این روزها و با نزدیک شدن به ایام برگزاری انتخابات، گروهها و احزاب مختلف سیاسی با شور و هیجان وارد عرصه رقابت و دفاع از کاندیدای مورد علاقه خود شده و در این بین، با کمال تاسف برخی برای تخریب طرف مقابل به انواع تهمتها، دروغ و افتراء متوسل ميشوند بلكه ضمن تشویش اذهان عمومی خود را میدان دار و صاحب حق و یکه تاز عرضه بدارند تا شاید با این ترفندها پیروزی خود را مسجل نمایند.
البته زهی خیال باطل، چرا که مردم فهیم و با بصیرت با عبور از صحنههای مختلف انتخاباتی و پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای متعدد آنچنان کارکشته و کار بلد شدهاند که بهتر از هر کسی به سرنوشت جامعه خود و حساسیت خاص منطقه واقف بوده و با شناخت عمیق از وضعیت کنونی جامعه و بدون توجه به این بازیهای سیاسی و تنها با تاَسی از رهنمودهای مولا و مرشدِ خود در فرصت مناسب تصمیم خواهند گرفت.
و اما تب و تاب انتخابات در استان لرستان و خصوصا در شهرستانهای کوهدشت و رومشکان بلحاظ بلوغ فکری و رشد سیاسی مردم بیشتر از دیگر مناطق کشور میباشد. که این شور همراه با شعور همشهریان قابل تحسین و در عین حال نیازمند به پرهیز از تعصبات خشک و بیروح و وابستگی به این و آن است.
برای شناخت بهتر و گزینش صحیحتر یا به تعبیری برای انتخاب اصلح، میبایست به جای چشم دوختن به قیل و قالهای مغرضانه و کینهتوزانه برخی معاملهگران که خود را قیم و کارگردان احزاب و جناحها میپندارند، لازم است تا ضمن مطالعه و تحقیق در باره افراد و مقایسه آنان با معیارهایی که توسط مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و در اکثر مناسبتهای مختلف در تبیین شاخصهای یک نماینده خوب فرمودهاند، تامل نمود، آنجا که میفرمایند:
«آن كسانى كه به وسيله شوراى نگهبان صلاحيت آنها اعلام ميشود، معنايش اين است كه اين از حداقل صلاحيت مورد نياز برخوردار است. در بين اين كسانى كه اعلام ميشوند، افرادى هستند با صلاحيتهاى بالاتر، افرادى هستند در سطح پايينتر. هنر ملت ايران و مردم شهرها و حوزههاى انتخابيه اين است كه دقت كنند، نگاه كنند، بشناسند اصلح را، بهترين را انتخاب كنند، بهترين از لحاظ ايمان، بهترين از لحاظ اخلاص و امانت، بهترين از لحاظ ديندارى و آمادگى براى حضور در ميدانهاى انقلاب، دردشناسترين و دردمندترين نسبت به نيازهاى مردم را انتخاب كنند. اينها فرصتهايى، است كه بايستى مردم عزيز ما در همه جاى كشور هوشيارانه، با بصيرتِ تمام تلاش كنند، پيدا كنند و با رأى خود مسجل كنند و مجلس را ـ آن مجلسى را كه مورد نياز جامعة كنونى ماست ـ تشكيل بدهند (12 دي 1386 در يزد).
از طرفی برخی کاندیداها برای مصادره جریانات سیاسی با عناوینی همچون اصولگرایی و اصلاحطلبی در کشور دوگانگی و چند صدایی راه انداخته و دایره جریانات را محدود و محصور خود نموده و چنانچه کسی را همراه و همگام خود ندیدند، او را متهم به چنین و چنان میکنند، غافل از این که مقام عظمای ولایت و مرجعیتِ جامعه اسلامی که پرچمدار این نظام الهی است به زیبایی راه را بر همگان هموار و در دیدارهای مختلف اینگونه موضوعاتی را تبیین و تشریح و فرمودهاند:
«بنده دعوای اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم، من این تقسیمبندی را غلط میدانم. نقطهی مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست. نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطهی مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لاابالی است، آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست، آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب میکند که بشدت ضد سرمایهگذاری و سرمایهداری حرکت کند، یک روز هم منافعاش یا فضا ایجاب میکند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود، حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطهی مقابل اصلاحطلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاحطلبم.
اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو، اصولگرايى متعلق به همهى كسانى است كه به مبانى انقلاب معتقد و پايبندند و آنها را دوست مىدارند، حالا اسمشان هر چه باشد. (19 ارديبهشت 1384 دیدار با دانشجویان)
اسماعيل جمياري