کلاً اگر دقت کرده باشید یکی از مشکلاتی که همواره در جامعه‌مان وجود داشته و دارد این است که اصولا نمی‌دانیم باید آب را کجا بریزیم. مثلاً همین یکی دو روز پیش "با هدف ایجاد هماهنگی و ارتقاء آمادگی بیشتر بین دستگاه‌ها در مواقع آتش‌سوزی" مانور اطفاء حریق در خرم‌آباد برگزار شد تا از آتش زهر چشم بگیریم و البته نشد؛ چون خلبان هلی‌کوپتری که آب از دریاچه کیو برداشته بود نمی‌دانست باید آب را بریزد کجا!
این در حالی است که رئیس دولت عدالت‌محورِ مهرورز چند سال پیش در یک سخنرانی عمومی به صراحت گفته بود که اصولاً باید آب را کجا بریزیم! بله؛ جایی که می‌سوزد!
حالا این پرسش پیش می‌آید که چرا خلبان نتوانست این کار را انجام بدهد؟ یعنی درست آب را بریزد جایی که می‌سوزد.
البته در موردش قضاوت نمی‌کنیم چون حدس می‌زنیم در حین انجام این عمل، دید مناسب نداشته و فقط قادر بوده حدس بزند در موقع عمل، مخزن آبش در چه موقعیتی بوده است.
پرسش دوم این است که اصولاً کجاها بیشتر می‌سوزد و به چه دلیل؟!
البته این‌جا مساله کمی پیچیده می‌شود، چون با طیفی از سوختگی‌ها مواجه می‌شویم که ممکن است آب همه‌ی درياها خاموش‌شان نکند. اصلاً بر اساس آنچه متخصصان امر می‌گویند، سوز برخی سوختگی‌ها تا پایان عمر از بین نمی‌رود، و تازه ریختن آب هم برای همه‌ی سوختگی‌ها مفید نیست.
برگردیم سر اصل سوختگی! ببخشید! اصل مساله؛ بر اساس گزارشات واصله، در مانور اطفاء حریق خرم‌آباد حجم نیروهای عمل کننده و تجهیزات به اندازه‌ای بالا بوده که خسارت‌های جبران‌ناپذیری به عرصه‌ی جنگلی محل مانور (منطقه‌ی جنگلی کلدر) وارد آمده که در مقایسه با خسارت ناشی از آتش‌سوزی، چشم‌گیر می‌باشد!
نکته‌ی جالب‌توجه دیگر، آسیب‌دیدن چند تن از نیروهای عمل‌کننده در این مانور است که از قرار به دلیل جدی گرفتن بیش از حد عملیات صورت گرفته است. البته مدیونید اگر به یاد شب‌های بَرَرِه و مانورشان بیفتید که آن‌جا هم مقابل دشمن فرضي با شکست مواجه شد!

کرم‌رضا تاج‌مهر