همه چیز به سرعت سیاسی می‌شود و عجیب‌تر این‌که آن‌ها که در گرداب سیاست قرار می‌گیرند، ساده‌ترین و بدیهی‌ترین چیزها را اول به دست فراموشی می‌سپارند.
عجیب‌تر جامعه‌ای است که به سرعت باور می‌کند. بگذارید چند دقیقه وقت شما را برای روشن کردن دو نکته که فقط با کاربرد ساده جمع‌ و تفریق، و جدول ضرب به دست می‌آید، بگیرم. سه گزاره این روزها از سوی سیاسیون، و برخی دیگر طرح می‌شود.
🔹اول، اگر سد تنگ معشوره ساخته شده بود، سیلاب سال ۹۸ به لرستان خسارت نمی‌زد.
🔹دوم، اگر سد بختیاری ساخته شده بود، سیلاب به خوزستان خسارت بسیار کمتری می‌زد.
🔹سوم، اگر طرح انتقال آب خوزستان به بهشت‌آباد اجرا شده بود، سیلاب کارون، با انتقال آب به اصفهان، سبب خسارات کمتری می‌شد.
✅ شما را به این توجه می‌دهم که من در این متن هیچ (مطلقاً هیچ) نظر له یا علیه این پروژه‌ها ندارم، و صرفاً می‌خواهم به وجهی خاص از وجوه استدلال موافقان این سه گزاره توجه دهم. تصمیم‌گیری تخصصی درباره ساخت دو سد معشوره و بختیاری، و پروژه انتقال آب سرشاخه‌های کارون از طریق طرح بهشت‌آباد به اصفهان، یزد و کرمان، به کلی بیرون از دایره این نوشتار است.
✅ سد بختیاری در هشتم فروردین ۱۳۹۲ کلنگ‌زنی شد (مطالعات آن از سال ۱۳۷۵ آغاز شده بود) و در همان روز رئیس هیئت مدیره شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران اعلام کرد، سد با هزینه ۱۷۰۰ میلیارد تومان که با هزینه‌های جانبی به ۳۵۰۰ میلیارد تومان می‌رسد، ظرف ۱۱۲ ماه ساخته می‌شود (https://www.mehrnews.com/news/2023381). این بدان معناست که نه سال و چهار ماه برای ساخت سد وقت لازم بوده است و به شرط تأمین منابع ۳۵۰۰ میلیارد تومانی (بدون لحاظ کردن تورم، شرایط عمومی اجرای پروژه‌های بزرگ در کشور که گاه تا دو سه برابر زمان برنامه‌ریزی‌شده طول می‌کشند، شرایط تحریم‌ها و … این‌که در ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ هزینه ساخت آن ۷ هزار میلیارد تومان و با فاینانس یک شرکت کره‌ای اعلام شد) باید در مرداد ۱۴۰۱ (سه سال و نیم بعد از سیلاب ۱۳۹۸) تکمیل می‌شده است.
✅ کلنگ احداث سد تنگ معشوره در چهارم خرداد ۱۳۹۲ توسط محمود احمدی‌نژاد به زمین زده شد (https://www.mehrnews.com/news/2265718). اگر از همه اما و اگرها درباره مجوزهای محیط‌زیستی، ارزش اقتصادی و اعتراضات به ساخت سد که بگذریم، مقرر بود سد ظرف مدت ده سال با برآورد اولیه هزینه ۱۲۰۰ میلیارد تومان (رقمی نزدیک به سد بختیاری) ساخته شود. اگر همه چیز خوب پیش می‌رفت، سد در سال ۱۴۰۲ (چهار سال و نیم بعد از سیلاب ۱۳۹۸) به پایان می‌رسید.
✅ طرح انتقال آب بهشت آباد به فلات مرکزی ایران براساس مصوبه جلسه ۲۴۸ کمیته تخصیص وزارت نیرو در ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ برای انتقال حجمی برابر ۵۸۰ میلیون مترمکعب آب برای تامین نیاز شرب و صنعت سه استان اصفهان، کرمان و یزد مطرح شده و ۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۳ در سیزدهمین جلسه شورای عالی آب نیز تصویب شده است. انتقال ۵۸۰ میلیون متر مکعب آب در سال (به شرط تأیید فنی، محیط‌زیستی و اجتماعی، ارزش اقصتادی و تأمین هزینه و همه مناقشات موجود بر سر این پروژه) به معنای متوسط ۱۸.۳۹ مترمکعب در ثانیه است. سیلاب‌هایی که خوزستان را در سال ۱۳۹۸ در بر گرفتند، در اوج‌شان در رودخانه کرخه به بیش از ۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه رسیدند و حتی در روزهای اخیر که ورودی و خروجی سدها کاسته شده‌اند به حدود ۱۴۰۰ مترمکعب در ثانیه رسیده است. حجم آب ورودی به سدهای خوزستان و سیلاب خوزستان چندین میلیارد مترمکعب است.
✅ سؤال مهم این است: آیا سدهایی که قرار بود در بهترین حال در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ ساخته شوند، و طرح انتقال آبی که قرار است در بهترین حالت ۱۸.۴ مترمکعب بر ثانیه آب منتقل کند، می‌توانستند در سیلاب سال ۱۳۹۸ لرستان و خوزستان را از سیلاب نجات دهند؟
✅ برخی می‌گویند «اگر چند میلیارد مترمکعب سیلاب جاری‌شده بر دشت‌های خوزستان با طرح‌های انتقال به فلات مرکزی منتقل می‌شد، چه آبادانی‌ها که خلق نمی‌شد.» آیا کسی پرسیده است انتقال چند میلیارد مترمکعب آب در بازه زمانی چند روزه یا چند ده روزه سیلاب (و نه کل سال) چه سازه‌ها و تجهیزاتی با چه ملاحظات اقتصادی نیاز دارد.
 
✅ این گونه سخنان بخشی از همان پوپوسیل (پوپولیسم سیلاب) یا ماهیگیری سیاسی از دل سیلاب است.

(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)