چهرهی خوش جدیدش میبینیم؛ البته نه فقط دریاچه را بلکه عزیزان تغییر کرده را هم به همان چشم میبینیم. به قول "سهراب سپهری" که میگفت: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید»، ما نیز چشم ها را میشوییم و از همه همشهريان عزیز درخواست میکنیم که آنها هم چشمها را بشویند و با نگاهی جامعتر زیباییها را ببینند.
تغییر نگاهی عمیق و به مراتب بزرگتر از تغییر فنسهای سبز و بیروح به میلههای لوکس و نشاطآور اطراف دریاچه کیو! فقط کافی است کمی بیشتر از شهرداري، از خودمان انتظار داشته باشیم تا شاید بیش از پیش شاهد بهبود نگرش افکار جامعه نسبت به دریاچهي وجودمان باشیم.
مجید بیرانوند
نمايي از حصاركشي اطراف درياچه كيو در سال 1384
دیدگاهها
در مورد تفاوت طبقه اول و دوم اتوبان صدر تهران هم مقاله ای با همین مضمون نوشته شده که پیشنهاد می کنم خوانندگان مطالعه کنند
تا موقعی که ساختار درستی به یک سیستم حاکم نباشد نعمتها و مواهب و خوبی ها به شکل معضل و زشتی و بدقوارگی نمو پیدا خواهدکرد همانطور که دریاچه کیو سالها پیش به بدترین شکل باعث آلودگی تصویری جلوی دید مردم خرم آباد بود الان رودخانه یا همان گلال واقعا باعث زشتی شهر شده است با زیر گذرهای کج و معوج دورو برش با پلهای ناهمگونش با سنگفرشهای بی ریختش. در صورتی که با یک مدیریت درست میتوان آنرا به یک چشم انداز دلپذیر که تمام شهر را در بر میگیرد تبدیل کرد .میتوان به شهرهای دیگر سری بزنیم و ببینبم که دیگران با رودخانه های دزدی و غنیمتی و ...که از سرجشمه های زاگرس با یغما برده اند چه کارها که برای شهر خود نکرده اند .واقعا ما قدر نعمتهای خدا را نمیدانیم .میتوان به اصفهان سری بزنیم و مسیر اطراف رودخانه زاینده رود را ببینیم و مشاهده کنیم چه پارکها و چه فضای سبزی ایجاد کرده اند با آب قرضی با رود قرضی در کویر خشک .در صورتی که میتوان در خرم آبادی که روی سنگ آن نیز سبزه میروید باسرچشمه های فراوان و خاک پاک حاصلخیز با رودخانه خودمان باچشمه های خودمان آن را بهشت کرد
و پاسخ این دوستان مخالف مهرابی را در انتخابات آتی خواهیم داد من بعنوان یک شهروند خرم آبادی تاسف می خورم که چرا هر کسی که بخواهد خدمت به مردم بکند و محبوب شود او را عزل می کنند