امروز در زندگی نوع بشر، بهداشت و سلامت دغدغه‌ای فراگیر، مهم و نقش‌آفرین است! وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران، امروز در میان سایر وزیران دولت، سر و گردنی فرازتر دارد این یعنی که در دولت تدبیر و امید، حوزه‌ی بهداشت و سلامت قراراست نمود بیشتری داشته باشد! هم‌چنان که در دولت‌های مهرورزی، وزیر مسکن نیز سر و گردنی از دیگر وزیران بالاتر داشت و در دولت اصلاحات وزیر فرهنگ نیز چنین بود!
نگاهی به وضعیت بهداشت و سلامت در لرستانحدود یک سال از حضور دکتر كورش ساکی، رییس محترم شبکه‌ی بهداشت، درمان و علوم پزشکی لرستان می‌گذرد. خوش نداریم دفتر نقد مدیران پیشین را بگشاییم اما بر این نکته تأکید می‌نماییم که از دست بی‌برنامگی‌ها، سیاست زدگی‌ها و پایین بودن سطح مدیریت‌ها، خدا می‌داند چه دست‌ها که بر آسمان نرفته بود!
وضعیت به شکلی پیش می‌رفت که مردم، از دکتر ساکی، انتظار کارستانی معجزه‌وار داشتند! با این‌ حال هنوز نمی‌توانیم بپذیریم که حضور دکتر ساکی در لرستان هیچ خیر و برکتی را به ارمغان نیاورده است اما باید اعتراف کنیم که این حضور کم‌رنگ تا کنون برای حوزه‌ی بهداشت و سلامت لرستان نمود خاصی نداشته است! نخبگان علوم پزشکی هنوز در حاشیه‌اند و دکتر ساکی انگار از لاک خود بیرون نیامده است و پیام دولت تدبیر و امید را درک ننموده است!
بهداشت عمومی مردم در روستا و شهر، وضعیت مناطق محروم، استخدام‌های بدون ضابطه‌ی مدیریت پیشین به سفارش یکی از نمایندگان، جریان زایمان دردمندانه‌ی زن کوه‎دشتی، سستی و مسوولیت‌ناپذیری شبکه‌ی بهداشت ویسیان و مرگ شهادت وار مرحوم صفر زاده معلم فداکار و... موضوعاتی هستند که ما را به واکاوی دراین‌باره ترغیب می‌کنند از همه بدتر کادرسازی در شبکه‌ی بهداشت است که مدیریت جدید به تمام و کمال، گوش خود را به برخی از نمایندگان سپرده است!
داوری درباره‌ی شبکه‌ی بهداشت مثل داوری در موضوع آموزش‌وپرورش است! چراکه بهداشت و سلامت مقوله‌ای عمومی است و خوب یا بد بودن آن را باید از مردم نظرخواهی کرد! مردم می‌بینند که مثلن در بیمارستان بزرگ شهید رحیمی خرم‌آباد سیستم سنتی نوبت‌دهی چه ازدحامی و چه قشقرقی راه انداخته است، مردم وضعیت بیمارستان شهرستان کوه‎دشت و الشتر را می‌بینند و داوری می‌کنند! و...
 امروزه سلامت جزء حقوق اوليه‌ی مردم كشورها به شمار می‌آید و اصولن توسعه‌یافتگی كشورها (توسعه ملي ND) را بر اساس معيارها و شاخص‌های بهداشتي می‌سنجند، مانند برخورداری از اصول (مراقبت‌های اولي بهداشتي PHC)، آموزش بهداشت و سبک و شیوه زندگي، (مرگ مادران به علت عوارض بارداري MMR)، (مرگ‌ومیر كودكان و نوزادان IMR)، پوشش كامل واكسيناسيون، میزان سطح پوشش و دسترسی خدمات بهداشتي درماني و ...
وزارت بهداشت و علوم پزشکی در حوزه سلامت دو وظيفه اصلي دارد: نخست (ارتقاء سلامت health promotion) و دودیگر (مديريت درمان disease management) و بسیار طبیعی است که وظيفه اول یعنی بالا بردن ضریب سلامت مردم، مهم‌تر و مقدم تراز دومی است!
تنگناها و چالش‌های كلي
 الف: برنامه‌های پیش‌بینی‌شده در حوزه سلامت بر اساس سند ملي توسعه‌ی بخش سلامت - برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگی كشور- کامل اجرا نشده‌اند و نمی‌شوند.
ب: ضعف ساختار پوشش بيمه همگاني وعدم وجود يك نظام واحد ارائه‌ی خدمات بیمه‌ای و درمانی.
