استان لرستان استانی است که در بعضی از شهرهای آن معمولاً در هر سال بر اثر بارندگی زیاد و سیل صدمات و خسارات قابل‌توجه جانی و مالی می‌بیند. چگونه می‌توان استانی که در اکثر سال‌ها در قسمت‌هایی از آن بارش باران و برف اثر منفی بر جای گذاشته را در زمره استان‌های دچار خشک‌سالی برشمرد؟
داستان قدیمی انتقال آب از شهرستان الیگودرز به شهرهای گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم به عنوان مجعول "طرح انتقال آب از سرشاخه‌های دز به قم یا پروژه قمرود!"را فراموش نکنید که باعث پایین رفتن شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن چاه‌های آب این منطقه شده است؛ اما تاکنون حق‌ابه‌ای برای این روستاها در نظر گرفته نشده است و در زمان کلنگ زنی این پروژه استاندار، فرماندار و نمایندگان مجلس دعوت نشدند و استاندار قم محسنی ثانی در دولت نهم به عنوان استاندار لرستان منصوب شد تا کسی معترض نباشد؛ بنابراین این را نمی‌توان پذیرفت که از یک مخزن (سفره زیرزمینی) بتوان به استان غیر همسایه آب انتقال و پمپاژ کرد اما به بخش‌های و دشت‌های تشنه و کم آب استان نه.
یا اینکه سهم لرستان و ظلم مضاعف که سال‌هاست لرستاني‌ها از آن محروم هستند در تخصیصی حوضه آبريز کرخه و... چه مي‌شود و آيا عوايد حوضه آب ريز کرخه به لرستاني‌ها مي‌رسد يا خير؟ جالب‌تر اینکه مسئولین و نمایندگان استان خوزستان بر سر منابع آّبی که حجم زیادی از آند در سر شاخه‌های استان لرستان تولید می‌شوند با استان‌های دیگر معامله و چانه‌زنی و سهم خواهی می‌کنند؟!
مسئله آب در كشور بخصوص استان لرستان بيش از آنكه از کاهش بارش و شرايط اقليمي رنج ببرد، از عدم نگرش صحيح به آب و مديريت منابع آب رنج مي‌برد. مشکلات ناشی از کمبود آب که اخیراً به وجود آمده است تماماً واقعیت دارد و غیرقابل‌انکار است اما آنچه حائز اهمیت است این است که مشکلات به وجود آمده ناشی از اعمال مدیریت ضعیف و غیر یکپارچه یا اصولاً عدم اعمال مدیریت جامع و سیستماتیک در بخش آب استان که تنها مربوط به یک سازمان نمی‌باشد و در برگیرنده دستگاه‌های مختلف تولیدکننده و مصرف‌کننده آب می‌باشد
متأسفانه به دلیل نبود نظام اقتصادی و بودجه‌ای و برنامه‌ریزی منسجم، علمی و سیستماتیک قدرت چانه‌زنی در کشور حرف اول را می‌زند که به نظر بنده حقیر به دلیل عدم وجود شخصیت‌های ملی و تأثیرگذار لرستانی در حلقه تصمیم‌گیری کشوری، استان لرستان با توجه به ظرفیت‌های ذاتی‌اش به جایگاه واقعی خود نرسیده است و استان محروم لرستان نیاز به افرادی با قدرت چانه‌زنی بالا دارد که بتوانند تصمیم گیران را در راستای اهداف مدنظر به اجماع برسانند. مصادیق قدرت چانه‌زنی بالا را می‌توان در استان‌های هم‌جوار مانند اصفهان و... مشاهده کرد.
باید مسئولین و مجمع نمایندگان استان تلاش کنند اصول و قواعد بازی را یاد گرفته و با غلبه بر نابرابری قدرت چانه‌زنی جایگاه واقعی استان را مشخص و ارتقا دهند، به‌عنوان مثال با فشار بر شورای عالی آب از عواید ناشی از سدهای بزرگ در پایین‌دست و سهم خواهی در مقابل انتقال بی حاشیه آب به استان‌های دیگر بهره برده و یا با ایجاد سدهای بزرگ و هدفمند در جهت توسعه پایدار در استان لرستان با کاربری‌های چندمنظوره (نه تک کاربری) ضمن شکوفایی کشاورزی اقتصادی با رعایت الگوی کشت مناسب و توسعه صنعتی واقعی (نه میناتوری و آماری) و تجارت توریسمی پویا و مبتنی بر منابع طبیعی و آب (نه گذری و موقتی) کمتر از ذخایر زیرزمینی و بین نسلی استفاده شود تا شاهد مرگ آبخوان‌ها و دشت‌های سرسبز استان نباشیم.
 






دکتر علی حقی‌زاده، دانشیار مهندسی منابع آب دانشگاه لرستان