1- حدودِ 50 سال است که در ایران به بنزین یارانه تعلق می‌گیرد و این فراورده‌ی نفتی هیچ‌گاه به قیمتِ واقعی عرضه نشده و بعضاً در مقاطعی هم به صورتِ دو نرخی عرضه شده است. در آبان‌ماه سال جاری نیز مجدداً شاهد سهمیه‌بندی و اعمال سیاستِ دو نرخی بنزین بودیم. سیاستی که البته بی‌هزینه نبود و تبعاتِ اجتماعی و سیاسی زیادی نیز به همراه داشت. ماجرا از آن‌جایی شروع شد که مصرف بنزین در آبان به بالاترین میزان خود (حدود 100 میلیون لیتر در روز) رسید که فراتر از توان تولید پالایشگاه‌های داخلی بود و در صورت مصرف بیش‌تر، می‌بایست دولت به فکر وارداتِ بنزین باشد.
وارداتی که در شرایط کنونی راحت نبوده و با توجه به تحریم‌ها و هم‌چنین نرخِ دلارِ آزاد، هزینه‌ی سنگینی را بر روی دست دولت می‌گذاشت. هم‌چنین طبق گزارش‌های مسئولان؛ بین 20 تا 40 میلیون لیتر بنزین (از این 100 میلیون لیتر)، به صورت قاچاق از کشور خارج می‌شد، چرا که ما به تفاوت قیمتِ بنزین داخل و خارج بسیار زیاد (حدود 10 هزار تومان) بود! لذا دولت ناگزیر از اجرای یک سناریو بود. البته سناریوی دولت به‌خاطر پنهان‌کاری و عدمِ اقنای افکار عمومی با تبعاتِ زیادی همراه شد.
2- طبق تصمیم دولت مقرر شد که به هر خودروی شخصی در هر ماه 60 لیتر بنزین 1500 تومانی تعلق گرفته و مازاد بر این مصرف، بنزین 3000 تومانی به صورت نامحدود در اختیار مصرف‌کنندگان قرار گیرد. سناریوی ذکر شده صرفاً ناظر بر خودروهای شخصی بنزینی است. می‌توان آن را به سایر خودروها نیز تعمیم داد.
3-گزارش‌های مسئولان نشان می‌دهد که با سهمیه‌بندی بنزین طی 2 ماه گذشته، حدود 20 میلیون لیتر صرفه‌جویی در مصرف بنزین صورت گرفته‌است. با وجود این گام مثبت، اما واقعیت این است که نرخ بنزین لیتری 3000 تومانی نیز تفاوتِ فاحشی با قیمتِ فوبِ خلیج‌فارس (که بین 9 تا 11 هزار تومان است) دارد و همین تفاوتِ فاحش می‌تواند انگیزه‌ای برای ادامه‌ی قاچاق باشد. مسلماً قاچاق نسبت به زمانی که بنزین لیتری 1000 تومان بوده است محدودتر شده، اما با نرخ 3000 تومان نیز کماکان ادامه دارد.
از نظر کارشناسی برای از بین بردن قاچاقِ بنزین، باید تفاوت قیمت این کالا در داخل و خارج، چنان به هم نزدیک شود که کسی از دلالی بنزین ذی‌نفع نشود! یعنی مثلاً قیمت بنزین در ایران به حدود 6 هزار تومان برسد تا با محاسبه هزینه‌های حمل و نقل، دلالان و قاچاقچیان بنزین نتوانند از قاچاق آن سودی به دست بیاورند. با این تفاسیر، برای بنزین در سال آینده چه باید کرد؟ آیا باید دوباره قیمت آن را افزایش داد؟ آیا جامعه کشش افزایش قیمتی دوباره را دارد؟ و سوال‌های بسیار دیگر. لذا با توجه به حساسیت‌های موجود در مورد بنزین، باید تمام جوانب را در نظر گرفت.
4-نگارنده پیشنهاد می‌کند برای سال آینده؛ 100 لیتر بنزین 1500 تومانی، 150 لیتر بنزین 3000 تومانی و مازاد بر این مصرف در ماه (بالای 250 لیتر)، قیمت بنزین لیتری 6000 تومان تعیین گردد.
5-اولاً مزیت این سناریو این است که قابلیت اجرایی دارد و اجرای آن به سازوکار جدیدی نیاز ندارد؛ یعنی اولین حُسن آن عملیاتی بودن آن است. دوم، به طبقات کم‌مصرف و ضعیف، فشاری وارد نمی‌کند. حتا 100 لیتر بنزین 1500 تومانی (به‌جای 60 لیتر)، به نفع آن‌هاست. طبقات پر مصرف یعنی طبقه‌ای که بالای 250 لیتر در ماه مصرف دارد نیز به صرفه‌جویی بیش‌تر تشویق می‌شود. هم‌چنین قاچاق‌های کلان و سازمان یافته بنزین را نیز به شدّت کاهش می‌دهد! صدالبته که این سناریو نیز با نقص‌های همراه است؛ اما نقص‌های آن را می‌توان با در نظر گرفتن تمهیدات خاصی برطرف کرد. مثلاً اگر سهمیه بنزین تاکسی‌ها را بر اساس کیلومتر فعالیت آن‌ها لحاظ کنیم، شرایط سوءاستفاده از سهمیه‌های بالا نیز از بین می‌رود.
6-بدون شک این سناریو نیز در مدت‌زمان محدودی کاربرد خواهد داشت، چرا که بر اساس مبانی علمِ اقتصاد هرگونه سیاست چند نرخی مردود است و اگر به هر دلیلی این سیاست پذیرفته شد باید محدودیتِ زمانی و موضوعیت داشته باشد. لذا این تصمیمِ نیز نباید خیلی طولانی شود و هرچه زودتر باید به فکر اصلاحِ ریشه‌ای موضوع «یارانه‌ی بنزین» بود!
 



  مصطفی شکری / کارشناس مسائل اقتصادی