 پ: شاخص (پرداخت هزينه از جيب مردم OOP) بسيار بالا است، بر اساس سند توسعه چهارم اين شاخص باید به كمتر از سي درصد برسد ولي درواقع اين رقم هم‌اکنون حدود٦٥درصد است و این سبب می‌شود تا بر مناطق محرومی مانند لرستان، فشار بر مردم دوچندان شود!
ت: توزيع سرانه سلامت در کشور، عادلانه و منطبق با تراكم جمعيتي نيست: برخي استان‌ها مانند يزد با جمعیت كمتر از نصف لرستان، بودجه وسرانه‌ی سلامت بسيار بالاتري داشته و دارند!
دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال‌های منتهي به 81 ازنظر معيارهاي پژوهشي در بین تمام دانشگاه‌های علوم پزشكي كشور (٤٠ دانشگاه) رتبه ٧ و در بین دانشگاه‌های هم تيپ رتبه اول بوده‌ایم! در معيارهاي سلامت و شاخص‌های بهداشت نيز رتبه خوبي (١٢تا١٤) داشته و از میانه‌ی جدول بهتر بوده‌ایم؛ اما... در نوبت‌های بعدي، بر اساس آمار منتشرشده از وزارت علوم پزشکی (منتهي به سال ٩٢) اين جایگاه به‌شدت پایی آمد و در بین ٣٠ دانشگاهي كه ارزيابي می‌شوند نام و جایگاهی از لرستان متأسفانه پیدا نیست! جالب اینجاست در ٨ سال گذشته، هیچ‌کس و هیچ مسئولي و هیچ نماینده‌ای نه مطالعه كرد، نه مطالبه كرد و نه حتي سؤالي فرمود!
مشكلات ملموس حوزه سلامت استان
1-افت محسوس شاخص‌های عملكردي آموزش، بهداشت و درمان!
2-پايين بودن شاخص تخت‌های بيمارستاني فعال استان، نسبت به ميانگين كشوري و فاصله چشمگير با استان‌های برخوردار و همچنین غيراستاندارد بودن تخت‌های بيمارستاني!
3-برخورد نامناسب با متخصصین و اعضای هيأت علمي بومي و نداشتن برنامه‌ی درست براي جذب متخصصین، این بی‌برنامگی خود باعث مهاجرت اين متخصصين و فوق تخصصان از استان لرستان به دیگر شهرهای کلان کشور شده است.
4-به‌کارگیری و جذب تعداد زیادی نيرو و کارمند بر اساس رابطه‌ی سياسي، فاميلي و آشنایان مسئولين وقت، كه بیشتر آنان كارايي مناسب برای بهداشت و سلامت ندارند! مدرکشان مرتبط با بهداشت و درمان نیست.
 5-انحصاري شدن برخي گروه‌های آموزشي و درمانی خاص كه متأسفانه به نيروهاي متخصص كارآمد و جوان‌تر اجازه‌ی ورود داده نمی‌شود تا مبادا در میزان درآمد مافيايي برخی‌ها خللي وارد آيد! هرچه زودتر لازم است اين تابوي انحصار فساد انگیز شكسته شود!
6-تعلل وعدم برنامه‌ریزی براي راه‌اندازی دوره‌های تخصصي و جذب دستيار تخصصي كه می‌تواند استان را ازنظر نيروي ماهرو متخصص بی‌نیاز كند (استان‌های ديگر كه زماني عقب‌تر از ما بودند هم‌اکنون از ما پيشي گرفته‌اند!).
7- نبود يك برنامه مشخص و راهبردی براي پايش و ارزشیابی مديران به‌گونه‌ای كه متأسفانه مديران ستادي و محیطی، خود را مصون از هرگونه پاسخ‎جویی و پاسخ‎گويي می‌دانسته و می‌دانند و این باعث ضعف بیش‌ازحد مديريت وافت کارکرد واحدها شده است!
تنگناها و چالش‌های و راه‌کارهای بهبود وضعیت بهداشت و سلامت در لرستان
با این مقدمه‌ی نه چندان طولانی در زیر جمع‌بندی دیدگاه‌های اعضای فرهیخته‌ی تالار مجازی اندیشه‌ی لرستان را خواهیم داشت:
1-با آمدن دولت تدبیر و امید پس از ماه‌ها کش‌وقوس کنشگران حوزه‌ی بهداشت و سلامت و البته با پادرمیانی کنشگران سیاسی و توافق ذی‌نفعان و ذی‌نفوذان استان- مشكل هميشگي و لاينحل اين منطقه! قرعه به نام آقاي دكتر ساكي افتاد!
