14 اسفند سالگرد مصادف با چهل و نهمين سالروز درگذشت یکی از چهرههای سرشناس و بنام تاریخ معاصر ایران است که در دوران حیاتش منشا خدمات ارزندهای به میهن عزیزمان ایران بود.
هیچگاه حافظه تاریخی ما نام و یاد دكتر "محمد مصدق" اين بزرگمرد لرتبار (1) را فراموش نخواهد کرد و یادش به خودباوری و ایستادگی اتکای کشور به خود پیوند و گره خورده است.
مصدق سالها پس از وفاتش، همچنان از محبوبیت و احترام فوقالعادهای نزد تمام کوشندگان راه آزادی و استقلال کشور برخوردار است. وي که از خانوادهای متعلق به طبقات بالای اجتماعی برخواسته بود و در دوران حیات سیاسیاش همواره از استقلال رای و نیکنفسی مضاعفی برخوردار بود، وجود خویش را صرف مبارزه با فسادها و کجیها که در سیستم سابق به عیان آشکار بود قرار داد و در اين راه لحظهای کوتاهی نکرد.
مصدق همواره به آرمان و اهدافش وفادار بود. صنعت ملی شدن نفت ایران از توفیقات و مبارزات این رادمرد عرصه سیاست بود که در این راه و مسیر چه سختیها و مشقتها که تحمل نمود و هیچ گاه در مسیر سعادت و خوشبختی مردم که آن را جستوجو میکرد منحرف نشد و بر عهد و پیمان خویش وفادار ماند.
چه تهمتها، زخمزبانها و تخریبها که نثار او نگردید. در کجای تاریخ می توان سراغ داشت که کودتایی توسط بیگانگان طراحی و پیریزی شده باشد و تمام عوامل و دستاندرکاران آن از نیروهای داخلی باشد و این گونه مفت و ارزان خود را به ثمن بخس بفروشند و جاده صافکن بیگانگان شوند تا یک فرصت تاریخی و استثنایی را در جهت برقراری حاکمیت مردم و زدودن زنگارهای استبداد از کشور بگیرند و جامعه را در یک دور تسلسل باطل دیکتاتوری و استبداد قرار دهند؟
بدون شک دوران نخستوزیری محمد مصدق یکی از برگهای تاریخ پرافتخار معاصر کشورمان میباشد که حکایتگر این ظرفیت و پتانسیل در جامعه ایران در آن مقطع تاریخی بوده که به رغم تمام سیاهنماییها و ایرادات نابه جا به باور و فرهنگ مردم که ظرفیت دستیابی بهآزادی و حاکمیت قانون را ندارند، خود گواه صادقی است که جامعه ایران در مقاطع حساس تاریخی از مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی 57 خواهان رشد، توسعه، ترقی بوده و از آرمانهاي خود دست نکشيده است و فرصتهای از دست رفته خویش را یکی پس از دیگری احیا کرده است.
آری، دکتر محمد مصدق آئینهی تمامنمایی از جلوه همین اعتقاد و باور مردم است؛ مردی به تعبیر دکتر علی شریعتی «70 سال برای آزادی نالید» و تمام هم و غم و آرمانش سعادت و بهروزی مردم بود، که به رغم وصیت نامهاش مبنی بر قرار گرفتن در کنار و جوار وجود شهیدان راه آزادی در 30 تیر سال 1331 در قبرستان ابن بابویه بود ولی مستبدین و خناسان که محبوبیتش را در تشیع باشکوه وداع مردم و انتقامی دوباره از او میخواستند، از این وصيت جلوگیری کرده تا پيكرش در همان محل تبعیدگاهش در روستای احمدآباد به خاک سپرده شود، اما به ياد بياوريم كه بعدها، مستبدین و سركردهشان محمدرضاشاه، چه سرنوشتی پیدا نموده و در کجا به خاک رفتند؟!
محسن رستمی / خرمآباد
_________________________
پينويس:
(1) تبار دكتر محمد مصدق از خانوادهاي با اصالت لر بختياري بود كه در آشتيان زندگي ميكردند. پدرش میرزا هدایتالله آشتیانی وزیر دفتر ناصرالدینشاه از خاندان مستوفیان آشتیانی (میرزا محسن آشتیانی، جد اعلای خاندان آشتیانی از ایل بختیاری بود) و مادرش شاهزاده نجمالسلطنه بنیانگذار بیمارستان نجمیه تهران، نوهي عباسمیرزا ولیعهد يا به عبارتی مادرش دخترعموی ناصرالدینشاه، دختر شاهزاده فیروزمیرزا نصرتالدوله بود. محمد مصدق بهار 1261 شمسی در محلهٔ سنگلج در تهران به دنیا آمد و در شرايطي كه 13 سال پاياني عمرش را به صورت حصر در منلش واقع در احمدآباد و زير نظر ساواك گذراند. اين بزرگمرد تاريخ ايران 14 اسفند 1345 در بيمارستان نجميه تهران درگذشت و در احمدآباد به خاك سپرده شد. روحش شاد باد.