یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

مسلم است که انسان بیهوده آفریده نشده است و انسانی که بیهوده زندگی بگذراند معنای آفرینش را درک نکرده است.
محرم آمد مثل تمام سال‌هایی که غریبانه می‏‌آید و غریبانه‏‌تر از ما عبور می‏‌کند. ماجرایی که از سال‌های دور زنده مانده است تا بیانگر یک جریان انسان‏‌ساز عظیم باشد. درس‌هایی که باید به کار گرفته می‏‌شد تا یک جامعه متعالی و مترقی داشته باشیم اما افسوس که به جای استفاده و بهره کافی از درس محرم در بیش‌تر موارد از ظاهر آن عبور نکرده‌‏ایم و تنها به نمادها و نشانه‏‌ها بسنده کرده‌‏ایم.
باز هم محرم، باز هم شکافی میان مردم شهرم!محرم تنها برای سیاه پوشیدن نیست، تنها سینه زدن و گریه کردن نیست، تنها علم برداشتن نیست.
 همه این جریاناتی که اتفاق می‏‌افتد نشانه‏‌هایی هستند برای یادآوری جریانی که در آن آزادگی، وفاداری، بذل جان برای خدا، اتحاد و برادری و مسائل اساسی دیگر که قرار است اصل مسئله باشند. همه این‌ها باید زنده بماند تا ما برادرانه زندگی کردن را بیاموزیم و انسانیت مهم‌ترین رسم زندگی‌مان بشود اما ما درس‌های اصلی این  تاریخ زنده را گذاشته‌‏ایم و بر سر نمادها نزاع می‌‏کنیم ما هر روز از برادران دینی و هم‌زبان و هم کیش‌مان دورتر و دورتر می‏‌شویم تا عاقبت روزی می‏‌رسد که هر کس در خانه خودش عاشورا و محرم را تجربه کند!
یکی از دردهایی که سال‌هاست در محرم به جانم می‌زند بیش‌تر از غربت حسین، شکافی است که میان هم‌‏تبارانم وجود دارد. سال‌ها پیش وقتی موسم محرم می‏‌شد باید منتظر یک اتفاق می‏‌بودیم که در اثر برخورد هیات‌های مذهبی برخی محله‏‌ها اتفاق می‏افتاد. ترس از ایجاد این اتفاق و وقوع بحران ما را به آن‌جا کشاند که مردم محله‏‌ها را از هم جدا کنیم تا دیگر با هم برخوردی نداشته باشند و به مرور این فاصله باعث شد که هیات‌ها کوچک‌تر و کوچک‌تر شوند و حالا این جدایی‏‌ها به کوچه‌‏ها و خیابان‌ها کشیده شده است.
 این که هر خانه هر کوچه و هر خیابان به یاد امام حسین (ع) خیمه‌‏ای بر پا کند چیز بدی نیست اما بدی ماجرا آن است که این جدایی‌‏ها از سر خصومت و دشمنی و نابرادری‏‌ها باشد! مشکل وقتی است که  ما نمی‏‌توانیم در کنار هم سرباز امام حسین باشیم! ما سربازان پراکنده‏ای شده‌ایم که دشمنی میان سپاه خودمان بیش‌تر از دشمنی با سپاهیان دشمن است، همان حادثه‏‌ای که مظلومیت حسین و یارانش را چند برابر کرد و همان جریانی که تنهایی حسین را رقم زد.
از اولین روزهای بودن‌مان داریم چوب دشمنی‏‌های بی‏مورد و جدایی‏‌های بی‏دلیل مثل طایفه و قوم را می‏‌خوریم و دوباره بر سر بنا کردن شکل تازه‌‏ای از آن هستیم. حالا محله‏‌ها دارند محمل جدایی می‏‌شوند یعنی جدایی قومی وجود دارد اما در محدوده زمانی محرم این جدایی طایفه‏‌ای، جایش را به جدایی محله‏‌ای می‏‌سپارد و این دور باطل هی طولانی‌تر می‏‌شود تا جایی که ما را نسبت به هم و به سرنوشت مشترک‌مان بی‏‌تفاوت کند تا ندانیم که سرنوشت هر کدام از ما به فرد فرد مردم این شهر بستگی دارد.
 خیلی از شهرهای کشور آمده‏‌اند از فرصت بزرگی به نام محرم استفاده می‏‌کنند و اتحادشان را نشان می‌‏دهند و نمونه قدرتمندی از فرهنگ‌شان را به کل کشور عرضه می‏‌کنند تا یک ذهنیت مثبت در خاطر همه ایجاد کنند و به فرزندان‌شان یاد بدهند که به شهر و استان‌شان افتخار کنند چرا که در یک کار بزرگ شهره و نمونه شده‌‏اند. به عنوان نمونه سینه‏‌زنی معروف زنجانی‏‌ها که در کمال سادگی، پراست از شور، شعور، همدلی و اخلاص  تا جایی که باعث رونق صنعت توریسم در این شهر شده است و این یعنی ایجاد ذهنیت مثبت فرهنگی با استفاده از یک بستر مناسب مذهبی!
ما نیازمند کمی دور شدن از این همه هزار دستگی‏‌هاییم، ما نیازمند کمی یگانه شدن هستیم، نیازمندیم به این هستیم که در سپاه خودی بر علیه خودی‌ها نجنگیم و پشت و یاور سربازان ضعیف سپاه‌مان باشیم ما نباید از قلیل بودن سپاه‌مان بترسیم باید کیفیت جنگیدن‌مان در سایه ارزش‏‌های متعالی و بزرگ انسانی رنگ خدایی داشته باشد تا گرهی از کار گروهی برداریم، ما وقتی یاور تنهایی حسین می‏‌شویم که زلال شده باشیم، وقتی که در سپاه حسین باشیم نه برسپاه حسین!
آیا دل‌های این روزهای مردمان شهرهای ما درد مشترک محرم را درک می‏کند؟ آیا غم بی‌‏یاوری حسین را توانسته‌‏ایم با برادری‏‌های دینی‌مان تسکین دهیم؟ آیا به غیر از مرثیه و سیاه پوشیدن در شیوه زندگی‏‌های‌مان تغییری ایجاد کرده‌‏ایم؟
 برای حسینی بودن نه زور بازو نیاز است و نه هم محل‌ه‏ای بودن، برای حسینی بودن کمی  شور می‏‌خواهیم و کمی بیش‌تر اخلاص و یک‌رنگی!
 بیایید در سایه محرم بزرگ از تفریق‌‏های بی‏‌دلیل که آمده‌‏اند برای ذلیل و ناتوان کردن پیکر اجتماع ما، آمده‏‌اند تا یکی بودن‌مان برای کارهای بزرگ را بگیرند و در باورمان بگنجانند که ما شکست‌خوردگان همیشه‏‌ی تاریخیم، تنها برای یک‌بار بر خلاف حرکت همیشگی‏‌مان کمی جمع‌تر شویم و نگذاریم خودخواهی دیوانگان نام و نشان و دوست‌داران دشمنی بر فرهنگ‏‌سازی‌های بنیادین چیرگی یابد.
و در پایان به عنوان یک پیشنهاد از ذهنی ناپخته اما از سرصدق برای ایجاد یک‌دلی؛
مراسم عزاداری منظم، منسجم، در کمال سادگی و به دور از هر گونه چنددستگی با قدرت بازتاب خارج استانی در یک محل معین و مشخص که قابلیت اجتماعات عظیم عزاداران حسینی را داشته باشد جایی مثل سعيد مالگوچيبستر احیا شده و اصلاح شده رودخانه خرم‌‏آباد که در آن مراسم محرم بر پا گردد و در این مراسم ملاک شرکت و حضور ساکن بودن در این شهر باشد و دیگر هیچ امتیاز و ویژگی که نشان از جدایی باشد، نبینیم.
 
