اگر چه همواره مقوله‌ی سواد رسانه‌ای را در کشور مورد تاکید قرار داده‌ایم و حتی برایش کتاب درسی هم تألیف کرده‌ایم، ولی همیشه به عنوان یک سواد فانتزی از آن یاد کرده‌ایم که خیلی به ‌ضرورتش آگاه نبوده‌ایم.
کرونا باعث شد که برای اولین بار مقوله‌ی سواد رسانه‌ای را به عنوان یک نیاز که می‌تواند جان انسان‌ها و آن ‌هم در حجم گسترده، یعنی جان یک جامعه را نجات دهد به ضرورتش پی ببریم.
 سواد رسانه‌ای آن‌قدر مهم شده است که اگر افراد جامعه و مسئولان از آن کم‌بهره یا بی‌بهره باشند، ممکن است جان هزاران انسان به خطر بیفتد و برای اولین بار می‌تواند نقطه عطفی باشد برای اهمیت دادن و فراگیری سواد رسانه‌ای!

در این برهه و در این بحران، می‌توان سواد رسانه‌ای را در ۲ سطح بررسی کرد:

 اول، سواد رسانه‌ای مردم است؛ منابع اطلاعاتی و رسانه‌ای فراوانی وجود دارد که حجم انبوهی از اطلاعات صحیح و کذب را به افراد می‌دهند. در این بلبشوی اطلاعاتی و رسانه‌ای، از تجویز عنبرنسا و روغن بنفشه گرفته تا خوردن انواع ویتامین‌ها برای درامان ماندن از کرونا در رسانه‌های مختلف منتشر می‌شود. مردم اگر سواد رسانه‌ای داشته باشند، باید متوجه شوند که کدام یک از این رسانه‌ها درست می‌گویند و ادعای آن‌ها مبنای علمی دارد و یا سلیقه‌ای و برای کسب درآمد و یا باهدف تخریب و پاشیدن بذر ناامیدی در جامعه اقدام به پخش کلیپ‌های مختلف می‌کنند.
این روزها، صدا‌ها و فیلم‌های زیادی را در فضای مجازی شاهد هستیم که عمدتاً با هدف ایجاد استرس و اضطراب در جامعه تولید می‌شوند که خوشبختانه، هر روز دست‌های پشت پرده‌ی این بی‌اخلاقی‌های رسانه‌‌های معاند یکی پس از دیگری رو می‌شود ولی متأسفانه عده‌ی زیادی از کاربران نیز به دلیل نداشتن سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی بدون در نظر گرفتن منبع و نیت منتشرکنندگان، اقدام به نشر می‌کنند که ناخواسته در افزایش فضای التهاب و تردید مشارکت می‌کنند.
باید در نظر داشت که اطمینان به رسانه‌های معتبر و رسمی، بیانگر سطح سواد رسانه‌ای آن جامعه است.
 
و اما سطح دیگر در مورد سواد رسانه‌ای، سطح سواد مسئولان است.
 متأسفانه این روزها، عدم آشنایی کافی برخی از مسئولان، مشاوران ‌رسانه‌ای و روابط عمومی‌ها به سواد رسانه‌ای و اساساً نداشتن استراتژی رسانه‌ای کاملاً مشهود است.
 خیلی مهم است که در شرایط حال، استراتژی رسانه‌ای ترویجی داشته باشیم یا اطلاع‌ رسانه‌ای صفر و یا استراتژی تحکمی و تهدیدی!
 اینکه امروز جان هزاران انسان در خطر است، باعث می‌شود بپذیریم که رسانه‌های رسمی ما می‌بایست از استراتژی رسانه‌ای تحکمی و حتی تهدیدی استفاده کنند. این در حالی است که متأسفانه در این زمینه نیز همچون سایر برنامه‌ریزی‌ها، اختلاف‌نظر و عملکرد وجود دارد.
 به ستاد مدیریت بیماری کرونا در لرستان که مسئولیت اطلاع‌رسانی آن به اداره‌ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرده شده است، نقدهای زیادی وارد است. رسانه این ستاد هنوز نتوانسته است استراتژی رسانه‌ای خود را بیاید و از تکنیک‌ها و ابزارهای رسانه‌ای برای متقاعدسازی مردم بهره ببرد.
 از طرفی سیستم اطلاع‌رسانی استانداری هم که هنوز درگیر ارزش خبری «شهرت» است، نتوانسته‌ است استراتژی رسانه‌ای متناسب با شرایط استان در پیش بگیرد و مردم را آن‌گونه که لازم است نسبت به موضوع حساس نماید که یک خطر بزرگ در انتظار آن‌هاست.
برخی از رسانه‌های ما هنوز کرونا را به عنوان یک تهدید نمی‌شناسند و از ابتدا طوری اطلاع‌رسانی کردند که انگار خطر جدی نیست و همین تفکر باعث شده است که خیلی از افراد جامعه‌ی ما هم روی این مسئله حساس نباشند؛ یعنی نتوانستند با یک استراتژی هماهنگ و حساب‌شده، یک سطحی از حساسیت را در جامعه به وجود بیاورند که مردم، کرونا را به عنوان یک تهدید برای سلامت جامعه و جان خودشان بشناسند و برای مقابله با آن با رسانه‌ها همراه باشند.
متاسفانه به این دو سطح رسانه‌ای عمل نکرده‌ایم و جامعه هم به دو دسته تقسیم شده‌اند: کسانی که جدی می‌گیرند و منابع رسانه‌ای علمی و معتبر را برگزیده‌اند و دسته‌ی دیگر هم کسانی که رعایت نمی‌کنند.
طبیعتاً مقابله با کرونا مستلزم هماهنگی بیشتر مردم و داشتن استراتژی رسانه‌ای است که با توجه به سیر صعودی این ویروس، در نحوه‌ی اطلاع‌رسانی می‌بایست تجدیدنظر جدی کرد.
 
امین جعفری- کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه

پایگاه خبری یافته

کرونا و جامعه سردرگم


توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش فرهنگی آن‌ها است.