امسال تن خسته و بیرمق زاگرس را باران رحمت الهی جانانه نواخت، بیشتر از هر سالی بر آن بارید و نهتنها بلوطهای تشنه سیراب شدند که بیش از سه هزار گونه گیاهی موجود هم جانی تازه گرفتند و همهجا سرسبز و آباد شد، از پیرانشهر آذربایجان غربی تا فیروزآباد فارس، عرصهای به طول حدود هزار و پانصد و عرض حدود صد کیلومتر را بلوط با کمک گلها و گیاهان متنوع و رنگارنگ تزیین نمود.
باران نهفقط به بلوط و بنه و لالههای واژگون، طراوت داد که به هیهی چوپانان و لالایی مادران و دی بلال جوانان ایل هم رونق داد.
اردیبهشت است و زاگرس بهشتی و با صفاست و خیلیها برای دیدن این بهشت به دامان پر مهر و سخاوت زاگرس و دیدار بلوط میروند، اما آخر اردیبهشت و تابستانی که از نیمه خرداد شروع میشود بهسرعت در راه است و باز هم تنهایی زاگرس و هیولایی بنام تخریبهای انسان دخیل و مهمتر از همه آتشسوزیها.
کابوسی که هنوز هم در خاطر بلوطستان باقی است و سراغش را میتوان از چنگری، ویسیان و پلدختر لرستان، رهمانی و تولگهی کهکیلویه و بويراحمد، الوار گرمسیری اندیمشک، شلم و دینارکوه ایلام، تنگ صیاد و کوهرنگ چهارمحال بختیاری و ... گرفت.
پوشش گیاهی غنی و ارزشمندی که در مراتع و زیر اشکوب جنگل در نتیجه بارشهای امسال ایجاد شده، با خشک شدن تبدیل به بستری به شدت قابل اشتعال میروند که با هر جرقهای آتشی بزرگ به جان زاگرس خواهند انداخت، آتشسوزیهایی که ذخایر ژنتيكى کشور، گیاهان و جانوران و میکروارگانیسمها را از بین میبرند و با کاهش کیفیت خاک، باعث فرسایش آن میروند، نفوذپذیری را کم و چرخه هیدرولوژیکی آن را دچار اختلال جدی نموده، بیومس تولید شده، مواد آلی و عناصر غذایی را تخریب و منطقه را مستعد سیلخیزی و نامناسب برای زیست جانداران میکنند، آتشسوزی کلیه خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک را تغییر میدهد و خسارتهای بسیار اقتصادی و زحمتها و هزینههای زیادی تحمیل مینماید.
این آتشسوزیها، گاه با خاموش نکردن یک کبریت یا رها کردن یک ته سیگار ایجاد میشوند، گاهی نتیجه یک گردشگری غیرمسئولانهاند و گاهی هم از کاه و کلشهای به آتش کشیده شده در یک مزرعه سرایت میکنند و متأسفانه خیلی اوقات، عمدی و البته دارای توجیه و بهانههایی مقبول برای مسببیانشان! اما غیرقابلتوجیه و پذیرش برای هر انسان عاقل و دردمندی، هستند: مناسب کردن فضا و ایجاد تمهیدات لازم برای تصرف یا بقول متصرفین توسعه! بخشهایی از جنگل و مرتع جهت کشت و زرع، ساختوساز و غیره؛ رفع مزاحمت درختان بلوط باقیمانده در اراضی جدید کشاورزی!؛ فراهم کردن هیزم کافی جهت زغالگیری و تامین سوخت زمستانه؛ تسویه حساب و انتقام از یک همسایه، با آتش زدن چراگاه و مرتع مورد بهرهبرداری وی؛ عقدهگشایی و تخلیه روحی و روانی برخی افراد طبیعت ستیز و ... خلاصه آنکه خیلی زود دیر خواهد شد و فرصت از دست خواهد رفت و اگر نجنبیم تنها افسوس و دریغی از بلوطستان زاگرس بهجا خواهد ماند.
باید نقاط بحرانی و مستعد حریق رو شناسايی کنیم، راههای دسترسی به هر کدام را مرور و برای هر نقطه سناریوی آتشسوزی و عملیات اطفاء تعریف کنیم؛ پایش و دیدهبانی مستمر نقاط بحرانی و مراتع و جنگلها به منظور آگاهی و اقدام به موقع، با کمک دهیاران و کشاورزان و علاقهمندان را جدی بگیریم؛ نیروهای عملکننده در منابع طبیعی، محیط زیست، ستاد بحران و سایر دستگاهها و نیروهای مردمی و تشکلهای داوطلب و علاقهمند رو ساماندهی کنیم و آموزشهای لازم رو به آنها بدیم؛ بازنگری در تجهیزات و امکانات و به روز کردن آنها و تقویت توان عملیاتی و ... و البته چند نکته اساسی رو باید بیشتر و جدیتر برنامهریزی و اجرایی کنیم اول اینکه برای هر عملیات اطفای حریق باانگیزهترین و آشناترین نفر به منطقه را به عنوان فرمانده میدان انتخاب کنیم و همه تحت فرماندهی واحد اقدام کنیم، متاسفانه در زمان آتشسوزی جنگل، گروهها به تشخیص خود اقدام میکنند و در بیشتر مواقع عملا کمکی به هم نمیکنند و همپوشانی و همافزایی لازم انجام نمیشود، محلیها، تشکلها، منابع طبیعی، محیط زیست و هر مجموعهای به تشخیص خود شروع به فعالیت در جبههای میکنند که ممکن است مسیر توسعه حریق نباشد و زحماتشان تاثیری در جلوگیری از گسترش آتش سوزی نداشته باشد.
مطلب دوم اینکه زمان مهمترین عامل در توسعه آتشسوزیهای جنگل و مرتع است و تیمهای عملیاتی هر چه سریعتر به عرصه برسند موفقتر خواهند بود، پس هم دیدهبانی بهموقع، هم شناسایی مسیرها و راههای دسترسی به نقاط بحرانی و هم ایجاد هماهنگى برای بهرهگیری از بالگرد جهت هلی بورد نیرو، بسیار حائز اهمیت میباشد و نکته آخر اینکه آموزش و بهکارگیری نیروی آموزش دیده هم بسیار اهمیت دارد، گاهی فعالیت افراد ناآشنا به روشهای صحیح کنترل آتشسوزی، منجر به توسعه حریق میشود.
فراموش نکنیم که زاگرس تامین کننده بیش از چهل درصد آبهای جاری و پنجاهدرصد پروتئين کشور است و زیستگاه و مأمن پانصد و سی گونه جانوری و بیش از سه هزار گونه گیاهی میباشد و هزاران سال است که به عنوان یک سد دفاعی در حال دفاع از ایران زیباست.
محمدحسین بازگیر
مدیرکل سابق محیط زیست استان لُرستان
و رئیس اداره محیط زیست شهر تهران
محمدحسین بازگیر
مدیرکل سابق محیط زیست استان لُرستان
و رئیس اداره محیط زیست شهر تهران
دیدگاهها
بعد مدت ها با دوستان برای گردش به کاکارضا رفتم اما متاسفانه در امتداد جاده صحنه های از تخریب گسترده جنگلهای با ارزش بلوطو دیدم مخصوصا از رباط نمکی تا روستای کاکارضا،برام جایی بسی تعجب بود که این جاده با این همه تردد چگونه مسئولین محترم این صحنه ها رو ندیدن !! چگونه سازمان منابع طبیعی اجازه ساخت مرغداری ها و سایر کارخانه هارو در این جنگلها میدن!!
با سپاس