قرآن كريم ماندگارترين و پر اثرترین کتاب عالم است. کتابی که با گذشت بیش از 1400 سال هنوز بوي تازگي از آن استشمام ميشود. کتابی که هم برای جسم است و هم برای روح. هم برای زندگی فردی است هم زندگی اجتماعی.
به قول خود قرآن تبیانا لکل شی (بیانگر همهچیز) است. اکنون نیز بنا به نیاز این مقطع زمانی (که در شرف برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی هستیم) به پناهگاهش پناه برده تا از بلایا و آسیبها در امان باشیم.
از این روی بر آن شدیم تا بهاندازه خود از این سفره الهی بهره برده و معیارهایش درباره شخص لایق برای مدیریت جامعه اسلامی را از آن استخراج کنیم تا چراغ فروزانی شود برای راههای پیش روی ما. قرآن کریم به همه ما امر نموده که جایگاهها و مناصب اجتماعی را به اهلش واگذار کنیم. «ان الله يأمركم ان تودوا الامانات إلي اهلها... خداوند به شما امر میکند تا امانت را به اهلش بسپارند.»(نساء/ 58) اهلیت و شایستگی به مجموعهای از شاخصههایی گفته میشود که هر فردی که خود را در معرض انتخاب شدن میگذارد، بایسته است که آنها را دارا باشد.
حال باید دید که معیارها و شاخصههای قرآن در این باره چیست؟ با تحقیق و جستجو در آیات قرآن فهمیده میشود که مهمترین معیارهایی که یک نامزد انتخاباتی داشته باشد عبارت است از ایمان به خداوند و وعدههای او، رعایت تقوای الهی، سابقه جهاد در راه خدا، وفاداری به نظام اسلامی و آرمانهای آن و پایبندی به وعدههای داده شده، ولایتپذیری، شرح صدر، داشتن نگاه ویژه به محرومان، شجاعت و نترسیدن در برابر دشمنان و ...
سرنوشت ملت بزرگ با داشتن هدفهاي مهم و نيز درگير بودن با انواع مشكلات بيروني و داخلي و... نياز به فردي امين و لايق دارد تا با مديريت صحيح و درست، بتواند اين كشتي را در مقابل توفانهاي سهمگين داخلي و خارجي حفظ نموده و در مسير درست هدايت كند. اين مهم آنقدر مورد توجه است كه خداوند متعال كلمه «يأمركم» را به كار ميبرد؛ و امر به چيزي دلالت بر مهم بودن آن دارد. در قرآن نمونههای فراوانی برای مدیریت جامعه اسلامی مثال زده شده است که با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که شاخصههای خداوند متعال برای یک مسئول نظام اسلامی چیست؟
1- در داستان انتخاب طالوت در قرآن آمده است، برخى افراد انگيزههاى غير الهى، مانند نَسَب عالى و ثروت فراوان را ملاك انتخاب فرمانده و رهبر مىدانستند: «قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَال؛ گفتند: چگونه او بر ما حكومت كند با اين كه ما از او شایستهتریم و او ثروت زيادى ندارد»(سوره بقره/247) ولى پيامبرشان در مورد انتخاب طالوت به آنان گفت: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَـهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِى مُلْكَهُ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ "... خدا او را بر شما برگزيد و او را در علم و (قدرت) جسم وسعت بخشيده است.»(سوره بقره/ 247) از اين آيه و رواياتى كه تعصبهاى قبيلهاى و گروهى و هواى نفس را در انتخاب افراد به شدت مذمت مىكند، فهميده مىشود، امت اسلامى، در انتخابات وظايف بسيار حساسی بر عهده دارد كه اگر آنها را رعايت نكند، وظايف دينى خود را انجام نداده و در پيشگاه خداى متعال مقصر است.
2- حضرت ابراهیم (ع) زمانی به مقام امامت و رهبری مردم رسید که به تربیت الهی آراسته شد و قدرت روحیاش در برابر دشواریها به کمال رسید. بیان لطیف قرآن پیرامون این انتخاب، اینگونه است: «به خاطر آورید هنگامیکه خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او بهخوبی از عهدة این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم.»
