مهر سال 1374 بود، روزهای نخست ورود به دانشگاه، میز جلویِ کلاس نشسته بودم؛ وارد کلاس شد، همه دانشجویان به احترامش بلند شدند؛ خوشتیپ، باوقار، باکلاس و به قول معروف نجیب و جنتلمن بود.
بهرسم مألوف، ابتدا نام خدا و سپس اسم خود و رشته تحصیلیاش را روی تابلو مینوشت؛دکتر پرویز علوی دکترای علوم سیاسی»
در نخستین برخورد و در جلسه اول کلاس و آشنایی، جمله معروفی را گفت که با وجود گذشت حدود 24 سال از آن موقع، هیچوقت فراموش نمیکنم؛ دکتر خطاب به دانشجویان ترم اول رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان که نگارنده نیز یکی از آنها بودم، گفت: «اگه اومدید وزیرامورخارجه بشید برگردید و عمر خودتون رو تلف نکنید!»
برای هر کدام از ما دانشجویان ترم اولی که به حُکم جوانی و جویای نام بودن، سودای وزیر و وکیل و دیپلمات شدن و... در سر داشتیم، این گفتهی دکتر علوی مثل آبی بود که بر سراب آرزوها و رؤیاهایمان ریخته شد، همه بهتزده به هم دیگر نگاه میکردیم.
در عین حال اما متوجه بودم که این مطلب استاد، بیانگر واقعیت آن روز و امروز جامعه دانشگاهی و نظام اداری ایران است؛ دکتر راست میگفت؛ در آن سالها وزیرامورخارجه کشورمان پزشک متخصص اطفال بود! دکتر علیاکبر ولایتی 16 سال پیاپی و در 4 کابینه مسئولیت خطیر وزارتخانه مهم و راهبردی امور خارجه ایران را بر عهده داشت.
در سالهای دانشآموختگی و فارغالتحصیلی نیز بیشتر پی به صدق گفتار، پندها و رهنمونهای این استاد فرهیخته بردم.
دکتر علوی که اصالتآ بروجردی و در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در دبیرستانهای خرمآباد و بروجرد نیز تدریس کرده بود، از جمله استادانی بود که همیشه و در همه حال پشتیبان و محل رجوع دانشجویان بود؛ بچههای لرستان نیز به او علاقه و دلبستگی خاصی داشتند.
واکاوی و تحلیل تشکلها، احزاب و جریانهای سیاسی کشور را نخستین بار از زبان این استاد فرهیخته فرا گرفتم؛ استاد جمله مشهور دیگری نیز داشت و با توجه به تحلیل رفتاری و روانشناختی ایرانیها میگفت: «همه ما ایرانیها از هر طیف سیاسی و هر صنف مختلف، فرقی نمیکند، هر کدام رضاخانی را در درونمان داریم!»
«رضاخان» در جملهی استاد، منظور خوی استبدادی و سرکشی است که بهزعم ایشان در درون هرکدام از ما ایرانی وجود دارد و اگر زمینه رشد بیابد در هر صنف و یا ردهای که باشیم، این خصیصه خودش را نشان میدهد و ماهیت ما را برملا میسازد!
به بیان بهتر، استاد رضاخان را محصول جامعه آن روز ایرانیها میدانست و بر این باور بود که خوی و خصلت رضاخانی و دیکتاتوری در وجود اغلب ما ایرانیها هست و اگر آن را نشان نمیدهیم، به این دلیل است که زمینه و جلوه ظهور و بروز نیافته است وگرنه که اگر زمینهاش فراهم شود، رگههایی از دیکتاتوری و تمامیتخواهی در درون ما هم وجود دارد.
متولد 1319 بود، با توجه به این که چند سالی در کشور استرالیا نیز تحصیل کرده بود، به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و در کنار تدریس در دانشگاهها، به کار ترجمه و تدریس زبان انگلیسی نیز میپرداخت.
هماکنون تعداد قابلتوجهی از شاگردان این استاد علوم سیاسی و ارتباطات، در ادارات، نهادها و دستگاههای مختلف لرستان و کشور مشغول به کار و خدمت هستند، به همین دلیل نقش تأثیرگذار این استاد با اخلاق و دوستداشتنی در ارتقای سطح سواد نسل جوان جامعه بر کسی پوشیده نیست.
استاد دکتر پرویز علوی بیشک از مؤثرترین چهرههای دانشگاهی در لرستان به شمار میرود که در چند دهه گذشته در تربیت نسل جوان و آیندهساز این استان نقش بسزایی ایفا کرده است و بر همین اساس میبایست نام این استاد فرهیخته در صدر نامآوران و چهرههای علمی استان لرستان جایی گیرد.
این استاد گرامی پس از سالها مجاهدت علمی و روشنایی بخشی به جامعه دانشگاهی ایران، ساعت 8 صبح روز دوشنبه 13 خرداد 1398 در تهران دارفانی را وداع گفت.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
این شعر "هوشنگ ابتهاج" از تکیهکلامهای همیشگی استاد بود:
زندگی زیباست ای زیباپسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بیبازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
مردن عاشق نمیمیراندش
در چراغ تازه میگیراندش
باغها را گرچه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخهها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
این جمله نیز از یادگارهای دکتر علوی است:«فراموش نکنیم، فرصتها مانند ابر میگذرند. اگر امروز آنها را در نیابیم؛ فردا حسرت از دست رفتن آنها را خواهیم داشت. فردایی که خیلی دیر است. سود معقول ولی قطعی امروز بهتر از سود احتمالی فرداست. آن را از دست ندهیم.»
مصطفی رباطی / یافته