2- دکتر ساکی انساني مؤمن، آرام و خونسرد هستند و دچار کنش‌های مقطعي و انگیزشی نمی‌شوند. سابقه رياست دانشگاه‌های علوم پزشكي «ايلام و اروميه» را دارند و نقل‌قول‌ها حاكي از کارکرد خوب ايشان در آن استان‌ها دارد.
3-پس از تغییر دولت، اميدها براي ايجاد نشاط و روحیه‌ی كار در عرصه‌ی بهداشت و درمان ايجاد شد چراكه کارکنان و پزشکان، ايشان را توانمند می‌دانستند؛ اما باگذشت بيش از يك گوش‌به‌زنگ، هنوز هیچ تغيير مثبتي ايجاد نشده است. هنوز مديران ضعيف دولت دکتر احمدی‌نژاد پابرجا هستند! نقل‌قول است كه ايشان خود را منتسب به کنشگران بهبود خواه نمی‌داند- و اصولن حتي برنامه‌ای مدون و استراتژيك (حتي براي مديران بجا مانده فعلي) براي حركت سازنده در حوزه سلامت ايجاد نشده است. بقيه‌ی حوزه ها-خصوصا درمان- و شبکه‌های شهرستان‌ها همچنان راكت وبي رمق هستند و دچار يأس و روزمرگی شده‌اند! خلاف شعار آغازین دكتر ساكي، مبني بر تأثیرناپذیری از دخالت‌ها و تصمیم‌گیری‌های خارج از دانشگاه‌ها، متأسفانه شاهد دخالت بیش‌ازحد برخي نمايندگان در چیدمان مدیریت‌های حوزه‌ی بهداشت و سلامت در سراسر استان هستيم!
انتخاب مدير شبكه بهداشت کوهدشت به اشاره و خواست نماينده‌ی آن شهر و بعدازاین انتخاب اصلح! قصه‌ی زايمان مادر كوهدشتي در دستشویی بيمارستان آن شهرستان، مرگ هم استاني پل‌دختری به علت نبود پادزهر عقرب در دنیای كنوني، بيشتر به تراژدي شبيه هستند! كم نيستند افراد و پزشکان خلاق كه توان مديريتي بالايي هم دارند ولي متأسفانه به روش‌ها و بهانه‌های مختلف، در حاشیه قرارگرفته‌اند و این فقط جفایی در حق اين مردم مظلوم و کم‌توقع است!
4-پزشکی ماهیتی دوگانه دارد از سویی امر بهداشت و سلامت از اعمال حاکمیت و امور اجتماعی و اخلاقی و مرتبط باجان و جسم آدمیان است. از سوی دیگر پزشکی و درمان یک تجارت و حرفه است و تجاری‌سازی آن در مواردی موجب ارتقای کیفیت خدمات و معالجه و درمان می‌شود. داروهای ارزان‌قیمت موجب صدمات جبران‌ناپذیر به بیمار می‌شود! دست‌مزد پایین پزشکان موجب پایین آمدن کیفیت درمان و معالجه می‌شود
5-پزشکی کاری است مانند سایر کارهای حرفه‌ای و محتاج سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است. بیمارستان‌های دولتی نمی‌توانند خدمات کافی بدهند. خصوصی‌سازی خود یک ظرفیت است که باید استفاده شود. هرچند باید اعتراف کرد که متأسفانه بخش خصوصی در لرستان موفق عمل‌نکرده است و بسیاری از واحدهای درمانی و بیمارستانی که توسط بخش خصوصی شروع‌شده یا هنوز تکمیل‌نشده و نیمه‌کاره رهاشده‌اند و یا بعضاً تعطیل‌شده‌اند! از طرفی نداری و کم دستی مردم خود عاملی است که مانع تجاری‌سازی درمان می‌شود. اگر زمینه سرمایه‌گذاری در استان فراهم باشد هیچ پزشک حاذقی استان را ترک نمی‌کند.
کلینیک‌های درمانی نسبتاً، هم کم هستند و هم کم تجهیرات هستند. در شهری مثل تهران، هر خیابانی یک کلینیک خصوصی دارد. برای مردم ما هنوز فرهنگ‌سازی نشده است که برای درمانشان پول خرج کنند بااین‌حال درآمد پزشک متخصص در لرستان از تهران بیشتر است؟! زیرمیزی هم یک پدیده است اگر تجاری‌سازی شود دیگر زیرمیزی لازم نیست. با تجاری‌سازی زیرمیزی پزشکان رومیزی می‌شود!