3- پس از برائت حضرت یوسف (ع) از هر اتّهامی، عزیز مصر برای او جایگاه والائی در نظر میگیرد. ایشان پیشنهاد تصدّی مقام خزانهداری را به عزیز میدهد و دلیل آن را نیز توانائی و آگاهی بر این کار ذکر میکند. در واقع حضرت یوسف (ع) پس از این که خود را نامزد این کار میکند، دلیل شایستگی خود را «حفیظ» و «علیم» بودن میداند؛ یعنی برخورداری از علم و درایت و نگهداری امانت. از ویژگیهای مهمّ مدیران الهی است که قرآن کریم آن را بر میشمرد.
4- همچنین در آیات مربوط به انتخاب حضرت موسی (ع) به پیامبری، ملاک شایستگی حضرت موسی (ع) در اخذ حکم و علم دو چیز ذکر میشود:
الف) بلوغ سنّی که استحکام و قوّت قوای بدنی را در پی دارد.
ب) اعتدال و استقرار در زندگی که غالباً پس از مرحله قبلی است.
5- هنگامی که حضرت موسی (ع) به پیامبری مبعوث گشت، دست دعا به درگاه الهی دراز نمود و برای تحمّل سختیهای مسؤولیت خویش، از خدای بزرگ شرح صدر خواست. از خداوند درخواست نمود تا برادرش هارون را نیز وزیر او قرار دهد و به این وسیله به او پشتگرمی عطا کند و وی را در کارش شریک گرداند. بدین روی، موسی (ع) پس از استعانت الهی دو عنصر داشتن همکار و نیروی زبده و فصاحت را در انجام مأموریتهای محوّله مورد نظر قرار داد. علّت همراهی هارون نه روابط خانوادگی، بلکه قدرت فصاحت هارون، بر موسی است که در این مأموریت باید برای ارائة دلائل و حقایق از آن بهره جُست. از موسى (ع) ياد بگيريم. موسى (ع) عرضه داشت: خدايا! گرچه من نبی و پيامبر اولوالعزم هستم، اما هارون از من بيانش بهتر است. «هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى» (قصص/ 34) «أَفْصَحُ مِنِّى» یعنی اینکه او بيانش از من فصيحتر است.
6- دختر شعيب به حضرت شعيب گفت كه اين جوان يعنى حضرت موسى (ع) را اجيرش كن! «إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِىُّ الْأَمينُ» (قصص/ 26) قوی یعنی توان علمی و توان بدنی و امین نیز به معنای امانتداری، تعهد و تدین است. در اینجا نیز مانند موارد بالا خبری از هم طایفهای یا همزبانی بودن نیست.
مطلب مهم و اساسی این است که در واگذاری امور به افراد، ملاکها و معیارهایی مدّ نظر بوده که به فراخور منصب و مقام، ممکن است از لحاظ مصداق متفاوت باشد. مثلاً وقتی سخن از جنگ و میدان نبرد است، (ماجرای طالوت)، برخورداری از قوای جسمی، فضیلت محسوب میشود. وقتی سخن از مأموریت پیامرسانی و تبلیغ است (ماجرای موسی و هارون)، فصاحت و قـدرت بیـان، بـرتـری بـه حساب مـیآیـد. وقتی سخـن از تصدّی خزانهداری است [ماجرای یوسف (ع)]، نگهبان و امین بودن فضیلت است که در کنار علم و دانش مطرح میشود. مگر امام نمینشست و آقاى كوثرى روضه میخواند؟ از اين چه ياد میگيريم؟ يعنى كسى ممكن است براى رهبرى درجه يك باشد، اما روز عاشورا در عزادارى، يك نفر ديگر را صدا بزند و بگويد تو بيا و روضه بخوان! تو صوتت، سابقهات، تسلطت بر روضهخوانی از من بيشتر است.
نتیجه آنکه بر اساس مبانی دینی و قرآنی اگر كسى در انتخابات جز حق به كس ديگرى رأى بدهد، به امانت خيانت كرده است. به خون
شهداء خيانت كرده است. ملاک این نباشد که بگوییم این آقا همزبان ما است. این هم طایفه ما است. اين هم لهجه ما است. اینها هیچکدام در انتخابات نبايد سهمی داشته باشد. سهم اصلى باید باتقواترين، عالمترین، قدرت بدنى، امانت، ايمان، سابقه، نترسيدن از نيش و نوشها باشد وگرنه حتما ملت و کشور دچار خسارت میشوند.
حجتالاسلام محمد صفربيرانوند
حجتالاسلام محمد صفربيرانوند
دیدگاهها