گاه هر چقدر تلاش می‌کنید تا خود را سرگرم و دلگرم زندگی و کار نشان دهید، نمی‌شود و اینجاست که هوای قدم زدن در خیابان به سرتان می‌زند که البته بد هم نیست، اما به مرور این خواست شما عادتی می‌شود که نمی‌توانید از آن دل بکنید.
به جرات می‌توان «خیابان‌گردی» را یکی از آسیب‌های اجتماعی امروز شهر خرم‌آباد دانست که با فرا رسیدن فصل تابستان و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها تب و تاب آن بالا گرفته که مصداق آن را می‌توان به وفور در خیابان‌های پر رفت و آمد شهر از جمله خیابان «مطهری» و پرسه‌ زدن‌های بی هدف، مهمترین سرگرمی جوانان خرم‌آبادی«شهدا» مشاهده کرد؛ خیابان‌هایی که در ساعات پایانی روز جایی برای سوزن انداختن ندارند و با نگاهی گذرا می‌توان فهمید که بسیاری از جوانانی که در حال پرسه زدن در خیابان‌ها و پاساژها هستند، هدف مشخصی ندارند و فقط برای گذران وقت و قدم زدن با دوستان پا به خیابان گذاشته‌اند.
 این آسیب زمانی جدی‌تر می‌شود که می‌بینیم دامنه رقابت از دانشگاه‌ها، ورزشگاه‌ها و سایر مؤسسات به خیابان کشیده شده است به‌ طوری‌ که، «خیابان» به عرصه رقابت ماشین‌های چند صد میلیونی و مدها و آرایش‌ها و لباس‌های آن‌چنانی تبدیل شده است.
گویا همه در تلاش‌اند تا توانایی‌های خود را (از ثروت و زیبایی و ...) در خیابان به رخ یکدیگر بکشند. (در گذشته توانایی فیزیکی مورد رقابت بود که خوشبختانه امروز دیده نمی‌شود).
 اگر ساعتی پای درد دل این جوانان بنشینیم، همگی بیکاری و نبود تفریحات سالم را علت اصلی خیابان‌گردی می‌دانند و به‌درستی هم کسی که از صبح تا غروب مشغول کار و تلاش باشد، در پایان روز نایی برای پرسه زدن‌های بی‌هدف در خیابان ندارد.
مسئولین محترم ساماندهی اوقات فراغت جوانان هم با توجه به نبود زیرساخت برای اشتغال، به صورت غیر‌مستقیم رضایت خود را از این شغل جدید جوانان یعنی قدم زدن در خیابان ـ که خود منشأ بسیاری از جرم‌ها و آسیب‌های اجتماعی است ـ ابراز می‌کنند.
شکی در این نیست که خیابان‌گردی مادر بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است ولی راه‌حل آن نصیحت کردن و چاپ مقاله و کتاب و برگزاری جلسه نیست.
آیا وقت آن نرسیده که اگر در حل مشکل بیکاری عاجزیم، حداقل تفریح بهتری از خیابان‌گردی به جوانانمان پیشنهاد بدهیم؟
اگر جوان امروز محل تخلیه هیجانات خود را در کف خیابان می‌بیند مقصر نیست! خرم‌آباد به عنوان مرکز استان هنوز از داشتن یک شهربازی در حد متوسط محروم است. پیست کارتینگ، باشگاه بولینگ، پینت بال و ... که سرگرمی‌های ابتدایی جوانان شهرهای برخوردار است، برای جوانان ما آرزوست.
 مرکز استانی که افتخار مردمش فرهنگ و تمدنشان است حتی یک فرهنگسرا هم ندارد! کتابخانه مرکزی بعد از 15 سال، هنوز هم در دست احداث است!
آسان نگشته است بهنگ، ساز ما یک عمر گوشمال نصیحت کشیده‌ایم بوده است گوشهٔ دل خود در جهان خاک جایی که ما نفس به فراغت کشیده‌ایم صائب چو سرو و بید ز بی‌حاصلی مدام در باغ روزگار خجالت کشیده‌ایم.
 مهدی صارمیان
دبیر انجمن خانه فرهنگ و اندیشه خرم‌آباد