6- با توجه به سطح رفاه مردم دو مسئله‌ی مهم باید مدنظر قرار بگیرد! یکی بالا بودن هزینه فیزیوتراپی و رادیوتراپی و دیگری کمبود مراکز فیزیولوژی درانتان لرستان است.
7-نبود مرکز تخصصی زنان و درمان ناباوری از مشکلات دیگر استان است. با توجه به وضعیت معیشتی مردم، لازم است در این زمینه توجه جدی مبذول شود. از دیگر مشکلات حوزه‌ی بهداشت و درمان لرستان کمبود شدید نیرو است. اجرای طرح تحول سلامت باعث هجوم مردم به مراکز درمانی دولتی شد و به دلیل کاهش شدید نیرو، فشار کاری کارکنان و خستگی آن‌ها زیاد شده است و راندمان کاری پایین آمده است!
8-بهتر است مشکلات بهداشت و درمان را از همان نیروهای خط مقدم یعنی بهورزان عزیز -نیروهای گمنام - آغاز کنیم که در دورترین روستاهای لرستان و با سختی فراوان و بدون چشم‌داشت به خدمت‌رسانی مشغول‌اند اما متأسفانه دیده نمی‌شوند و حتی برای ادامه‌ی تحصیل محدودند و کسانی هم که مدارج علمی را طی کرده‌اند اعمال مدرک نمی‌شوند و این مصیبتی است نابخشودنی و... مزایای کارکنان اعم از کارانه، اضافه‌کار، حق مأموریت و... به‌موقع مناسب پرداخت نمی‌شود و قطعاً این عامل در دلسردی کارکنان تأثیر خواهد داشت!
9-متأسفانه شاهدیم برخی از پزشکان جایگاه خودشان را به‌عنوان دست خداوند برای شفا دادن بیماران به بوته فراموشی سپرده‌اند و به بیماران به‌عنوان ابزار کسب درآمد می‌نگرند. این «شی انگاری» انسان سبب شده است که وقت کمی برای بیماران اختصاص داده شود به‌ناچار بسیاری از تشخیص‌ها درست نیستند و پیامد چنین فرآیندی سلب اعتماد مردم از پزشکان لرستانی است تا جایی که مردم برای درمان هرگونه ناراحتی‌شان راهی تهران و دیگر کلان‌شهرهای کشورمی شوند! باکمال تأسف برخی از پزشکان نامدار استان لرستان در صنعت ساختمان حضور چشمگیرتری دارند تا بحث درمان!
بهتراست به پزشکان استان اعتمادسازی شود و این‌یک ضروری است. برخی پزشکان در استان هستند که در تهران هم یافت نمی‌شوند. برخی بیماری‌ها هستند در سرتاسر جهان طبق پروتکل‌های پزشکی درمان مشخصی دارند. بی‌اعتمادی به جامعه پزشکی استان موجب افت صنعت پزشکی می‌شود!
10 در اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: برخورداري از تأمین اجتماعي ازنظر بازنشستگي‌، بيكاري‌، پيري‌، ازکارافتادگی، بي‌سرپرستي‌، در راه‌ماندگي‌، حوادث و سوانح و نياز به خدمات بهداشتي و درماني و مراقبت‌های پزشکی به‌صورت بيمه و غيره حقي است همگاني‌ و دولت مكلّف است طبق قوانين از محل درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم‌، خدمات و حمایت‌های مالی فوق را براي يك‌يك افراد كشور تأمین كند. این یعنی در نظام شهروندی مقوله‌ی بهداشت به‌عنوان حقوق اساسی شناخته شده است به این حق توجهی نمی‌شود!
11-یکی از مواردی که شاید به چشم نمی‌آید و باعث گریز پزشکان متخصص از این شهر و دیار می‌شود نحوه‌ی محاسبه‌ی مالیات توسط کارشناسان امور مالیاتی خرم‌آباد است! پزشک متخصص سراغ داریم که سال 91 برایش 100 میلیون تومان مالیات محاسبه کرده‌اند آن‌وقت پزشک هم‌تراز ایشان در تهران و یا شهرهای دیگر این مقدار مالیات پرداخت نکرده است! یکی از عوامل انگیزشی برای نگهداشت پزشکان متخصص، حمایت‌های مالیاتی است و متأسفانه در اداره‌ی مالیات استان لرستان نگاه مثبتی به این قشر شرافتمند وجود نداشته و مالیات‌های سنگین و غیرقابل‌باوری برای آنان تشخیص می‌دهند. نکته دیگر این‌که ضریب علی الراس تعیین مالیات پزشکان در استان با ضریب پزشکان تهران یکسان است گر چه در این خصوص اداره مالیات به‌تنهایی مقصر نیست و متأسفانه سازمان نظام پزشکی در این امر کوتاهی کرده است!