سعيد  مالگوچي
 
 
 

دیدگاه‌ها  

#1 مصطفی 1393-08-07 08:04
ممنون اقا سعید.ارزوی بسی دست نیافتنی اما شدنی با کمی از خود گزشتگی
نقل قول کردن
#2 زاگرس 1393-08-07 14:34
کاش میشدماهم مثل زنجانی هاوتبریزی هااین کاررامی کردیم یعنی همه دریک حسینیه وبرای یک هدف.
نقل قول کردن
#3 خوش طینت 1393-08-07 15:09
با سلام اتفاقا پیشنهاد خیلی خوبی است که شورای هیئات مذهبی و سایر دست اندرکاران که خود را خادمین امام حسین می دانند می توانند براحتی به آن جامه بپوشانند و مانند زنجان اعلام کنند تا همه مردم در ان جا جمع و نوحه خوانان به نوبت نوحه سرایی نمایند تا به قول نویسنده محترم ان موضوع هم عامل وحدت و هم سرمشقی برای ایندگان باشد.
نقل قول کردن
#4 حرف لرکانون وبلاگی ل 1393-08-07 16:37
سلام بر شما افسرمجازی جنگ نرم:
مطلب شما درسایت مرکزی کانون وبلاگ نویسان استان لرستان (حرف لر ) با ذکر منبع درج شد .
درصورت به روز رسانی لینک مطالب خود را برای ما ارسال نمایید.
منتظر ارسال مطالب ارزشمند شما و حضور سبز شما هستیم.
در پناه حق باشید...
التماس دعا....
لینک مطلب شما:
http://harfelor.ir/fa/news/1910/mohramm!/
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا