حضور زنان شهرستان محروم دلفان در میادین اين شهر با چنین فرهنگی غنی، برای پیدا نمودن شغل دل هر ایرانی به ویژه هر لرستانی را به درد میآورد؛ ولی به این مسئلهي نوظهور که به تازگی شکلگرفته است. باید از زاویهای دیگر و به دور از هیجانات و تصمیمگیریهای احساسی نگاه کرد.
ابتدا باید دلايل آن را شناخت، در مورد آن تأمل کرد و برای جلوگیری از افزایش آن که مطمئناً سرآغاز ظهور آسیبهای اجتماعی جدید در شهر است راه چارهای اندیشید.
در مورد این مساله باید یادآور شوم، زن کار معنای ندارد و آنان زنان سرپرست خانوار هستند. کار زنان از دیرباز وجود داشته، همچنین کار کردن و داشتن شغل حق یک زن در جامعه ایرانی است. درگذشته زنان همراه با مردان در زمینهای کشاورزی کار و دوش به دوش مردانشان دامپروری کردهاند. حال به دلیل یک سری مسائل (که باید آسیبشناسی شود.) نحوه کارکرد آنان تغییر کرده و به خاطر ناآگاهی از تواناییهای خویش، سادهترین راه را انتخاب کردهاند که یک حرکت بدیهی برای آنهاست؛ و یک کار نادرست در نظر ما.
بیکاری که در زمان حاضر اصلیترین مساله در لرستان است. اکثر شهروندان این استان را درگیر خود کرده و مربوط به یک قشر خاص نیست. در این میان زنان از اهمیت ویژهای برخوردارند؛ و نیازمند مداخله کارآمدتر هستند.
زﻧﺎن ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻓـﺮدي و ﮔﺮوﻫﻲ در ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺘﻔﺎوت و ﻓﺎﻗﺪ ﻗﺪرت زﻧﺪﮔﻲ میکنند بهویژه زنان منطقه ما، به دلیل فرهنگ خاصی که درست یا نادرست زنان را به دور از هر گونه فعالیت اقتصادی میدانند. این زنان امروزه خودسرپرست خانوادهها هستند. آنها علاوه بر تأمین بعد عاطفی در خانه باید معیشت فرزندانشان را نیز تأمین کنند. بیسوادی، عدم داشتن آموزش و نبود مهارت لازم در زمینه اشتغال و بسیاری عوامل دیگر موجب بروز همچنین مشکلاتی شده است.
زنان لرستانی اگر هم دارای مهارتهایي اقتصادي باشند از آنها غافل هساند و تواناییهای خود را در زمینه کشاورزی و دیگر مهارتهای نظیر گلیمبافی، خیاطی و ... جهت درآمدزایی کمرنگ دانسته و خود را در رویارویی با مشکلات ضعیف میپندارند.
حال باید دنبال راهکاری مناسب برای اشتغال زنان گشت. در این مورد چند نکته را باید مد نظر قرار داد:
بیکاری یک مسئله فراگیر در لرستان است و بخش اصلی اشتغال در استان ما کشاورزی است.
به دلیل نقاط روستایی زیاد در استان باید به طرح توسعه روستایی توجه بسیار داشت.
اکثر این زنان سرپرست خانوار هستند و سطح سواد بالایی ندارند.
شغل باید متناسب با شرایط، منابع و امکانات آنان ایجاد کرد.
راهکار؛ توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از جنبههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي بهعنوان ﻓﺮآﻳﻨﺪي ﺗﻌﺮﻳﻒ میشود ﻛﻪ در آن اﻓﺮاد، گروهها و سازمانها ﺑـﺮ مسائل و مشکلاتی که با آن مواجه هستند، کنترل پیدا کنند. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻫﺪف ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي ﻛﻤﻚ ﺑﻪ اﻓﺮاد ﺿﻌﻴﻒ اﺳﺖ. ﺗﺎ ﺗﻼش ﻧﻤﺎﻳﻨـﺪ ﺑـﺮ ضعفهایشان ﻏﻠﺒﻪ؛ جنبههای ﻣﺜﺒﺖ زندگیشان را بهبود بخشیده، مهارتها و تواناییهایشان را برای کنترل عاقلانه بر زندگی افزایش داده و آن را در عمل پیاده کنند.