12-افتتاح سمبلیک، سیاسی و چندباره‌ی طرح‌های درمانی بدون پشتوانه‌ی اعتباری مانند «بیمارستان شهید رحیمی خرم‌آباد لرستان» یکی دیگر از مشکلات بخش بهداشت و سلامت است. بحث مداخله سیاسیون در امور داخلی بهداشت و درمان و به‌ویژه عزل و نصب‌ها و چیدمان مدیریت‌ها همچنین دخالت‌های بی‌جا در سایر بخش‌ها به امری عادی در استان بدل شده است، هراندازه بخش خصوصی قوی‌تر شود زمینه این‌گونه دخالت‌ها به خودی خود کمترمی شود!
13-بیمار نوازی و برخورد علمی با بیماران در شهرستان‌های استان ردی و نشانه‌ای ندارد. در شهرستان‌های لرستان در برخی از بیمارستان‌ها، کارکنان مازاد هم دارند و به دلیل نداشتن تحصیلات دانشگاهی، هنوز برخورد درست و روشمند با بیماران و همراهانشان نمی‌دانند!
14-متولی بهداشت استان بر کارکرد «دندان‌پزشکان» کنترل و نظارت حرفه‌ای ندارد وخطرانتقال بیماری‌های «لاعلاج» مانند «ایدز» رو به افزایش است!
15-پسماندهای عفونی و پزشکی خصوصن در بیمارستان‌های دولتی به شکل اصولی و علمی دفع نمی‌شوند!
16-وضعیت خدمات‌رسانی مراکز درمانی، اصلن و ابداً متناسب با نیاز جامعه و در مواردی متناسب با شان مردم نیست! به‌عنوان مثال از شیوه‌ی نوبت دهی! حجمی از نارضایتی عمومی به رسانه‌ها منتقل شده است! روسای برخی از بیمارستان‌ها به‌ویژه در ایام تعطیل و بالاخص شب‌ها، نظارت مستقیم در کار خدمت‌رسانی و خدمت‌دهی به مردم ندارند! مدیران برخی از بیمارستان‌ها حتی از تعداد کارکنان و پرستاران خود بی‌خبرند!
مراکز بهداشتی درمانی روستایی فاقد هرگونه امکانات اولیه هستند و بیشتر روستاییان مجبورند به پزشکان شهر مراجعه کنند! این مراکز درمانی در روستاها هم فراگیر نیستند و چند روستا یک مرکز دارند و هم پزشکان آن، شبانه‌روز مستقر نیستند و آمبولانس هم ندارند!
16-رسانه‌ی ملی در لرستان درباره‌ی بهداشت و درمان و سلامت برنامه‌سازی مؤثری ندارد!
17-یکی از مهم‌ترین مشکلات این است که مردم با سیستم نظارتی و ساختار، سازمان نظام پزشکی آشنایی ندارند و از حقوق خود نیز دراین‌باره خبر ندارند. آشنایی جامعه‌ی وکالت و قضاوت با قصورهای پزشکی و حمایت از بزه‌دیدگان پزشکی هم جای کار و بررسی دارد. حقوق پزشکی امروزه شاخه‌ی علمی مستقلی شده است. استانداردهای پزشکی و قوانین و اصول و قواعد حاکم بر پزشکی در درجه‌ی اول برای پزشکان ضرورت دارد تا تکالیف خود را در قبال بیمار بدانند. در درجه دوم حمایت قضایی از بزه دیدگان علاوه بر احقاق حق فردی موجب ارتقای سطح مواظبت و درمان بهتر و دقیق‌تر می‌شود!
شما تصور کنید در برخی از مراکز درمانی اطلاعیه‌هایی نصب‌شده و در آن همراهان بیمار را تهدید به شلاق و زندان نموده‌اند. با این وضعیت آیا بیمار و همراه آن شرایط روحی مناسبی خواهند داشت؟ بهتر نیست ما خدماتمان را ارتقا دهیم تا همراه بیمار به ما اعتماد کند و آرامش خود را حفظ نماید؟!
از یک‌سو دستگاه نظارتی و نظام پزشکی و اسناد پزشکی، متأسفانه به هر دلیل لااقل در سالیان اخیر! وظایف خود را به شکلی درست انجام نمی‌دهند و از سویی دیگر در قوانین ضعف هست و اصلاح نگاه قانون‌گذار به تعدیات پزشکان از قصور به تقصیر خصوصا آنگاه‌که تخطی پزشک محرز گردد! قصور پزشکی منجر به فوت، گاهی قتل نفس است! یکی از معضلات این حوزه پدیده «پزشک سالاری» است به‌نحوی‌که تقریباً می‌توان گفت طبقه پزشکان در این مملکت تنها طبقه‌ای هستند که برای قصوراتشان مورد مجازات واقع نمی‌شوند و به‌نوعی از هفت‌دولت آزاد هستند!
 18- یکی از ملاک‌های توسعه‌ی پزشکی، شمار تخت بیمارستان‌ها نسبت به جمعیت منطقه است، آیا تخت‌های بیمارستانی از کفایت لازم در لرستان برخوردار هستند؟ و موجودی تخت‌ها چه میزان با استانداردها فاصله‌دارند؟ این پرسشی است که مدیران باید پاسخگوی آن باشند، چون ظاهر امر نشان از وضعیت مطلوب نمی‌دهد!
 به‌عنوان نمونه می‌توانیم به وضعیت بخش «آی سی یو» بیمارستان «شهدای عشایر» اشاره کنیم در «آی سی یو» این بیمارستان که مشتمل بر اتاق‌های کوچک و غیر استاندار است تعداد بسیار زیادی تخت وجود دارد که انسان حیرت می‌کند که چگونه این همه بیمار در وضعیت بحرانی٬ در کنار هم جا داده‌شده‌اند! و اصلن چگونه ممکن است در این شرایط خدمات مناسبی به این بیماران داده شود؟ بیمارستان شهدای عشایر کلکسیونی از تمام رنج‌نامه‌های بیماران لرستانی است!
19-یکی دیگر از معضلات حوزه‌ی بهداشت و سلامت؛ بی‌توجهی بیش از حد به اورژانس 115 است. در این بخش علاوه بر کمبود شدید نیرو، با کمبود دارو، فرسودگی آمبولانس‌ها، وجود پایگاه‌های جاده‌ای که ساختمان ندارند و کارکنان درون کانکس زندگی می‌کنند مواجه هستیم. پیشنهاد می‌شود مسوولین محترم برای فهمیدن نارسایی‌های این بخش، از پایگاه‌های اورژانس جاده‌ای بازدید به عمل‌آورند!
20- از مشکلات اساسی و بسیار جدی، ضعف آموزشی در دانشگاه و دانشکده‌های علوم پزشکی استان است متأسفانه علم برخی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روز و آپدیت نیست و این باعث تربیت نیروهای ضعیف می‌شود. گزارش شده که در درس cpr (احیای قلبی ریوی) که اهمیتش بر کسی پوشیده نیست علم استاد، مال 15 سال پیش است و مطالبی که بر اساس دستورالعمل انجمن قلب آمریکا 15 سال از ابطالشان گذشته است به دانشجویان تجویز می‌شود!
21-در بحث بهداشت چالش‌ها و مشکلات اساسی زیادی‌ در شهرهای استان وجود دارد. برای مثال: زباله گردی، نبود نظارت و برخورد جدی با صاحبان صنوفی که با سلامت مردم در ارتباط هستند. افزایش ماست‌بندی‌ها، بی‌توجهی به بهداشت مراکز تفریحی و حتی سالن‌های غذاخوری، نبود برنامه‌های همگانی و عمومی برای دور کردن مردم از عادت‌های غذایی نامناسب با توجه به مصرف بالای قند، گوشت، نوشابه‌های گازدار، نداشتن نظارت درست بر تزریقاتی‌ها، نبود نظارت کم بر داروخانه‌ها، نداشتن نظارت کافی اداره‌ی بهداشت بر آرایشگاه‌ها و رستوران‌ها و فست فودها، دریکی از فست فودهای اطراف میدان کیو صاحب مغازه، دختربچه‌ی خودش را برای تهیه اسنک و ... به کارگرفته بود که بهداشت آن رعایت نمی‌شد. آیا نباید این کودک کارت سلامت از اداره‌ی بهداشت داشته باشد؟ ضعف شدید در حوزه نظارت بر مغازه‌ها و سوپرمارکت‌ها وجود دارد! همین‌الان دوغ‌های محلی در دبه‌های غیراستاندارد و بدون تاریخ تولید و انقضا و بدون تأییدیه‌ی بهداشت در بازار و به‌طور کاملن آشکاری به فروش می‌رسند! درحالی‌که لبنیات ناسالم از عوامل اصلی انتقال بیماری ازجمله تب مالت به انسان است.
