استاندار فعلی لرستان هم دارای سابقه‌ی مناسبی در حوزه‌ی کاری استانداری است و هم پرستیژ مدیریتی خوبی دارد و شخصیت‌اش به عنوان انسانی پُرتلاش شناخته می‌شود. او گاهی که متوجه ناصواب بودن امری می‌شود، هشدار می‌دهد و حتی بعضاً دیده شده با مدیر یا ساختار موردنظر اتمام حجت می‌کند و برای اصلاح امور در آن ساختار، مهلت و ضرب‌العجل تعیین می‌کند.
از طرف دیگر، امتیاز دیگری که هوشنگ بازوند از آن بهره‌مند است، مقبولیت او در بدنه‌ی تصمیم‌گیر دولت یازدهم می‌باشد و البته اعتمادی که نسبت به او وجود دارد، باعث گردیده تا کنون نامی از وی در لیست تغییر استانداران کشور به میان نیاید و پیش‌بینی می‌شود در صورت اعتماد دوباره‌ی مردم به دولت روحانی در انتخابات سال آینده، وی تا پایان دولت دوازدهم همچنان استاندار لرستان باشد، که این مسأله با توجه به میانگین پایین عمر مدیریت در استان می‌تواند امتیازی برای لرستان باشد تا با تکیه بر آن بتواند کمی اوضاع خودش را بهبود ببخشد.
http://www.yaftenews.ir/images/stories1/bazvadd.jpgبه‌رغم این مسأله اما می‌توان گفت مشکل بزرگ بازوند، مدیران زیرمجموعه‌ی وی هستند که هنوز نتوانسته‌اند (بهتر است بگوییم نمی‌خواهند) خودشان را با ساختار وی هماهنگ کنند و در یک کلام باید گفت تیم او ساز دیگری می‌زند. البته این مشکل فقط خاص این مقطع نیست و می‌توان آن را پدیده‌ای قلمداد نمود که سال‌هاست در لرستان وجود دارد و روز به روز ابعاد پیچیده‌تری پیدا می‌کند. مدیرانی که کارنامه‌ی موفقی ندارند و قصدشان تنها ابقا در سِمت‌هایشان است. در همین تیم کنونی مدیران استاندار، آدم‌هایی هستند که از دوم خرداد 76 در بدنه‌ی مدیریت استان حضور دارند و در زمینه‌ی هماهنگی با محیط اطراف، گوی سبقت را از دوزیستان هم ربوده‌اند، زیرا توانسته‌اند خود را با آب‌و هواهای مختلف و دولت‌های گوناگون سازگار کنند و همچنان در جایگاه مدیریت باقی بمانند.
نگارنده به هیچ عنوان قائل به چپ و راست بودن مدیران نیستم و معتقدم می‌توان و باید از مدیران لایق و دارای حُسن‌ سابقه استفاده کرد و اشتباه است اگر در انتخاب مدیران تنها ملاک، حضور در لیست همراهان و همفکران باشد. واقعیت این است که وقتی مدیری برای حفظ مدیریت‌اش از هر چرخشی فروگذار نیست، باید در صداقت و کارایی‌اش شک کرد و اطمینان داشت که آنچه برای او مهم است، ماندن در جایگاه مدیریت و استفاده از مزایای آن است و نه خدمت به خلقی که هر روز امیدهایشان ناامید می‌شود. اصلا همین مسأله که با تغییر دولت، کسانی برای خودشان حق و حقوقی قائل می‌شوند، از اساس اشتباه است.
ضعف بزرگ استاندار لرستان، انفعالش در پذیرش مدیران مختلفی است که به واسطه‌ی آدم‌ها و شرایط گوناگون به وی تحمیل شده‌اند و صد البته هرگز همراه او و دولت‌اش نبوده‌اند و نخواهند بود. واقعیت این است که مدیران یک مجموعه می‌توانند بازوهای قدرتمندی باشند که مدیریت ارشد استان با تکیه بر آن‌ها سرعت اجرای اهداف دولت را افزایش دهد و البته شرط تحقق این امر، همراهی آن‌هاست و شرط این همراهی؛ توانایی، تجربه و سلامت فکری و درونی آن‌هاست.
مدیرکل راه و شهرسازی لرستان از جمله مدیران توانمندی بود که با وجود تغییر دولت، دلیلی برای تغییر وی وجود نداشت و حفظ چنین مدیرانی می‌توانست دلخوشی بزرگی برای مردم باشد که البته بازوند نتوانست یا نخواست او را حفظ کند و "حکم ازلی" این بود که کردستانی‌ها از درایت و توانمندی‌اش برخوردار شوند.
به هر حال استاندار لرستان با چالش عدم همراهی مدیران‌اش مواجه است و البته باید بداند که صرفاً با جابه‌جایی درون‌سیستمی آن‌ها نمی‌تواند بر این مشکل بزرگ فائق آید. دلیل صراحت نگارنده در بیان این موضوع و اصرار بر آن، علاوه بر شناخت این مدیران و آگاهی از وضعیت کاری‌شان از گذشته تا کنون، گزارش‌های مردمی است که نارضایتی از ناکارامدی این زیرمجموعه‌ها محور تمام آن‌هاست. در موارد فراوانی دیده شده که به‌رغم تاکید استاندار بر انجام یک کار، توسط مدیران زیرمجموعه پشت گوش انداخته شده است.
مسلما خود هوشنگ بازوند به این مسأله واقف است و شاید به هر دلیل قادر به اصلاح آن نیست و ترجیح می‌دهد در موارد بسیاری رأسا عمل کند و در سال‌های اخیر تلاش نموده این مسأله را جای دیگری جبران کند. او به خوبی آموخته که با استفاده از ظرفیت‌ رسانه‌ها*، فعالیت‌های صورت‌گرفته را در رگ جامعه اطلاع‌رسانی کند و البته نباید از این امر غافل باشد که این مسأله تا جایی می‌تواند مثمر ثمر باشد. تبلیغات بیش از اندازه باعث می‌شود به اعتماد مخاطبان خدشه وارد شود و حجم بالای اخبار فعالیت‌های صورت‌گرفته و تکرار مکرر آن‌ می‌تواند پذیرش صحت این اخبار را تحت شعاع قرار دهد و چه بسا تبدیل به ضد تبلیغ شود. مسأله‌ای که چند سال پیش نیز با عنوان "استاندار و حواریون" به آن پرداختیم و البته مورد توجه واقع نشد.
کرم‌رضا تاج‌مهر
 
*به هیچ عنوان منظور از رسانه، مطبوعات استان نیست، چون سال‌هاست به دلایل مختلف از "رسانه بودن" فاصله گرفته‌اند و آبی از آن‌ها گرم نمی‌شود.