توانمندسازی زنان از ایجاد و ارتقای تواناییها و گسترش دایره انتخابهای راهبردی فردی و اجتماعی زنان خودسرپرست و سرپرست خانوار و اعضای خانواده آنها و برخورداری آنان از فرصتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای تغییر وضعیت زندگی خود و تأثیر بر محیط پیرامون در فرآیندی مشارکتی میباشد.
خوداشتغالی زﻧﺎن ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي اﻗﺘﺼﺎدي آﻧﺎن اﻧﺠﺎﻣﻴﺪه و از واﺑﺴﺘﮕﻲ آﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﺮدان و سازمانهای حمایتی کاسته و از آسیبپذیری آنان میکاهد. موجب ارتقای کیفیت نقش مادرانه شده، همچنین، مشارکت فعال زنان در محیط شغلی به افزایش اقتدار شخصی بین فردی آنها منتهی میشود؛ بنابراین توانمندسازی زنان بخشی مهم و موردنیاز حوزهی کاری کار مددکاران اجتماعی و مشاوران توانبخشی میباشد.
با توجه به شرایط حاضر ابتدا باید به بعد توانمندسازی اقتصادی زنان برای رفع مشکل به وجود آمده در دلفان توجه کرد و در برنامههای بلندمدت توانمندسازی فرهنگی و اجتماعی را نیز در دستور کار قرارداد.
توانمندسازی اقتصادی را باید در 3 برهه زمانی (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) انجام داد:
کوتاهمدت:
ابتدا باید وضع مالی بد آنها که ممکن است برای تأمین نیازهای اولیه به مشکل برخورده و منجر به حضور در سطح میادین شهر است با دادن پرداختهای مستقیم کوتاهمدت رفع شود. این پرداختها معمولاً بلاعوض هستند و پس از برطرف شدن نیازهای پایه این پرداختها مشروط انجام میشوند: شرطهایی نظیر شرکت در کلاسها، حرفهآموزی و ...
ارزیابی سریع اجتماعی بهمنظور شناخت مسائل، نیازها و توانمندیهای زنان موردنظر در مشاورات مددکاری اجتماعی
جلب حمایت آنان و آگاهسازی نسبت به مسئله موردنظر در جهت پیشبرد اهداف آتی
میانمدت:
برگزاری کلاسهای آموزش اولیه زنان سرپرست خانوار جهت تغییر نگرش و تصحیح باورهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
آموزش مهارتهای فنی و حرفهای به زنان واجد شرایط توانمندسازی
انجام بررسیهای منطقهای در زمینه شناخت فرصتهای شغلی (لرستان به دلیل داشتن آبوهوای چهارفصل جهت انجام کشاورزی، دامداری، پرورش ماهی و همچنین بخش صنایعدستی مناسب است(
ارائه طرحهای مناسب، تهیه و تدوین طرحهای اشتغالزایی با اولویت مشاغل تولیدی و خانگی (شامل نساجی، تهیه زیورآلات، صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی و کشاورزی و...) با توجه به این که در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بالغبر 200 کسب و کار خانگی تائید شده است وجه مشترک همه این مشاغل در محیط منزل بودن و داشتن حداقل امکانات موردنیاز است.
با توجه به مهارتهای که در زمینه کشاورزی، گلیمبافی، فرشبافی و دیگر کارهای دستی و بسیاری از مهارتهای دیگر که در بین زنان دلفانی وجود دارد رونق گرفتن این مشاغل دور از انتظار نیست.
بلندمدت:
اعطای تسهیلات درخور طرح پیشنهادشده توسط شخص.
انجام هماهنگیهای لازم جهت ارائه مجوز تولید و کسبوکار (در مشاغلی که نیاز به مجوز دارند(
اجرای طرح بازاریابی جهت عرضه محصولات.
تخصیص و یا احداث فضای مناسب و ویژه تولیدات و دستاوردهای زنان سرپرست خانوار (بازارهای خوداشتغالی) بهمنظور پایداری شغلی و امنیت اقتصادی تولیدکنندگان.
تشکیل تعاونی زنان، با تأکید بر قابلیتهای زنان.
ارزشیابی و پیگیری مداوم، لازمه و از ضروریترین بخشهای توانمندسازی است که باید به آن توجه کافی شود. در این قسمت نیز همکاری تمام ادارات دخیل در کار ضروری است.
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار وظیفه کدام سازمان است؟
در ﺑﺮﻧﺎﻣi ﭼﻬﺎرم ﺗﻮﺳﻌﺔ ﻛﺸﻮر ما یکی از مهمترین وﻇﺎﻳﻔﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ سازمانهای ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ واگذارشده، موضوع توانمندسازی است؛ که در ماده 102 و 112 مستقیماً بدان اشارهشده است. همچنین در ماده 97 قانون اساسی بهمنظور کاهش فقر و محرومیت بر طرحریزی برنامههای ویژه اشتغال، توانمندسازی، آموزش، مهارت شغلی و مهارتهای زندگی تأکید شده است. این فرآیند طبق قانون توسط سازمانهای بهزیستی و کمیته امداد (ره) در قالب طرح انجام میگیرد.
کارشناسان امور اجتماعی و مددکاری اجتماعی که در این دو سازمان حمایتی مشغول کار هستند. وظیفه طرحریزی برای توانمندسازی این زنان را دارند.
حال این سؤال مطرح است که مددکاران اجتماعی شاغل در این دو سازمان مهارت لازم برای مداخله برای توانمندسازی زنان را دارند؟
مددکاران اجتماعی باید در این زمینه آموزشهای لازم را کسب کنند چون توانمندسازی فرآیندی زمانبر و نیاز به مددکاران اجتماعی پیگیر دارد. توانمندسازی یک ارزش محوری در مددکاری اجتماعی بهمنظور دستیابی به رفاه اجتماعی است چرا که بر تواناییها و فرصتهای افراد برای تصمیمگیری و مشارکت اجتماعی دارند، تمرکز دارد.
توانمندسازی فقط ارائه تسهیلات مالی نیست اعطای وام فقط بخشی از توانمندسازی است و باید به بخشهای دیگر آن بهای بیشتری داد؛ که متأسفانه سازمانهای حمایتی در استان بیشتر بر مستمری ماهیانه تأکید داشته و توانمندسازی را اعطای وام میدانند.
در این پروسه همه ادارات و سازمانهای که در استان فعال هستند، باید مشارکت داشته باشند. مدیران این ادارات هیچوقت خود را مبری از این ندانند که بیکاری در حیطه وظایف آنها نیست. بیکاری در استان ما از سالیان متمادی بوده و امروزه افزایش چشمگیری داشته است. تا جایی که زنان مجبور به امرارمعاش با حضور در میادین شهر شدهاند.
بخش اعظم فعالیت مردم لرستان کشاورزی است و اداره جهاد کشاورزی فقط به دادن سم و کود به کشاورزان اکتفا کرده است. اداره کار در شهرستانها که وظیفه خطیری در راستای حمایت از کارآفرینی باید ایفا کند در انزوا به سر میبرد. باز تأکید میکنم توانمندسازی فقط اعطای وام توسط سازمانهای حمایتی نیست. پولی که زنان سرپرست خانوار نداند آن را چگونه در جهت تأمین نیازهایشان خرج کنند، فقط و فقط باعث نیازمند شدن هرچه بیشتر آنان به همان سازمان میشود و دردی از آنان دوا نخواهد کرد، چه بسی در این روش نادرست، مقروض هم میشوند.
میلاد عجمیدلاور
دانشجوی مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران
دیدگاهها
لطفا مسولان پیگیر باشند چون این مسئله ،مسئله ی بسیار مهمیه
خب توازن حقوق وجود ندارد یکی مث من معلم ماهی ۱ میلیون و صد حقوق میگیرم یکیم سالی چندمیلیارد پول میگیرد
باید فکری کرد من خودم چند مدتی دنبال کار میگردم واقعا اوضاع مشیت خراب است مخصوصا قشر ما