 از دیگر نمونه‌های نارسایی، نبود نظارت متولیان بهداشت لرستان بر وجود سگ‌های ولگرد در آخر شب و پرسه زدن آن‌ها و زوزه کشیدن‌هایشان در خیابان‌های شهراست که منبع بیماری‌ها و آلودگی‌ها هستند.
22-با توجه به شیوع گسترده‌ی سرطان در لرستان وجود یک بیمارستان تخصصی جهت مداوا و بستری بیماران سرطانی لازم به نظر می‌رسد. کمبود مراکز درمانی با امکانات به‌روز و مدرن پزشکی به‌ویژه در بخش شیمی‌درمانی از دیگر مشکلات استان می‌باشد، حال که دولت توان و امکان لازم را برای ایجاد این‌گونه مراکز ندارد حداقل با پرداخت تسهیلات ارزان‌قیمت و وام‌های کم‌بهره، بخش خصوصی را در ایجاد این بستر موردحمایت قرار دهد. در همین راستا باید دانست که محیط جغرافیایی لرستان طوری است که تعداد بی‌شماری از مردم از بیماری تیرویید رنج می‌برند ولی حتی یک درمانگاه تخصصی غدد در لرستان وجود ندارد!
23- یکی از مهم‌ترین مشکلات بهداشت عمومی لرستان، نبود همکاری سیستماتیک بخش‌های مختلف از قبیل ورزش و جوانان، استانداری، شهرداری‌ها، آب و فاضلاب، بنیاد مسکن، نیروهای مسلح، آموزش‌وپرورش، صداوسیما، دانشگاه‌ها و... می‌باشد! نبود این همکاری و هم‌آهنگی با بخش متولی بهداشت یک آسیب جدی است! چراکه به‌صرف وجود اداره‌ای به نام «اداره‌ی‌ کار و رفاه اجتماعی»، هرگز از سایر دستگاه‌های اداری در برابر پدیده‌ی بی‌کاری سلب مسئولیت نمی‌شود!
24-برپایی سمینارهای استانی به‌منظور ارتقای سطح دانش عمومی و تخصصی پزشکان و مردم در حوزه‌های اخلاق پزشکی، فقه پزشکی، ابعاد سوگندنامه پزشکی، حقوق پزشکان و حقوق بیماران، می‌تواند کارآمد باشد.
25-یکی از بهترین ابزار بررسی وضعیت بهداشت و درمان در استان لرستان ارائه آمار مقایسه‌ای با سایر نقاط کشور است، در آن آمار به‌خوبی سطح و جایگاه لرستان مشخص خواهد شد و آنگاه خدمت یا خیانت مدیران بهداشتی قابل‌اثبات‌تر می‌شود!
26-توجه به پزشکی سنتی به‌عنوان مکمل دانش پزشکی خیلی خوب است؛ ولی مردم لرستان گاهی مراجعه به روش‌های سنتی را بر روش‌های علمی ترجیح می‌دهند و زمانی نزد پزشک متخصص می‌آیند که کار از کار گذشته است.
 بهتراست دراین‌باره فرهنگ‌سازی شود چراکه دانش پزشکی به‌عنوان یک علم تجربی و فنی، دستاورد جامعه بشری مدرن است این دانش باید عمومی شود. در همین راستا باید گفت راه‌کارهای بهره‌وری از درمان گیاهی و طب سنتی و... را بهتر از گذشته باید تدوین کنیم امروزه این حوزه از دانش در دنیا، دارای کرسی می‌باشد.
27-طرح تحول سلامت در استان‌های کمتر برخوردار مانند لرستان که ازنظر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی بسیار ضعیف است در درازمدت ازنظر حفظ پزشکان و سرمایه‌گذاری آن‌ها در بخش سلامت استان ممکن است تأثیرات نامطلوبی داشته باشد. این موضوع بسیار حائز اهمیت بوده و از الآن باید موردمطالعه و نقد و بررسی قرار گیرد.
28-فرهنگ‌سازی درباره شیوه‌ی استفاده از دارو و اصلاح فرهنگ غلط اجتماعی در مواجهه با پزشکان در این دوره‌ی که به‌سادگی مردم می‌توانند باورمند شوند و نگاه خود را اصلاح کنند چرا باید تجویز داروی زیاد مساوی با تشخیص درست پزشک تلقی می‌شود! تنها فوق تخصص ... در غرب کشور و در خرم‌آباد طبابت می‌کند! نقل می‌کنند که دراین‌باره گفته است: وقتی داروی زیاد برای بیماران نمی‌نویسم به من توهین می‌کند! در همین راستا گفته می‌شود بسیاری از بیماران همان‌طور که داروی زیاد می‌خواهند! بعضن پزشک را وادار به نوشتن آزمایش و دیگر خدمات پاراکلینیک می‌کنند که برای نظام سلامت و بیمه‌ها هزینه‌بر می‌باشد!
29-آموزش بهداشت یکی از روش‌های ترویج و مراعات آن است به همین دلیل درروستاها برای چگونگی جمع‌آوری و دفع و دفن زباله‌ها و فاضلاب‌ها نیاز به آموزش الگویی و عملی کارشناسان مربوطه با حمایت کارگزاران فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها و دهداران احساس می‌شود! حتی لازم است مکان‌ها و محل‌های دفع و جمع‌آوری زباله تعیین و به‌طور مکرر شیوه‌ی دفن زباله‌ها به مردم آموزش داده شود. استفاده از دستگاه پستیک تانک برای روستاهایی که حفر چاه به دلیل نزدیکی عمق آب میسر نیست یک ضرورت است! چراکه بسیاری از روستاهای استان در نزدیک سرچشمه‌ی آب‌ها قرار دارند این مخزن باعث می‌شود پساب‌های غیر مضر بیرون رود و لجن ته‌نشین شود!
در شهرها نیز باید این نکته را یادآور شویم که آتش زدن برگ‌ها در سطح شهر، آلودگی زیست‌محیطی ایجاد می‌کند. درصورتی‌که با جمع‌کردن آن‌ها می‌توان خاک‌برگ تهیه کرد و برای شهرداری‌ها منبع درآمد خوبی هم به‌حساب آید!
30-آمدن دکتر ساکی، امید زیادی برای تحول و تغییر ساختاری ایجادشده بود، متأسفانه با گذشت زمان، این امید به یاس تبدیل‌شده است، چرا که بااینکه ایشان بسیار زیبا و قشنگ حرف می‌زنند اما زیبا عمل نمی‌کنند. بسیاری از مدیران ناکارآمد قبل در اين مجموعه، همچنان بر سر میز مدیریت خود حضور دارند، معدود تغییراتی را هم که انجام داده‌اند به‌زعم و اعتراف اغلب کارکنان علوم پزشکی یا بعضاً ضعیف‌تر از افراد قبلی‌اند و یا به آن‌ها اجازه‌ی تغییر نمی‌دهند! امروز با تأسف باید اعتراف کنیم که علوم پزشکی لرستان در بسیاری از بخش‌هایی که به‌صورت تیپ‌بندی در کشور سنجیده و مورد ارزیابی قرار می‌گیرند، در تیپ‌های پایین قرار دارند! به‌عنوان‌مثال در بخش تحقیقات، لرستان پیش ازاین تیپ دو بوده است ولی با تنزل درجه و رتبه مواجهه شده و به تیپ سه افت کرده است. اعتراف دیگر این‌که دانشگاه علوم پزشکی لرستان پس از مدیریت دکتر توفیقی سیری رو به قهقرا یافت!

تنظیم: علی  گودرزیان (ع - پایدار)
 
باسپاس و تشکر از اعضای «تالارمجازی اندیشه‌ی لرستان» LINE  شركت كننده در بحث به‌ویژه: چراغي، رضایی، آزادبخت، اسدی، نیازی، مقسمی، نظرپور، زیدی‌نژاد، نعمتی، کنعانی، ساکی، مهری، رامین، عینی، والی‌زاده، بیرانوند، ایرانی، برادران ملکی، سپهوند، رومی‌پور، عادلی، مصطفوی، خورشیدی، برادران گودرزی، شاهرخی، نادری، طاهرنیا، عاله‌پور، ابراهیمی، فراشی، گودرزیان و حاصلی.

توضيح: اين نوشتار و نقد به منظور كمك به ادارات لرستان بدون هيچ گونه غرض و ديدگاه سياسي صورت مي‌پذيرد و اميد است با طرح اين مباحث در رسانه‌ها، كمكي به مديران محترم و كاركنان دستگاه‌هاي مربوطه شود. لذا اميدواريم به جاي رنجيدگي، به برخي از مباحث مطروحه توجه شده و جهت رفع آن‌ها؛ اقدام عاجل صورت گيرد.
گروه تالار انديشه لرستان هر هفته يك بار يك ارزيابي يك موضوع و نهاد را مورد بررسي قرار مي‌دهد و در هفته اينده برآيند كاري اداره آب و فاضلاب شهري مورد بحث شركت كنندگان كه همه لرستاني هستند، قرار خواهد گرفت.
با آرزوي موفقيت براي تمامي خدمت‌گزاران نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران